چه خبر - از اصغر فرهادي تا بهمن فرمان آرا :در جشنواره فيلم فجر
جايزهها گرچه در آن مقطعي که به خاطر اثر و فعاليتي خاص به برندهها اعطا ميشوند، ظاهرا بحق و متناسب با شايستگي افراد برگزيده هستند، اما به هيچ وجه تضمينکننده ادامه موفقيت برگزيدهها نيستند. سيمرغ بلورين جشنواره فيلم فجر، بهعنوان مهمترين جايزه سينمايي ايران هم حکايت مشابهي دارد و لزوما نميتوان روي وجه خوشبختي اين هماي سعادت حساب باز کرد.
سيمرغ، البته گاهي براي برندهاش برکت هم به بار آورده، اما گاهي هم صرفا بلاي آن نصيب برنده شده و ديگر هيچوقت نه توانست سيمرغش را تکرار کند و نه ديگر در سينما هم به موفقيتي چشمگير دست يابد. چون هنوز چندان از جشنواره فيلم فجر فاصله نگرفتهايم، سراغ دورههاي قبلي اين رويداد رفتيم و بررسي کرديم که آيا سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني براي برندههاي آن خوش يمن بود يا نه و آنها در ادامه فعاليت سينمايي توانستند از برکات معنوي اين جايزه برخوردار شوند يا احيانا بلاي سيمرغ، گريبانگيرشان شد.
تاکيد ميکنيم در اين گزارش، صرفا معيار ما سيمرغ بهترين کارگرداني در بخش اصلي (سوداي سيمرغ) است و نه بخشهاي ديگر همچون نگاه نو و بينالملل و حتي جوايز احتمالي ديگري که ممکن است در مسؤوليتهايي غير از کارگرداني، در جشنواره فجر دريافت کرده باشند. در روزهاي بعد، به خوشيمني و بدشگوني سيمرغ بلورين بهترين بازيگران نقش اول و نقش مکمل مرد و زن همه ادوار جشنواره فيلم فجر هم ميپردازيم و بررسي ميکنيم که اين جايزه، چه تاثيري بر کارنامه آنها داشته است.
کارگرداناني که سيمرغ گرفتند
خسرو سينايي، يدا... صمدي، عباس کيارستمي، محسن مخملباف، واروژ کريممسيحي، رخشان بنياعتماد، سيروس الوند، محمد بزرگنيا، کيومرث پوراحمد، رسول ملاقليپور، بهمن فرمانآرا، رسول صدرعاملي، رضا ميرکريمي، محمدحسين لطيفي، پرويز شيخ طادي، پرويز شهبازي، ابوالحسن داوودي، سعيد روستايي، وحيد جليلوند و بهرام توکلي، کارگردانهايي هستند که در 37 دوره جشنواره فيلم فجر، فقط يک بار برنده سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني شدند و تا اينجا نتوانستند اين سيمرغ را براي خود به عدد دو برسانند. نرگس آبيار که امسال براي ساخت شبي که ماه کامل شد، سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني را به دست آورد، طبيعتا جايي در اين فهرست ندارد و براي تاييد اين مطلب درباره او، نياز به گذشت دورههاي ديگري از جشنواره فيلم فجر است.
بيشتر بدانيد : گزارش اختتاميه سي و هفتمين جشنواره فيلم فجر + عکس
در اين 37 دوره فقط چند کارگردان بعد از دريافت سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني، موفق شدند در سالهاي بعد هم اين سيمرغ را به دست آورند؛ مجيد مجيدي، ابراهيم حاتميکيا، اصغر فرهادي، کيانوش عياري و احمدرضا درويش.
خسرو سينايي
بعد از سيمرغ کارگرداني هيولاي درون در سال 62، ديگر هرگز برنده اين سيمرغ نشد و فيلمهايي هم که بعد از آن ساخت، موفقيتي در جشنواره فيلم فجر و اکران به دست نياوردند. تنها فيلم موفق سينايي در ادامه، عروس آتش بود که او را بعد از 16 سال دوباره به سيمرغ رساند؛ آن هم سيمرغ فيلمنامه. جالب اينجاست که اين بار هم سيمرغ براي سينايي خوشيمن نبود و او تا اينجا ديگر فيلم موفقي نساخته است.
