چه خبر - سريال ممنوعه ممنوع شد!
سريال شبکه خانگي ممنوعه، يکي از پر ستاره ترين سريال هاي خانگي است که در سالهاي اخير توليد شده است و اگر چه نمي توان نسبت به موفقيت و استقبال مردمي از آن همچون گلشيفته و شهرزاد خبر داد، اما حضور چهره هاي مطرح سينما و تلويزيون در کنار يکديگر از پژمان بازغي و بهاره افشاري گرفته تا نيکي کريمي، سريالي در ژانر اجتماعي پر کششي را در اختيار بيننده تلويزيوني قرار خواهد داد. آن هم با بازي بازيگراني که در سالهاي اخير هنرنمايي موفق آنها را در تلويزيون و سينما شاهد بوديم. برخي از بازيگران اين سريال براي نخستين بار در توليدات شبکه هاي خانگي حضور پيدا کرده اند که ميتواند طرفداران آن ها را براي خريد اين مجموعه در روزهاي آينده ترغيب کند.
بازيگران «ممنوعه» به ترتيب حروف الفبا عبارتند از: اميرحسين آرمان، علي استادي، خاطره اسدي، بهاره افشاري، محمد امين، پژمان بازغي، آتيلا پسياني، امير جعفري، هادي حجازيفر، الهه حصاري، سوگل خالقي، آناهيتا درگاهي، نيلوفر رجاييفر، ليلا زارع، نيما شعبانژاد، شهرام قائدي، مصطفي قديري، نيکي کريمي، ميلاد کي مرام، فاطمه گودرزي، مجيد مظفري،نسرين نکيسا و شيدا يوسفي.
سريال ممنوعه
داستان از زندگي آقازاده اي به نام سامي شروع مي شود. او مشت زني است که در رينگ هاي مخفي بازي مي کند. سامي همزمان با شرکت در يک رقابت مشت زني، براي مخاطبان از زندگي اش مي گويد و آنها را به داستاني وارد مي کند که نقش اصلي آن خودش است. سامي از زندگي دردناک گذشته و رابطه سختي که با همسرش دارد تعريف مي کند و به ما مي گويد که پدري پولدار دارد و به خواسته او ازدواج کرده است اما از اين وصلت ناراضي است و در ادامه تعريف مي کند که بعد از دو سال بالاخره از همسرش جدا شده و حالا عضو يک گروه به نام «ممنوعه» است که در آن يک سري قوانين ممنوعه وجود دارد.
سريال ممنوعه
او مي گويد در اين گروه، دختري وجود دارد که به او دل بسته است. درست از همين جا به بعد داستان رها مي شود. از اينجا به بعد ديگر با يک راوي اول شخص روبرو نيستيم. قصه هايي پراکنده را مي بينيم که سامي اصلا در آنها حضور ندارد. يعني اصلا در آنها حضور ندارد. يعني اصلا ربطي به سامي پيدا نمي کند و واقعا معلوم نيست ابتداي داستان چرا توسط سامي روايت مي شود!
قسمت اول «ممنوعه» را مي توانيم بهترين قسمت سريال قلمداد کنيم. داستان ما را وارد يک گروه دوستانه که نمي دانيم به چه منظور شکل گرفته مي کند. در آن شاهد عشق ميان سامي و برکه و شيطنت هاي جوانانه آنها هستيم؛ حال خوش چند جوان يک مرتبه با فاش شدن راز رابطه برکه با يک پزشک به کلي نابود مي شود. سامي تفريح را به هم مي ريزد و راهي تهران مي شود و از طرف ديگر برکه هم براي اين که با عجله خودش را به تهران برساند و او را قانع کند به دره پرتاب مي شود و سر از بيمارستان در مي آورد.
سلفي بازيگران ممنوعه
قسمت اول در حالي پخش شد که تا حد زيادي توانست انتظارات را برآورده سازد و سر قولش بماند که متفاوتترين مجموعه شبکه نمايش خانگي خواهد بود. حقيقتاً، تاکنون، در ميان آثار شبکه نمايش خانگي، چنين فضا و قصهپردازي را شاهد نبوديم و «ممنوعه» بيش از آنکه ساختار تلويزيوني داشته باشد، درزمينهٔ تکنيکهاي مربوط به ساخت، استانداردهاي يک اثر سينمايي را دارد و درعينحال، خصوصياتي مثل ايجاد تعليق، کاراکترها و خرده روايتها و ايجاد حس تداوم در عين چندقسمتي بودن را برآورده کرده است.
