چه خبر - داماد رئيسجمهور: کسي به فکر روحاني نيست
کامبيز مهديزاده مشاورمعاون علمي رئيسجمهور در روزنامه شرق نوشت: با کمي تأمل و با نگاهي به اطرافيان روحاني ميشود ديد که تقريبا اندک افرادي در دولت حاضرند خود را خرج روحاني کنند و اغلب به فکر دور بعد هستند. آنها در مشکلات جاخالي ميدهند که تيرهاي انتقادي به تن روحاني بنشيند تا روحاني در مرکز سيل انتقادها باشد.
اين روزها همه از دولت روحاني گلايه ميکنند؛ راست و چپ هم ندارد، اصولگرايان اين مخالفت را با صداي بلند داد ميزنند و اصلاحطلبان سعي ميکنند از دولت رفتهرفته فاصله بگيرند و آرامتر شيخ اعتدال را نقد ميکنند.اين مسئله درباره تمام رؤساي جمهور ايران بيسابقه بوده است.
روحاني مظلومترين و تنهاترين رئيسجمهور ايران بوده است. اصولگرايان بر اين باورند که روحاني دهه 90 ديگر روحاني سابق نيست و اصلاحطلبان هم بر اين باور هستند که او يک يار مياني بوده است که در سال 92 با حمايت از او به عرصه سياسي کشور برگشتهاند، اما آنچه براي روحاني در اين شش سال ارزشمند بود، منافع راست و چپ نبود بلکه منافع ملي در اولويت برنامه کاري او قرار داشت.
با نگاهي به شرايط رؤساي جمهور قبلي ايران به اين نتيجه ميرسيم که هر يک از اين رؤسا طبقهاي داشتند که از او حمايت ميکردند. طرفداران هاشمي به او لقب سردار سازندگي دادند، اصلاحطلبان هم که حسابي پاي کار رئيس دولت اصلاحات بوده و هستند و همواره از او دفاع ميکنند.اما در اين بين محمود احمدينژاد با اينکه مخالفان زيادي هم داشت، کساني را در اطراف خود دارد که پاي کار او هستند؛ حتي حاضرند تمام فشارها را به جان بخرند تا خم به ابروي احمدينژاد نيايد.
نکته مهم در اين بين سهمخواهي هر دو جناح در اين سالها از روحاني بود. هر کسي سعي داشت در جامعه القا کند که روحاني متعلق به آن دسته، حزب و گروه است، اما واقعيت چيز ديگري است؛ حسن روحاني در اين سالها به آن چيزي که اعتقاد داشت عمل کرد؛ تحول در دستگاه ديپلماسي و روابط بينالملل؛ تا ديروز شريکان استراتژيک ايران، جيبوتي، بوتان و نيکاراگوئه بودند اما امروزه قدرتهاي بزرگ دنيا با ايران پشت ميز مذاکره مينشينند. تا ديروز همه بر عليه ايران قطعنامه ميدادند، اما امروز همه در کنار ايران ايستادهاند.
وضعيت دارو در آن سالها در کشور ما بحران شده بود و مريضهايي بودند که دارو نداشتند تا مداوا شوند، اما امروزه در بهترين شرايط درماني کشور هستيم. وضعيت صنعت هوايي کشور در بحران قرار داشت. بعد از دولت مصدق کي سراغ داريم که دادگاه لاهه به نفع دولت ايران رأي دهد. کدام کشور تا به امروز به فصل 7 منشور سازمان ملل وارد شده و به سلامت از آن عبور کرده است.وضعيت ايجادشده مؤسسات بانکي در دولت قبل را به ياد بياوريم که مردم هر روز جلوي بانک مرکزي شعار ميدادند.
امروز سرمايه مردم اعتماد به نظام است. احترام بزرگان نظام در دولت قبل کمرنگ شد و شأن و جايگاه وزرا و معاونان با حرکات ناشايست و گرفتن زنبيل، سبد و گرفتن عکس تنزل پيدا کرد. امروز وزرا و معاونان ما در دنيا جايگاه دارند.امروز وقتي رئيسجمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل صحبت ميکند خبري از هاله نور نيست و همه شرکتکنندگان به واسطه صحبتهاي عقلاني روي صندلي خود مينشينند.
امروز از جملات قصار... را لولو برد و.... خبري نيست و جهان عاري از خشونت به اسم ايران اسلامي ثبت ميشود. همه به جايگاه ايران بزرگ احترام ميگذارند، امروز کسي نيست که قهر 11روزه کند و کسي سراغش هم نرود بلکه دولت در جايگاهي قرار گرفته که وقتي وزير امور خارجه استعفا ميدهد، همه واکنش نشان ميدهند که او بايد برگردد و استعفاي او به نفع منافع و مصالح ملي نيست.
اين کارها تنها بخشي از عملکرد تنهاترين رئيسجمهور بود که خود بار اين کشتي را بر دوش کشيد، اما چرا
دستاوردهاي راهبردي دولت او کمتر در جامعه ديده شد. به دو علت:
اول: دولت در رسانه و انتقال دستاوردهاي خود اين سالها به شدت منفعل عمل کرد.
دوم: نزديکان رئيسجمهور فقط به فکر حفظ خود در قدرت بوده و هستند و دوست ندارند کمتر آسيبي ببينند.
امروز روحاني تنهاترين رئيسجمهور ايران است. در پايان ياد شعر استاد شهريار افتادم:
در دياري که در او نيست کسي يار کسي
کاش يا رب که نيفتد به کسي کار کسي
گفتني است کامبيز مهدي زاده داماد رئيس جمهور است.
منبع: bartarinha.ir