فيلم‌هايي که سبک داستان‌گويي در سينما را دگرگون کرد
پنجشنبه 20 دي 1397 - 9:52:53 AM
چه خبر - بهترين داستان گويي در فيلم ها از همشهري کين تا آني هال

سينما رسانه‌اي است که دائم پيشرفت مي‌کند، اين پيشرفت‌ها را بيشتر به‌لحاظ بصري شاهد هستيم و انصافاً مي‌توان گفت جلوه‌‌هاي ويژه‌اي که اين روزها در فيلم‌هاي جديد مي‌بينيم در گذشته براي سينماگران رؤيا و خيال بود، اين پيشرفت‌هاي بصري در اولين نگاه به هر فيلمي قابل مشاهده است، اما گاهي اوقات جلوه‌هاي ويژه‌ و کيفيت بالاي تصاوير در فيلم‌ها باعث مي‌شود تا داستان‌گويي که يکي از مهم‌ترين قسمت‌هاي هر فيلمي به‌حساب مي‌آيد ناديده گرفته شود. عدم توجه به داستان‌گويي در فيلم‌ها باعث شده تا شاهد فيلم‌هاي کليشه‌اي زيادي باشيم که خط‌کلي داستان در اين فيلم‌ها حرفي براي گفتن ندارد، اما اين سکه روي ديگري نيز دارد و فيلم‌هايي را مي‌شناسيم که سبک داستان‌گويي نوآورانه آنها باعث شد تا ساير سينماگران الهام‌هاي زيادي از اين فيلم‌ها بگيرند.
در ادامه با هم نگاهي به فهرستي از فيلم‌هايي خواهيم داشت که شيوه داستان‌گويي در سينما را تغيير داده‌اند، به اين ترتيب پيشنهاد مي‌کنيم اگر شما هم به داستان در فيلم‌ها اهميت زيادي مي‌دهيد تا انتهاي اين فهرست با ما همراه باشيد.

فيلم زندگي شيرين (la dolce vita)

اين فيلم محصول ايتاليا است و با نام لا دولچه ويتا نيز شناخته مي‌شود، اگر سينماي ايتاليا را بشناسيد حتماً به‌خوبي مي‌دانيد که سينماي اين کشور کارگردان‌هاي بسيار بزرگي را به دنيا معرفي کرده است، اما در بين تمامي کارگردان‌هاي ايتاليايي انصافاً مي‌توان گفت فليني يک سر و گردن بالاتر است و در ميان تمامي فيلم‌هايي که فليني ساخته است، فيلم زندگي شيرين محصول سال 1960، يکي از تاثيرگذارترين آثار وي شناخته مي‌شود.

بهترين فيلم ها,بهترين فيلمنامه,سينماي جهان,سبک نو در سينما,فيلم خارجي
فيلم زندگي شيرين (la dolce vita)

در اين فيلم شاهد روايت داستان يک هفته از زندگي روزنامه‌نگاري با نام مارچلو روبيني هستيم که براي مجله‌هاي زرد گزارش مي‌نويسد، او در خيابان‌هاي رم به دنبال عشق و خوشبختي است و با فيلمي طرف هستيم که ضرب‌آهنگ پيوسته‌اي دارد و داستان آن با پيشرفت فيلم عميق‌تر مي‌شود. اين داستان در هفت بخش ادامه پيدا مي‌کند که هر کدام از بخش‌ها به بخش ديگر به‌زيبايي متصل مي‌شود تا فيليني ترکيبي از لحظه‌هاي شادي و غم را در فيلم زندگي شيرين به‌نمايش بگذارد.
سبک‌ داستان‌گويي فيلني در فيلم زندگي شيرين به اندازه‌اي جذاب بود که پس از آن، سينماگران زيادي سعي در تقليد از اين سبک داشتند اما اين فقط فيلم زندگي شيرين است که توانست با اين سبک داستان‌گويي در سينما جاودانه شود. زندگي شيرين از جانب بسياري از بزرگان سينما تحسين شده است و مارتين اسکورسيزي در خصوص اين فيلم گفت سينما به دو قسمت پيش و بعد از ساخت زندگي شيرين تقسيم مي‌شود.

فيلم آپارتمان

اين فيلم براي ما ايراني‌ها اثري شناخته شده است و هنوز هم صداپيشگي زنده‌ياد منوچهر نوذري به جاي جک لمون در فيلم آپارتمان را به‌خاطر داريم. فيلم آپارتمان آخرين فيلم سياه و سفيدي بود که جايزه اسکار را دريافت کرد و بسياري از سينماگران اين فيلم را بهترين اثر بيلي وايلدر مي‌شناسند. در اين فيلم بيلي وايلدر با هنرمندي تمام توانست کمدي و درام را با هم ترکيب کند و ارزش فيلم آپارتمان را مي‌توان با اثرگذاري اين فيلم روي آثار ديگري که پس از آن ساخته شد مشخص کرد.