در اولين قسمت، بيش از آنکه شاهد پرداخت قصه و جلو بردن روايتها باشيم، شاهد فضاسازي امير پورکيان، کارگردان اين مجموعه هستيم. شروع اولين قسمت، بيننده را به فضايي تاريک و خفهکننده ميبرد و شخصيت اصلي، سامي (ميلاد کيمرام) را در حال آماده شدن براي يک مبارزه مشتزني نشان ميدهد. فضاي اين سکانس در کنار خشونتي که در مبارزه شاهد هستيم به همراه روايت سامي از زندگياش، نشانگر ذهن مشوش و شخصيت تلخ او است که بعداً بيشتر با آن آشنا ميشويم.
قسمت اول، با يک سکانس شوکه کننده تمام ميشود تا با ايجاد حس تعليق، بيننده را وادار به دنبال کردن ادامه روايت کند. در پايان قسمت اول، بيننده هنوز تکليفش با کاراکترها مشخص نيست و نميداند بايد در جبهه چه کسي باشد و براي چه کسي هورا بکشد، اما همين کاراکترهاي معماگونه با داستانهاي راز مانندشان، ذهن او را درگير ميکنند و گرهگشايي از اين روايت را به عهده او ميگذارند. عاملي که در حفظ ريتم يک مجموعه چندقسمتي از اهميت بالايي برخوردار است.
نيکي کريمي در سريال ممنوعه
ممنوعيت پخش سريال ممنوعه
امروز در خبرها متوجه شديم پخش اين سريال بعد از سه قسمت ممنوع اعلام شد.
انتقاد به محتواي سريال ممنوعه از سوي برخي رسانهها، باعث شد که اعلام شود اين مجموعه شبکه نمايشي فعلا اجازه نشر ندارد.
مديرکل اداره نمايش خانگي در توضيح موضوع سريال ممنوعه گفت: سريال «ممنوعه» با موضوع آسيبهاي اجتماعي سعي در نقد انحراف و نشان دادن عقوبت تعدادي از جوان ها را دارد.
حسين پارسايي درباره ادامه سريال «ممنوعه» و رفع مواردي که باعث ايجاد سوءتفاهم و حساسيت شده، اظهار کرد: تا اعمال اصلاحات لازم جهت پيشگيري از سوء تعبير در مخاطبان و اقشار مختلف جامعه اجازه نشر داده نخواهد شد.
در هفتههاي اخير انتقادهايي درباره محتواي سريال «ممنوعه» در برخي رسانهها و خصوصا صداوسيما مطرح شده است که توضيح برخي مديران و سازندگان را در پي داشت.
بر همين اساس پارسايي در توضيحي 21 شهريور ماه اعلام کرد، "«ممنوعه» يک سريال شبکه خانگي با برچسب 16+ است؛ يعني يک مجموعه ويژه بزرگسالان که به تقبيح رفتار و عملکرد افرادي ميپردازد که سبک زندگي غربي را چه در ظاهر و چه در محتوا برگزيدهاند."
او ادامه داد: اين موضوع ميتواند بشارتآميز باشد که مردم از ديدن زندگي شخصيتهاي فيلمي که در چنگال تهاجم فرهنگ غربي سخت اسيرند، وحشت زده مي شوند؛ اين يعني زيست جوانهاي «ممنوعه» تا الان براي عامهي مردم عادي نشده و مخاطب از ديدن آنها واکنش نشان ميدهد و نگران همسر و فرزند، خانواده و پيرامونش ميشود و اين همان خواسته مبارکي است که همه مسؤولان فرهنگي به آن توجه دارند؛ يعني به صدا درآوردن زنگ هشدار و تحذير که به گوش باشيم در پيرامونمان کساني هستند که اتفاقا ممکن است همکلاسي دانشگاه و دوست ورزشي باشگاه و ... فرزندانمان باشند، اما مصاحب خوبي براي آنها نباشند.
مديرکل دفتر نمايش خانگي خاطرنشان کرد: بنابراين والدين به جاي اينکه راجع به سريالي که اين آدمها و روابط خطرناکشان را نشان ميدهد احتمالا نگران باشند، ضروري است بدانند اين مجموعه ويژه آنهاست؛ نه اطفال صغير و نوجوانان و اين موضوع در تمام اقلام تبليغاتي فيلم ذکر شده است. همچنين شايد والدين پس از ديدن اين مجموعه بر مراقبتهايشان بيفزايند و آگاهيهايشان از اتفاقات بيشتر شود.
