چه خبر - مقايسه سريال «بانوي عمارت» و سريال آمريکايي «بازي تاج و تخت»
سريال «بانوي عمارت» به کارگرداني عزيزالله حميدنژاد از اوايل آذر ماه به روي آنتن شبکه سه سيما رفت و با بهره گيري از چهرههاي شناخته شده، در کنار بازيگران جوان با چهره هاي جديد و داستاني تاريخي با درونمايه هاي عاشقانه، توانست با توجه به بضاعت حال حاضر تلويزيون به لحاظ مجموعههاي نمايشي در حال پخش، از همان روزهاي اول توجه مخاطبان را به خود جلب کند.
با اين حال در شرايطي که کوچکترين مسائل از چشمان تيزبين کاربران شبکه هاي اجتماعي و خصوصا منتقدان دور نميماند، بانوي عمارت بهمانند اغلب مجموعه هايي که ديده ميشوند، با حاشيههايي همراه بود؛ از موضوعي که بعد از پخش اولين قسمت هاي سريال بانوي عمارت شکل گرفت منبي بر ماجراي تقليد سريال بانوي عمارت از سريال شهرزاد که کارگردان و نويسنده پيشتر به آن پاسخ داده و آن را رد کردند گرفته، تا اشتباههاي ريز و درشت ديگري از جمله ضربالمثلهايي که اين مجموعه با خود همراه داشت. حاشيه ديگر بعد از پخش اولين قسمت هاي سريال بانوي عمارت شکل گرفت. در قسمتي افسرالملوک براي دعا و پيش بيني آينده از رمال ها استفاده ميکند، اين رمال ها با عنوان شيرازي ها نام برده ميشود که اين موضوع با دلخوري برخي از مردم و راه اندازي کمپيني به نام من شيرازي ام همراه بود که نويسندهي بانوي عمارت به اين اعتراضها در صفحهي شخصي خود پاسخ داد.
اما نکته ديگري که درباره اين سريال مطرح شد، به شباهت برخي سکانسهاي «بانوي عمارت» با سريال آمريکايي «بازي تاج و تخت» برميگردد؛ اين در حالي است که نويسنده بانوي عمارت درباره اينکه که آيا در اين سريال از درامهاي مطرح دنيا گرتهبرداري شده است، با بيان اينکه اين اتفاق آگاهانه نبوده است، به بيان توضيحاتي در اين باره پرداخت.
شخصيت دوگانهي فخرالزمان
احسان جوانمرد، نويسنده سريال بانوي عمارت در گفت و گويي درباره شخصيت هاي مجموعه بانوي عمارت در پاسخ به اين پرسش که آيا اين شخصيت ها مابه ازاي بيروني دارند، اظهار کرد: با توجه به برداشتي که از فرهنگ و آداب و رسومي که در تاريخ ثبت شده، تلاش کردهايم هر کدام از شخصيت هاي سريال گروهي از مردم آن دوره را نمايندگي کنند، چه افسرالملوک به عنوان يک زن پاسدار سنتها در يک خانواده قاجاري، چه عمو مشدي به عنوان پيشکار وفادار، چه مهرالنساء به عنوان يک نديمه يا دايه و چه رجبعلي به عنوان يک نوکر دونپايه. تلاش شده هر کدام اينها رنگ و بوي خاص خودشان را داشته باشند و متفاوت از هم باشند. اما حکايت فخرالزمان با همه متفاوت است. نميدانم کار درستي کردم يا نه اما من تصميم گرفتم که فخرالزمان شخصيت دوگانه اي داشته باشد. يعني در جاهايي يک زني است که ما به صورت قالبي و کليشه اي از زنان آن دوره ميشناسيم و يک جاهايي هم من خواستم که او پا را فراتر از حدود و مرزهايي که آن زمان براي زنان در نظر گرفته ميشد بگذارد، چرا که بوده اند زناني که در تاريخ قاجار، صفويه و پيشتر از آن که به موقعيتي که در آن گرفتار بودهاند تن نداده و تلاش کردهاند که آن را تغيير بدهند.
فخرالزمان در اين سريال زني است که عليرغم حدود، محدوديت ها و قيودي که براي زنان وجود داشته، زماني که اهداف و موجوديتش به خطر مي افتد از مرزها عبور مي کند و اين براي اين بود که وقتي شما براي مخاطب قهرمان سازي ميکنيد و مخاطب داستانش را دنبال ميکند، بايد ملاحظه اين را بکنيد که ممکن است انفعال آن شخصيت در بيننده کنوني شما تاثير بگذارد. کاراکتر فخرالزمان ممکن است قدري باور پذير نباشد آن هم براي آن دوره از تاريخ؛ منتها من ترجيح دادم برچسب نشناختن زن تاريخ آن دوره را بخورم ولي به دام به تصوير کشيدن يک زن منفعل نيافتم و اين بخش ناگزير ماجرا بود. باري خوشبختانه نسبت به شخصيت فخرالزمان کمترين بازخورد منفي را داشتيم و از نظر قصه و شخصيتپردازي مخاطبان به فخرالزمان واکنش خوبي داشتند.