بهترين فيلم ها,بهترين فيلمنامه,سينماي جهان,سبک نو در سينما,فيلم خارجي
فيلم آپارتمان

شيوه داستان‌گويي اين فيلم به اندازه‌اي جذاب و هنرمندانه بود که حتي سريال‌هاي تلويزيوني را نيز تحت‌تاثير قرار داد که در اين زمينه مي‌توان به سريال معروف «مردان ديوانه» (Mad Men)، اشاره کرد.بسياري از فيلم‌نامه نويسان بزرگ، سبک داستان‌گويي فيلم آپارتمان را الگويي تمام و کامل براي فيلمنامه‌نويسي مي‌دانند و اين موارد باعث شد تا فيلم آپارتمان در جايزه‌هاي زيادي را از آن خود کند و در گيشه‌ نيز فروش چشمگيري داشته باشد.

فيلم آني هال (Annie Hall)

وودي آلن را با سينمايش مي‌شناسيم اما اين کارگردان برجسته، کتاب‌ها و فيلم‌‌نامه‌هاي زيادي نوشته و در مجموع مي‌توان گفت از آن سينماگراني است که در کنار کارگرداني، حرف‌هاي زيادي در فيلم‌نامه‌نويسي نيز براي گفتن دارد. شوخ‌طبعي و لطافت گفتار از هنرهاي اصلي وودي آلن است و ردپايي از بزرگاني مانند برگمان و فليني در فيلم‌هاي وودي آلن به‌چشم مي‌خورد.در اين بين وودي آلن خواننده خوبي نيز هست و با نگاهي به فيلم‌ها و همچنين نوشته‌هاي او متوجه خواهيد شد که تأثير زيادي از داستايوفسکي گرفته است. وودي آلن سال‌هاست که در سينما فعاليت مي‌کند اما طرفداران سينما وي را به‌خاطر ساخت فيلم‌هاي کمدي مي‌شناختند تا اينکه فيلم آني هال از جانب آلن روي پرده رفت. فيلم آني هال ثابت کرد که وودي آلن نه‌تنها بازيگر و کارگردان برجسته‌اي است، بلکه نويسنده بسيار خوبي نيز هست.

بهترين فيلم ها,بهترين فيلمنامه,سينماي جهان,سبک نو در سينما,فيلم خارجي
فيلم آني هال (Annie Hall)

آني هال فيلمي کمدي رومانتيک است و در سال 1977 پس از اکران موفق شد چهار جايزه اسکار را از آن خود کند. دايان کيتون در اين فيلم جايزه اسکار بهترين بازيگر نقش اول زن را از آن خود کرد و جالب است بدانيد وودي آلن فيلم‌نامه، فيلم آني هال را در ابتدا براي دايان کيتون نوشته بود.فيلم آني هال در کنار داستان جذاب، شيوه داستان‌گويي بسيار جالبي دارد و وودي آلن توانست با اين فيلم‌نامه، جايزه اسکار بهترين فيلم‌نامه غيراقتباسي را نيز از آن خود کند.

بيشتر بدانيد : خنده‌دارترين فيلمنامه سينمايي جهان کدام است؟

فيلم‌ توت‌فرنگي‌هاي وحشي

حتي اگر اهل سينماي کلاسيک نباشيد باز هم بدون شک نام اينگمار برگمان به گوش شما خورده است، اين فيلمساز برجسته سوئدي در سال 1357 فيلمي را به پرده نقره‌اي سينماها برد که به‌عنوان يکي از برجسته‌ترين آثار برگمان شناخته مي‌شود.فيلم توت‌فرنگي‌هاي وحشي همانند ساير کارهاي اينگمار برگمان به مرگ، رؤيا و عذاب‌وجدان انسان‌ها مي‌پردازد. در اين فيلم شاهد داستان پيرمردي با نام پروفسور بورگ هستيم که به همراه عروسش راهي مراسمي براي دريافت دکتراي افتخاري است. اين پروفسور و عروسش در راه با سه جوان و يک زوج برخورد مي‌کنند و در طول سفر، پروفسور بورگ خاطرات خوب و بد گذشته دوباره در ذهنش شکل مي‌گيرد.