يدا... صمدي
بعد از سيمرغ کارگرداني مردي که زياد ميدانست در سال 63، ديگر هيچگاه اين سيمرغ را به دست نياورد، اما سال 69 و به خاطر فيلمنامه آپارتمان شماره 13 سيمرغ فيلمنامه گرفت و فيلم هم به تهيهکنندگي او، سيمرغ بهترين فيلم را دريافت کرد. سعادت اين سيمرغ تنها يک فيلم دوام آورد و صمدي بهجز دو نفر و نصفي که گيشه خوبي داشت، نتوانست نه در گيشه و نه در جشنواره موفقيت خود را تکرار کند.
محسن مخملباف
بعد از سيمرغ کارگرداني بايسيکلران در سال 67، ديگر موفق به دريافت سيمرغ نشد، هرچند در برههاي فيلمهاي مهمي را کارگرداني کرد. از اواخر دهه70 به بعد هم خط فکري او تغيير کرد و بعد از مهاجرت و ابراز دشمني علني با نظام جمهوري اسلامي، فيلمهايي کممايه و ناموفق ساخت.
بايسيکلران
سيروس الوند
فقط يک بار براي هميشه و در سال 71، برنده سيمرغ کارگرداني در جشنواره فجر شد و بعد از آن هيچوقت نتوانست موفقيت اين فيلم را در اين رويداد تکرار کند. به عبارتي سيمرغ براي او چندان خوشيمن نبود و هنوز يک بار براي هميشه، بهترين فيلم کارنامه اوست.
محمد بزرگنيا
بعد از دريافت سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني براي جنگ نفتکشها در سال 72، ديگر سيمرغي براي کارگرداني دريافت نکرد و فيلمهاي بعدياش مثل توفان و جايي براي زندگي و راه آبي ابريشم، آثار موفقي نبودند. او از سال 87 ديگر فيلمي نساخت.
کيومرث پوراحمد
تنها سيمرغ کارگرداني خود را در جشنواره فجر، براي خواهران غريب در سال 74 دريافت کرد. پوراحمد بعد از اين فيلم، يک فيلم پرفروش به نام گليخ ساخت و با دو فيلم شب يلدا و اتوبوس شب تحسين شد. سينماي پوراحمد در سالهاي اخير هم فاصلهاي بعيد با سيمرغ دارد.
خواهران غريب
رسول ملاقليپور
بعد از هيوا ديگر نتوانست موفقيتش را در جشنواره فجر تکرار کند. هيوا در سال 77 بهترين فيلم شد و ملاقليپور هم سيمرغ کارگرداني را به دست آورد، اما بعد از اين اوج، کارنامه ملاقليپور با افت نسبي مواجه شد و تا اندازهاي دو فيلم قارچ سمي و ميممثل مادر توانستند توجهاتي را به خود جلب کنند.
رسول صدرعاملي
بعد از سيمرغ کارگرداني من ترانه 15سال دارم، که سيمرغ بهترين فيلمنامه را هم سال 80 و به طور مشترک با کامبوزيا پرتوي دريافت کرد، ديگر نتوانست به اين اندازه از موفقيت دست يابد و به نوعي ميتوان گفت سيمرغ برايش خوشيمن نبود.
من ترانه 15سال دارم
محمدحسين لطيفي
تنها يک بار و براي ساخت روزسوم در سال 85، برنده سيمرغ بهترين کارگرداني شد و در ادامه از سعادت سيمرغي نصيبي نبرد و تا اينجا ديگر فيلم موفقي به لحاظ اعتباري در سينما نساخت. او اجراي برنامه هفت را در ايام جشنواره اخير فجر به عهده داشت.
پرويز شيخ طادي
بعد از سيمرغ کارگرداني روزهاي زندگي در سال 90، موفقيتي به دست نياورد و تنها فيلم ناموفق امپراتور جهنم را ساخت.
مجيد مجيدي
کارگرداني است که جشنواره فيلم فجر هميشه روي خوش به او نشان داده و با دريافت 4 سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني، در ميان فيلمسازان رکورددار است. او بعد از سيمرغ کارگرداني بچههاي آسمان در سال 75، در سالهاي 79 براي باران، سال 83 براي بيد مجنون و سال 86 براي آواز گنجشکها هم برنده اين سيمرغ شد. ضمن اينکه بخش مهمي از موفقيتهاي مجيدي، متعلق به عرصه جهاني است و او فارغ از سيمرغها هم جايگاه معتبري دارد و سبک فيلمسازي خود را دنبال ميکند.