او تاکيد کرد: بپذيريم که شبکه نمايش خانگي يک فرصت است و نه تهديد؛ به خصوص براي سازمان معظم صداوسيما که هنوز رسانهاي بيرقيب براي فرهنگسازي و اعتلاي اخلاق عمومي جامعه است. اميد که رسانه ملي دست حمايت بر روي شانههاي اين شبکه که هنوز در آزمون و خطا، نيازمند ارشادات و راهنماييهاست بگذارد و همه بپذيريم ظرفيتهاي شبکه نمايش خانگي با دلسوزي و دقت بيشتر همه هنرمندان و متوليان امور هنري، مي تواند در خدمت اخلاق، فرهنگ و سبک زندگي ايراني و اسلامي بالفعل شود.
سريال ممنوعه با وجود پرداختن به مسايل خيانت و تابو که کمتر در سريال هاي ايراني به آن ها پرداخته مي شود؛ اما از ابتدا با نقدهايي همراه بوده که البته طبيعي هستند و برخي منتقدان ادعا مي کنند نمي تواند مانند سريال هاي ديگر شبکه نمايش خانگي پربيننده شود.
ضعف کارگرداني و بازي ها
سريال سازي براي شبکه خانگي با ساخت سريال تلويزيوني فرق دارد. در تلويزيون شايد مخاطبان سريال ها را با هر کيفيتي تماشا کنند اما وقتي قرار باشد براي هر قسمت 10 هزار تومان بپردازند ماجرا کاملا فرق مي کند. براي همين است که هر کارگرداني نمي تواند در شبکه نمايش خانگي موفق باشد. مثلا سريالي مثل «گلشيفته» يا «ساخت ايران» اگر براي تلويزيون ساخته مي شد، مخاطبان زيادي پيدا مي کرد اما استقبال از آنها در شبکه نمايش به اعتراف خود سازندگان بالا نيست.
تازه اين سريال ها توسط کارگردان هايي با تجربه ساخته شده. «ممنوعه» اولين تجربه سريال سازي امير پورکيان است. او پيش از اين در چند پروژه به عنوان تهيه کننده حضور داشته و يک فيلم سينمايي ساخته اما هيچ وقت ساخت سريال را تجربه نکرده. حتي اگر ضعف هاي ساختاري را ناديده بگيريم باز هم نمي توانيم از کنار انتخاب اشتباه بازيگران به راحتي بگذريم. طبيعتا اگر به جاي ميلاد کي مرام و الهه حصاري، دو بازيگر ستاره انتخاب مي شدند و کنترل بيشتري روي بازي ساير بازيگران وجود داشت وضعيت خيلي تغيير مي کرد.
مجمد امين بازيگر ممنوعه
گريم جالب آناهيتا درگاهي بازيگر ممنوعه
استفاده از کليشه ها
همانطور که در ابتدا هم گفتيم «ممنوعه» روي فرمول سريال هاي ترکيه اي ساخته شده و از الگوهاي آنها براي جذب مخاطب استفاده کرده است. در همين سه قسمت اول، با سه نوع خيانت روبرو هستيم. خيانت ترانه به سامي، توهم خيانت برکه به سامي و خيانت دايي به زن دايي. در کنار هر خيانت، شک هم وجود دارد. شک زن دايي که قرار است با دسيسه دايي و زن مورد علاقه اش تا مرز ديوانگي و جنون پيش رود و شک سامي که او را به موجودي وحشي و غيرقابل کنترل تبديل مي کند.
گر امروز در کشور ترکيه چندفرهنگي وجود دارد، ريشه اين چندفرهنگي را بايد در رسانههاي ترکيه جستوجو کرد، کشوري که ميلياردها دلار سود بابت فروش توليدات نمايشياش از ساير کشورها دريافت ميکند.
بررسي آثار توليدات نمايشي کشور ترکيه ــ که مهمترين خروجي رسانههاي اين کشور است ــ نشان ميدهد که رسانههاي اين کشور طي 20 سال اخير (از زمان تأسيس رسانههاي خصوصي)، يک دوپارگي فرهنگي وسيعي را خلق کردهاند، يعني بهصورت کاملاً تخصصي فرهنگ عامه (pop culture) بهشدت تحت تأثير فرهنگ نمايشي (Dramatic culture) است.