بهترين فيلم ها,بهترين فيلمنامه,سينماي جهان,سبک نو در سينما,فيلم خارجي
فيلم‌ توت‌فرنگي‌هاي وحشي

در اين فيلم شاهد روايتي از زندگي پنج‌ نسل مختلف هستيم که با هنرمندي تمام تصويري کامل از تعامل انسان‌‌ها با يکديگر به‌نمايش گذاشته شده است. برگمان در کنار کارگرداني، نويسندگي اين فيلم را نيز بر عهده داشت و فيلم‌ توت‌فرنگي‌هاي وحشي به لطف خلاقيت برگمان در داستان‌گويي توانست نامزد جايزه اسکار بهترين فيلم‌نامه غيراقتباسي شود. اين فيلم در سال‌هاي بعد نيز تأثير زيادي روي کارگردان‌ها و فيلم‌نامه نويسان گذاشت و رد پاي شيوه‌ داستان‌گويي فيلم توت‌فرنگي‌هاي وحشي‌ را حتي در فيلم‌هاي اخير نيز شاهد هستيم.
هر بار که به فهرست برترين فيلم‌هاي تاريخ سينما نگاهي داشته باشيد بدون شک چشم شما به همشهري کين خواهد افتاد، اين فيلم يک شاهکار جاوادنه است و بنياد فيلم آمريکا، همشهري کين را برترين فيلم تاريخ سينماي اين کشور مي‌داند.

بهترين فيلم ها,بهترين فيلمنامه,سينماي جهان,سبک نو در سينما,فيلم خارجي
همشهري کين

اورسن ولز کارگرداني همشهري کين را بر عهده داشت و در نگارش فيلم‌نامه اين فيلم نيز با هرمن جي.‌منکيويچ همکاري کرد. اين فيلم به لحاظ بصري داراي تکنيک‌هاي خاصي در فيلم‌برداري بود که در يک مقاله بلند مي‌توان به اين تکنيک‌ها و خلاقيت‌ها اشاره کرد، اما چيزي که براي ما در اين فيلم جالب‌تر به‌نظر مي‌رسد شيوه داستان‌گويي همشهري کين است. اين شيوه داستان‌گويي جايزه اسکار بهترين فيلم غيراقتباسي را براي همشهري کين به‌دنبال داشت، البته افتخارات همشهري کين بيشتر اين حرف‌هاست و اين فيلم مجموعاً 9 جايزه اسکار را در کارنامه خود دارد.
داستان فيلم همشهري کين با کلمه «غنچه گل‌رز»، شروع مي‌شود. اين کلمه از دهان چارلز فاستر کين، که فرد بسيار ثروت‌مند و بانفوذي است بيرون مي‌آيد سپس وي ميميرد. داستان ادامه فيلم براي تلاش در پيدا کردن مفهوم غنچه گل رز اتفاق مي‌افتد.اورلن ولز براي اينکه سبک‌داستان‌گويي فيلم همشهري کين خلاقانه‌ باشد، از چندين راوي در اين فيلم کمک مي‌گيرد تا هر کدام قسمت‌هاي مختلفي از فيلم را روايت کنند و جنبه‌هاي متفاوتي از شخصيت اورسن ولز با دقت بيشتري در ذهن مخاطب شکل بگيرد. همشهري کين تأثير زيادي روي سينماي بعد از خود داشته است اما بدون شک بيشترين تأثير را مي‌توان نحوه داستان‌گويي اين فيلم دانست.

بيشتر بدانيد : آيا «همشهري کين» همچنان بهترين فيلم تاريخ سينماست؟

فيلم جذابيت پنهان بورژوازي (The Discreet Charm of the Bourgeoisie)

امکان ندارد جايي از شيوه داستان‌گويي در فيلم‌ها صحبت شود و حرفي از لوييس بونوئل به‌ميان نيايد، اين فيلمساز اسپانيايي آثار بزرگي را در کارنامه خود دارد اما داستان‌گويي هيچ‌کدام از اين آثار به قوت فيلم جذابيت پنهان بورژوازي نمي‌رسد.انجمن‌هاي بزرگ هنري دنيا اين فيلم را ستوده‌اند و جايزه اسکار براي بهترين فيلم غيرانگليسي زبان و همچنين نامزدي بهترين فيلمنامه اقتباسي را مي‌توان از موفقيت‌هاي اصلي جذابيت پنهان بورژوازي دانست.

بهترين فيلم ها,بهترين فيلمنامه,سينماي جهان,سبک نو در سينما,فيلم خارجي
فيلم جذابيت پنهان بورژوازي (The Discreet Charm of the Bourgeoisie)

اين فيلم داستان‌ جالب و نوآورانه‌اي دارد اما زيبايي آن در اين نکته است که اين داستان سعي در ترکيب رؤيا و واقعيت با هم دارد. فيلم جذابيت پنهان بورژوازي غرور و پوچي بي‌معناي سرمايه‌داران تهي‌مغز را مستقيماً مورد حمله قرار مي‌‌دهد و زندگي انسان‌هاي طبقه اشراف جامعه را به‌نمايش‌ مي‌گذارد.