بچههاي آسمان
ابراهيم حاتميکيا
با دريافت 3 سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني از ديگر فيلمسازان موفق در جشنواره فجر است و بعد از سيمرغ کارگرداني آژانس شيشهاي در سال 76، باز هم در سالهاي 88 براي به رنگ ارغوان و سال96 براي به وقت شام، اين سيمرغ را به دست آورد. حاتميکيا هم فارغ از سيمرغ، همواره سطح فيلمسازياش را حفظ کرده است.
به وقت شام
اصغر فرهادي
با دريافت 3 سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني از کارگردانهاي موفق در جشنواره فيلم فجر و از کساني است که سيمرغ کارگرداني خود را در سالهاي بعد هم تکرار کرد؛ اين فيلمساز صاحب سبک و جهاني سينماي ايران، بعد از سيمرغ کارگرداني چهارشنبهسوري در سال 84، در سالهاي 87 براي درباره الي و 89 براي جدايي نادر از سيمين، برنده سيمرغ کارگرداني شد.
جدايي نادر از سيمين
داريوش مهرجويي
با دريافت 2 سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني بعد از سيمرغ کارگرداني هامون در سال 68، سال 73 و براي کارگرداني پري هم برنده اين سيمرغ شد. مهرجويي بعد از سيمرغ اولش، همچنان به ساخت فيلمهاي خوب و موفق ادامه داد؛ بانو و سارا که به خاطر اين دومي، برنده سيمرغ بهترين فيلمنامه هم شد. بعد از سيمرغ کارگرداني پري هم مهرجويي به روند موفقش در سينما ادامه داد و فيلمهايي چون درخت گلابي و دختردايي گمشده را ساخت و در ادامه رسيد به مهمان مامان که برنده سيمرغ بهترين فيلم دوره بيست و دوم شد.
کيانوش عياري
با دريافت 2 سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني جزو کارگردانهايي است که جشنواره فيلم فجر تاثير آنچناني در شيوه و روند فيلمسازي او نداشته و همواره کيفيت بالايي در کارگرداني از خود نشان داده است او بعد از سيمرغ کارگرداني تنوره ديو، فيلم خوب و خلاقانه شبحکژدم را ميسازد و سال بعد و در دوره ششم جشنواره، براي کارگرداني آنسويآتش، باز هم سيمرغ بهترين کارگرداني را دريافت کرد. عياري گرچه بعد از سال 66، رنگ سيمرغ را نديد، اما به روند موفق فيلمسازياش تا امروز ادامه داده است.
احمدرضا درويش
با دريافت 2 سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني از معدود کارگردانهايي است که توانسته سيمرغ کارگرداني خود در جشنواره فيلم فجر را تکرار کند. او بعد از سيمرغ کارگرداني دوئل در سال 82، يک بار ديگر به خاطر کارگرداني رستاخيز در سال 92، اين جايزه را به خانه برد. نکته اينجاست که اين فيلم حتي باوجود اينکه همان سال سيمرغ بهترين فيلم را هم به دست آورد، هنوز رنگ پرده را در اکران عمومي نديده است. همين اتفاق باعث شد درويش از آن سال تاکنون ديگر هيج فيلمي نسازد. بنابراين او در ميان جمع فيلمسازاني که برکت سيمرغ نصيبشان شده، نسبتي جدي با بلاي سيمرغي هم دارد!
سعيد روستايي
با اولين حضورش در جشنواره فيلم فجر، در سال 94 و با فيلم ابد و يک روز، بيشترين جوايز را درو کرد؛ از جمله بهترين کارگرداني سوداي سيمرغ، بهترين کارگرداني نگاه نو و بهترين فيلمنامه. او تازه امسال، فيلم دومش متري شيش و نيم را ساخت که با تحسين هم روبهرو شد و در چند رشته از جمله در بخش بهترين کارگرداني هم نامزد سيمرغ بود. براي اينکه ببينيم آيا روستايي باز هم ميتواند برنده سيمرغ اين بخش شود، بايد به انتظار سالهاي آينده ماند.