در نتيجه سبک زندگي مردم اين کشور در همه جنبهها نه اسلامي است و نه غربي. يک بحران هويت فراگير وجود دارد که ناشي از خروجيهاي نمايشي مثل موزيک ويدئوها، سريالها و فيلمهاي سينمايي است. شايد اين مسئله براي مسئولان فرهنگي ايران مضحک باشد اما فرهنگ عامه بهشدت تحت تأثير فرهنگ نمايشي (Dramatic culture) است، به همين دليل پس از پخش سريال درپناه تو چادر به حجاب اول دانشگاههاي کشور در نيمه نخست دهه هفتاد تبديل ميشود و الگويي براي متمايز بودن بانوان بهحساب ميآيد.
سريال ممنوعه
مواد مخدر و اعتياد هم که اين وسط به وفور وجود دارد و انگار جزء جدايي ناپذير زندگي شخصيت هاي اصلي داستان است. فقط مي ماند طلاق که اتفاقا کارگردان از کنار آن هم به راحتي نگذشته و دو طلاق يکي واقعي و ديگري عاطفي را در برنامه سريالش گذاشته است. بنابراين با معجوني از تمام کليشه هاي رايج در سريال هاي ترکيه اي روبرو هستيم و بعيد نيست در ادامه با چند کليشه ديگر از اين دست مواجه شويم.
در اين ميان نيز گاهي به نقدهاي تندي در مورد محتوا و موضوع سريال برمي خوريم:
الگوي پرتکرار عشق، شک و خيانت در کنار ابتذال فراوان اخلاقي! اشاره به خيانت ترانه، همسر سامي، عشق سامي به برکه، شکِ خيانت برکه به سامي، شک رها به خسرو، خيانت خسرو به رها، پررنگ کردن توهم خيانت توسط خسرو که اين امر رها را تا مرز جنون ميکشاند و... جالب است که اين حجم، تنها در دو قسمت ارائهشده گنجاندهشده است! به اين ميزان ميتوان موضوع پرتکرار ترنسها با حضور شخصيت خليل-که اين اسم نيز قابلتأمل است- را نيز به فيلم اضافه کرد. شايد از ميان آسيبهاي اجتماعي تنها طلاق مانده باشد که اين مورد نيز، هم بهصورت رسمي و هم بهصورت عاطفي در سريال گنجاندهشده است.
درمجموع استفاده از کلمات، حرکات اروتيک و بيبندوباري در فيلم بهقدري زياد است که به نظر ميرسد اين سريال بيش از بقيه آثار مبتذل ساختهشده، از خط قرمزها عبور کرده است. با اين تفاسير و پيدا کردن نخ اصلي داستان، حدس زدن ادامه سريال نبايد کار سختي باشد. نکته ديگر در خصوص فيلم، جواب قابلتوجه سازندگان اثر، نسبت به انتقاد از فضاي اروتيک و مبتذل بودن سريال است.
«ابراهيم داروغهزاده» در توضيح برخي صحنهها و محتواي نامناسب مجموعه «ممنوعه» که تا به حال 3 قسمت از آن در شبکه نمايش خانگي توزيع شده، گفت: به طور طبيعي وقتي موضوع يک سريال درباره آسيبهاي اجتماعي است و در اين سريال به طور خاص ولنگاري و کژ رفتاري تعدادي جوان مطرح است، فيلمنامهنويس ناگزير است براي پيريزي شخصيت و شالوده فکري آنها رفتارهايي را طراحي کند که در زمره تخلفات و کنشهاي غيرمتعارف است.
وي در پاسخ به اين موضوع که نمايش و تصوير چنين صحنههايي که پر از روابط نامشروع و صحنههاي نامناسب است، در حقيقت به اشاعه و عاديسازي آن در جامعه منجر ميشود نيز عنوان داشت: البته آنچه که مشاهده ميشود مصداق اشاعه ابتذال نيست و جنبه عبرتآموز آن مورد تاکيد است.همانطور که گفتم فيلمنامهنويس مجبور است در برخي موارد ناگزير به تصوير برخي موارد است.
بيشتر بدانيد : تصويري از گريم متفاوت بهاره افشاري پس از پيوستن به ممنوعه
بيشتر بدانيد : سريال «ممنوعه» واقعا ممنوعه!!
بيشتر بدانيد : براي اولين بار جشن امضاي سريال «ممنوعه»/ عکس هاي منبع: سيمرغ از بازيگران
منبع: سيمرغ