روشنايي‌هاي شهر

بدون شک چارلي چاپلين را مي‌شناسيد و فيلم روشنايي‌هاي شهر را ديده‌ايد. اين فيلم دقيقاً زماني ساخته شد که دوران فيلم‌هاي صامت در حال نزديک‌شدن به پايان خود بود. با توجه به اينکه داستان‌گويي در فيلم‌هاي غيرصامت، سطح جديدي از روايت داستان را در اختيار کارگردان قرار مي‌داد، چارلي چاپلين تصميم گرفت تا روشنايي‌هاي شهر را صامت بسازد و ثابت کند که حتي بدون صدا نيز مي‌توان با کمک تصوير پيام اصلي فيلم را به مخاطب منتقل کرد.انصافاً هم بايد گفت چارلي چاپلين در اين زمينه موفق شد و اين فيلم نقد‌هاي بسيار مثبتي را در جامعه سينمايي بدست آورد. جالب اينجاست که از زمان ساخت فيلم روشنايي‌هاي شهر دقيقاً 88 سال مي‌گذرد اما اين فيلم هنوز هم حرف‌هاي جديدي براي گفتن دارد و به‌نوعي مي‌توان گفت هرگز قديمي نمي‌شود.

بهترين فيلم ها,بهترين فيلمنامه,سينماي جهان,سبک نو در سينما,فيلم خارجي
روشنايي‌هاي شهر

کارگردان‌هاي بزرگي مانند استنلي کوبريک، آندره تارکوفسکي، فدريکو فليني و وودي آلن،‌ افرادي هستند که تاثيرهاي زيادي اين فيلم روشنايي‌هاي شهر گرفته‌اند. چارلي چاپلين در اين فيلم عشق و محبت را به لطيف‌ترين شکل ممکن به نمايش مي‌گذارد و داستان فيلم روايتي جذاب و مستمر دارد که تماشاچي را تا انتهاي فيلم سرگرم و مشتاق نگه مي‌دارد.

فيلم راشومون (Rashomon)

اين روزها کسي نيست که آکيرا کوروساواي فقيد را نشناسد، اما اين فيلم‌ساز برجسته ژاپني براي اروپا و آمريکا ناشناس بود تا اينکه در سال 1950 فيلم راشومون را معرفي کرد و در نظر منتقيدن جهاني سينما به شخصيتي شناخته شده و مهم تبديل شد. فيلم راشومون يکي از بهترين دستاوردهاي کوروساوا است و جايزه افتخاري اسکار را در کنار شير طلايي جشنواره ونيز در کارنامه خود دارد.اين فيلم نه‌تنها يکي از برجسته‌ترين آثار کوروساوا است، بلکه يکي از بهترين آثار سينماي ژاپن نيز به‌حساب مي‌آيد و به‌لحاظ شيوه داستان‌گويي نيز به‌عنوان يکي از تاثيرگذارترين فيلم‌ها در زمينه روايت چندگانه داستان شناخته مي‌شود.

بهترين فيلم ها,بهترين فيلمنامه,سينماي جهان,سبک نو در سينما,فيلم خارجي
فيلم راشومون (Rashomon)

فيلم راشومون داستاني جنايي و درام دارد که اين داستان از چند نگاه متفاوت روايت مي‌شود تا تماشاچي از يک طرف در جريان ابعاد مختلف داستان قرار بگيرد و از طرف ديگر هيجان و ضرب‌آهنگ فيلم اجازه ندهد که تماشاگر از تب‌و‌تاب بيافتد. در نتيجه حتي زماني که فيلم به پايان رسيد باز هم تکليف داستان آن کاملاً مشخص نمي‌شود و تماشاگر دقيقاً نمي‌تواند تشخيص دهد که چه اتفاقي افتاده است.تأثير سبک داستان‌گويي فيلم راشومون را تنها در سينما شاهد نبوديم و سريال‌هاي تلويزيوني زيادي را با اين سبک‌داستان‌گويي مشاهده کرده‌ايم.