فيلم ابد و يک روز
وحيد جليلوند
تا اينجا فقط دو فيلم ساخته؛ اولي چهارشنبه 19 ارديبهشت و دومي بدون تاريخ بدون امضا که هر دو در جشنواره فجر موفق بودهاند. فيلم اول، سيمرغهاي بهترين فيلم و بهترين کارگرداني را در بخش نگاه نو جشنواره فجر به دست آورد و دومي هم وحيد جليلوند را به سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني سال 95 در بخش اصلي جشنواره فجر (سوداي سيمرغ) رساند. درباره او هم بايد منتظر فيلم سوم و آثار بعدي ماند و ديد آيا ميتواند تعداد سيمرغ کارگرداني خود را به عدد دو برساند يا نه.
بهرام توکلي
سال 85 و براي ساخت پابرهنه در بهشت، سيمرغ بهترين فيلم اول را از جشنواره فجر دريافت کرد، اما اولين سيمرغ کارگرداني او مربوط به سال 96 و دوره گذشته جشنواره فجر ميشود که اين جايزه را براي ساخت تنگه ابوقريب به دست آورد. اين درحالي است که ابراهيم حاتميکيا هم همان سال، ديگر برنده سيمرغ کارگرداني به خاطر ساخت به وقت شام بود. توکلي امسال هم با غلامرضا تختي، نامزد دريافت سيمرغ بهترين کارگرداني شد، اما برنده اين جايزه نشد و براي تکرار آن، اميدوار به سالها و فيلمهاي بعد است.
تنگه ابوقريب
نرگس آبيار
که امسال براي ساخت فيلم شبي که ماه کامل شد، سيمرغ بهترين کارگرداني را به خود اختصاص داد، پيشتر سيمرغهايي را از جشنواره فجر دريافت کرده بود؛ از جمله سيمرغ بلورين ويژه هيات داوران و سيمرغ بلورين بهترين فيلم با آراي مردمي در سي و دومين جشنواره فجر و سيمرغ زرين بهترين فيلم بخش ملي سي و چهارمين دوره اين جشنواره. آبيار در سالهاي بعد هم با همين روند فيلمسازي، ميتواند سيمرغ کارگردانياش را افزايش دهد.
عباس کيارستمي
اينقدر نام و آوازه و اعتبار جهاني داشت که خيلي معطل سيمرغ نباشد. او اگرچه بعد از سيمرغ کارگرداني خانه دوست کجاست؟ در سال 65، ديگر هيچگاه در جشنواره فجر تحويل گرفته نشد و سيمرغ نگرفت، اما خارج از اين رويداد و در جمع تماشاگران نخبه سينما در ايران و جهان و در رويدادهاي سينمايي دنيا قدر ديد. او البته يک بار هم در سال 64 و قبل از سيمرغ کارگرداني خانه دوست کجاست؟ براي فيلم اوليها برنده جايزه ويژه هيات داوران جشنواره فجر شد.
واروژ کريم مسيحي
او را بيشتر به عنوان تدوينگر ميشناسيم، اما او به عنوان کارگردان دو فيلم هم در کارنامه دارد؛ اولي پرده آخر در سال 69 که او را برنده سيمرغ بهترين کارگرداني کرد و همچنين ترديد در سال 87 که او را به سيمرغ بهترين فيلم و بهترين فيلمنامه اقتباسي رساند. درواقع کريم مسيحي بعد از هر سيمرغ، دستکم در کارگرداني به خوابي عميق فروميرود و بعد از چند سال دوباره ظاهر ميشود؛ حضوري با طعم سيمرغ.
رخشان بنياعتماد
فارغ از سيمرغ و جوايز سينمايي، همواره کلاس خود در فيلمسازي را حفظ کرده است. او گرچه بعد از سيمرغ کارگرداني نرگس در سال 70، ديگر در اين بخش برنده جايزه نشد، اما سيمرغهاي ديگري را در سالهاي بعد دريافت کرد؛ از جمله سيمرغ بهترين فيلمنامه براي روسري آبي در سال 73 و سيمرغ بهترين فيلمنامه (بهطور مشترک با فريد مصطفوي، محسن عبدالوهاب و نغمه ثميني) براي خونبازي در سال 85. بنياعتماد البته براي کارگرداني بانوي ارديبهشت، برنده سيمرغ بهترين کارگرداني در بخش مسابقه بينالملل دوره بيست و هشتم جشنواره فجر هم شد که به صورت جدا قابل اشاره است و نميتوان آن را در کنار سيمرغ کارگرداني در بخش ملي که موضوع بحث ماست، قرار داد.
بهمن فرمانآرا
سال 78 براي کارگرداني بوي کافور عطر ياس، برنده سيمرغ کارگرداني شد و فيلم هم سيمرغ بهترين فيلم (به تهيهکنندگي مرتضي شايسته و فضلا... يوسفپور) را به دست آورد. اين سيمرغها براي فرمانآرا خوشيمن بود و او يک بار ديگر و در سال 80 و با فيلم بعدياش خانهاي روي آب هم توانست، سيمرغ بهترين فيلم را به عنوان تهيهکننده به خانه ببرد. بعدها اما رابطه او با جشنواره فجر شکرآب شد و او در يک حرکت اعتراضي و در پي انحلال خانه سينما، سيمرغهاي بلورين خود را پس فرستاد. البته هيچکدام از آثار بعدي فرمانآرا هم مثل اين دو فيلم موفق نبودند.
خانهاي روي آب
رضا ميرکريمي
فقط يک سيمرغ کارگرداني جشنواره فجر را در کارنامه دارد که آن را براي اينجا چراغي روشن است، در سال 81 دريافت کرد، اما او پيش و پس از آن سيمرغهاي ديگري را به خانه برد: جايزه ويژه هيات داوران براي زيرنورماه و سيمرغهاي بهترين کارگرداني و فيلمنامه در بخش آسياي جشنواره در سال 86 و سيمرغ بهترين فيلمنامه (همراه شادمهر راستين) براي به همين سادگي. با اين حال ميرکريمي هم معمولا فارغ از سيمرغها، روند فيلمسازياش را دنبال کرده و آثار او حضورهاي موفقي در جشنوارههاي جهاني دارد.
پرويز شهبازي
تا امروز فقط يک سيمرغ کارگرداني در جشنواره فجر به دست آورده که آن هم متعلق به سال 91 و کارگرداني فيلم دربند است. او دو سال بعد از سيمرغ دربند، فيلم مالاريا را ساخت که با اقبال تماشاگران و منتقدان روبهرو نشد و امسال با ساخت طلا تا اندازهاي چشمههايي از دوران اوج خود را داشت. شهبازي البته پيش از سيمرغ کارگردانياش و در سال 87، جايزه ويژه هيات داوران جشنواره فجر را براي عيار 14 دريافت کرده بود.
فيلم دربند پرويز شهبازي
ابوالحسن داوودي
سال 93 و به خاطر ساخت رخ ديوانه، برنده سيمرغ بهترين کارگرداني شد و فيلم هم به تهيهکنندگي بيتا منصوري، جايزه بهترين فيلم جشنواره را به دست آورد. داوودي با اينکه يک بار هم سال 87 بهطور مشترک با فريد مصطفوي، سيمرغ بهترين فيلمنامه را براي زادبوم به دست آورد، اما نشان داد که فارغ از جشنواره، به گيشه و ارتباط با مخاطب هم فکر ميکند. ساخت کمدي هزارپا بعد از فيلم سيمرغي رخ ديوانه که تا اينجا پرفروشترين فيلم سينماي ايران است، نشان از همين رويکرد دارد.
بيشتر بدانيد : 30 سال فيلم فجر، بهترين فيلمها، بازيگران و داورها
بيشتر بدانيد : گزارش تصويري از اختتاميه جشنواره جهاني فجر 97
بيشتر بدانيد : گزارشي از مراسم اختتاميه جشنواره فيلم فجر 33
بيشتر بدانيد : لحظه به لحظه با مراسم اختتاميه جشنواره فجر35/ جوايز بخش مردمي
منبع: روزنامه جامجم
http://www.CheKhabar.ir/News/153884/آيا کارگردان هايي که چه خبر گرفتند، در آينده بهتر شدند؟!