فيلم داستان عامه‌پسند (Pulp Fiction)

اين فيلم در ميان ايراني‌ها با نام اصلي خود «پالپ‌ فيکشن»، نيز شناخته مي‌شود و به‌عنوان دومين فيلم بلند کوئنتين تارانتينو توانست نام و آوازه اين کارگردان را سر زبان‌ها بياندازد. در فيلم داستان عامه‌پسند شاهد هنرنمايي بروس‌ ويليس، ساموئل جکسون، جان تراولتا و اوما ترومن بوديم.اين هنرپيشه‌ها نيز به واسطه موج مثبتي که فيلم داستان عامه‌پسند به‌راه انداخته بود به شهرت و محبوبيت چشمگيري دست پيدا کردند. جالب است بدانيد تمامي اين موفقيت‌ها مديون شيوه خلاقانه روايت داستان فيلم بود.

بهترين فيلم ها,بهترين فيلمنامه,سينماي جهان,سبک نو در سينما,فيلم خارجي
فيلم داستان عامه‌پسند (Pulp Fiction)

فيلم‌نامه خوش‌ساخت فيلم داستان عامه‌پسند، داستاني را از چند نگاه متفاوت روايت مي‌‌کرد و داستان‌هاي متفاوت و غيرخطي مختلفي را در اين فيلم شاهد بوديم که با ادامه فيلم، جذابيت اين داستان‌ها بيشتر مي‌شد.استفاده از يک داستان غيرخطي و جذاب و شيوه خلاقانه بيان همين داستان در فيلم داستان عامه‌پسند باعث شد تا در سال‌هاي بعد فيلم‌هاي زياد ديگري را شاهد باشيم که دقيقاً سعي در کپي‌برداري از اين سبک‌ داستان‌گويي داشتند، اما هيچ‌کدام از اين فيلم‌ها نتوانستند به موفقيت‌هاي فيلم داستان عامه‌پسند دست‌پيدا کنند.

فيلم چهارصد ضربه (The 400 Blows)

سالانه تنها حدود 600 فيلم بلند در هاليوود ساخته مي‌شود و هزاران فيلم را در سينماي ديگر نقاط جهان شاهد هستيم، اما تعداد انگشت‌شماري از اين تعداد فيلم‌ها به‌عنوان شاهکارهاي سينما شناخته مي‌شوند و يکي از اين آثار بدون شک فيلم چهارضد ضربه است.در دهه 1950 جنبش نو در سينماي فرانسه شکل گرفت و بعدها به ساير نقاط دنيا نيز گسترش پيدا کرد، در ميان فيلم‌هايي که تأثير زيادي از جنبش نو داشتند، فيلم چهارصد ضربه معروف‌ترين آنهاست و با اثر طرف هستيم که فيلم‌برداري و فيلم‌نامه آن نقاط مثبت اصلي اين فيلم را تشکيل مي‌دهند. تأثيرگذاري سبک داستان‌گويي فيلم چهارصد ضربه به‌اندازه‌اي بود که تا اواخر دهه 60 ميلادي فيلم‌هاي زيادي با همين سبک و سياق عرضه شدند. اين فيلم تأثير زيادي در سينماي مدرن نيز داشت و يکي از فيلم‌هايي است که تمامي علاقه‌مندان به سينما بايد حتماً آنرا ببينند.

بهترين فيلم ها,بهترين فيلمنامه,سينماي جهان,سبک نو در سينما,فيلم خارجي
فيلم چهارصد ضربه (The 400 Blows)

فيلم چهارصد ضربه داستان زندگي پسرکي با نام آنتوان دوآنل (Antoine Doinel)، را روايت مي‌کند که از مدرسه گريزان است و به‌جاي درس و مشق به خيابان‌ها پناه مي‌برد. اين داستان با شيوه‌اي هنرمندانه و جذاب روايت مي‌شود و لحظه‌اي مخاطب را رها نمي‌گذارد. در پايان نيز داستان فيلم به گونه‌اي تمام مي‌شود که تماشاچي را به فکر وا دارد.در اين قسمت به پايان فهرست فيلم‌هايي رسيديم که شيوه داستان‌گويي در سينما را تغيير داده‌اند، پيشنهاد مي‌کنيم اگر فيلم‌هاي جالبي را سراغ داريد که به‌نظر شما نقطه قوت اين فيلم‌ها،‌ داستان پردازي‌شان است، در قسمت نظرات، نام اين فيلم‌ها و مشخصات آنها را با ما و ساير کاربران به اشتراک بگذاريد.

بيشتر بدانيد : بهترين فيلم هاي اينگمار برگمان که روح انسان را به تصوير کشيدند

بيشتر بدانيد : فيلم هاي محبوب منتقدان ايراني


منبع: زندگي ايده آل

http://www.CheKhabar.ir/News/149803/فيلم‌هايي که سبک داستان‌گويي در سينما را دگرگون کرد
بستن   چاپ