بانوي عمارت چه تغييرهايي کرد
اين نويسنده در ادامه درباره ي قصه سريال بانوي عمارت اظهار کرد: قرار بود عنوان سريال آهو باشد و ما دو فصل داشته باشيم و کل کودکي و بزرگسالي آهو و ماجراهايش را ببينيم. در نسخه اوليه هم ماجراهاي هاي کودکي آهو در همين عمارت و بين شازده و فخرالزمان مي گذشت. فيلمنامه البته به مرور تغييراتي کرد و تغيير عنوان اجتنابناپذير شد. يکي از علتهايي که باعث شد اسم سريال تغيير کند اين بود که بين فصل اول و دوم ما فاصله بود و براي همين اين احتمال وجود داشت که فصل دوم ديرتر ساخته شود يا اصلا ساخته نشود، در نتيجه مناسب نبود که عنوان کار ، آهو باشد. به هر حال آهو همواره و در همه نسخهها شخصيتي بود که ما با او وارد اين عمارت ميشديم. پيشنهاد من براي اسم جايگزين عمارت قجري بود اما کمي قبل از شروع فيلمبرداري زماني که 15 قسمت ابتدايي را آقاي حميد نژاد خواندند و براي پيشتوليد وارد پروژه شدند در تعامل با آقاي مولايي به اسم بانوي عمارت رسيدند.
فصل پايان «بانوي عمارت»
جوانمرد بخش ديگري از گفتگوي خود با ايسنا درباره سکانس هاي پاياني مجموعه بانوي عمارت و اينکه اين سريال چه پاياني را رقم خواهد زد؟ توضيح داد: قصه اي که در فصل اول باز شده است و مخاطب با آن همراه شده است در پايان نيز همين روند را خواهد داشت و در انتهاي همين فصل تمام خواهد شد و اينگونه نيست که مخاطب بخواهد منتظر فصل ديگري از سريال باشد. فصل دوم از ابتدا قرار بود دوازده سال بعد و در دوره استبداد صغير اتفاق بيفتد، هنوز معلوم نيست که اين اتفاق بيفتد يا نه. قصه فصل دوم و حتي چند قسمت از آن نوشته شد اما به ما گفتند دست نگه داريم تا فصل اول ساخته و پخش شود و بازخوردهاي آن از سوي مخاطب ديده شود و پس از آن فصل بعد نسبت به اين بازخوردها نوشته و ساخته شود.
اين نويسنده با اشاره به دشواري هاي ساخت سريال بانوي عمارت يادآور شد: اين سريال با يک بودجه فقيرانه ساخته شد. کاري که در نگارش آن دقت زيادي صورت گرفته بود متاسفانه با بودجه مناسبي حمايت نشد اما با دقت و وسواس زيادي توسط کارگردان ساخته شد. طبيعتا با آن بودجه ساخت اين سريال براي عوامل و کارگردان بسيار کلافه کننده بوده است و شايد براي همين است که آقاي حميدنژاد اعلام کرده که تمايلي براي ادامه پروژه با آن شرايط ندارد. در مصاحبه ايشان روي صحبت با مديران است که همه کارها را مثل هم مي بينند و تفاوتي بين کار خوب و معمولي و ضعيف قائل نميشوند. اين مشکلي است که سالهاست در سازمان صدا و سيما وجود دارد و همواره ما سريال هايي را داشته ايم که به نظر دوست و دشمن فاجعه بوده اند. کارهايي که ده بيست برابر سريال ما بودجه داشتهاند و ده بيست برابر کمتر از ما مخاطب جذب کرده و رضايت توليد کردهاند. با اين اوصاف طبيعي است که کارگردان نخواهد ادامه بدهد و با آن بودجه و شرايط هيچ کدام از عوامل با پروژه همکاري نخواهند کرد. اگر سازمان در بودجه تجديد نظر نکند کار آقاي مولايي تهيه کننده پروژه هم براي ساخت فصل دوم بسيار مشکل خواهد بود چون اين بودجه در فصل اول هم تهيهکننده و هم باقي عوامل را شديدا به زحمت انداخته بود.
نگاه به دوران قاجار بدون شعارزدگي
نويسنده در پاسخ به اين پرسش که چقدر تلاش شد فرهنگ دوران قاجار به درستي به تصوير کشيده شود؟ اظهار کرد: نويسنده به عنوان کسي که ماجراي قصه، ديالوگها و شرح صحنه ها را مي نويسد حتما براي خودش جهاني را تصور مي کند و فکر مي کند اين جهان براي مخاطب هم جهان جذابي خواهد بود. براي خلق جهان اين قصه ، من تمام تلاشم را کردم که قلمم بي طرف باشد و البته بي طرف ماندن در کار تاريخي بسيار سخت است. من نخواستم که سلسله ي قاجار را تيره و تار نشان بدهم همچنين نخواستم تصوير باشکوه و بدون نقصي از آن دوران را ارائه بدهم، دنبال صدور بيانيه در فيلمنامه هم نبودم. من تلاش کردم آدمهايي از طبقات مختلف را خيلي ملموس و باورپذير و البته در خلال ماجراهايي جذاب پيش چشم مخاطب بگذارم. هدف اين بود که مخاطب علاوه بر سرگرم شدن با يک محصول فرهنگي با بخشي از گذشته و تاريخ خودش آشنا شود و من در اين بين راوي صادقي باشم.
اگر که به عنوان مثال ديوانخانهاي را تصوير ميکنم يا اگر از وزارت عدليه حرف ميزنم، اگر از بازار و مناسبات بازاريها حرف مي زنم، اگر از شيوه اخذ لقب و منصب در آن دوره حرف مي زنم، تلاش کردهام اين تصويرها با توجه به مستندات تاريخي و تا حد ممکن به حقيقت نزديک باشند. از طرفي زماني که شما ميخواهيد يک محصول نمايشي توليد کنيد، ناگزير هستيد يک جاهايي به نفع درام از ذکر جزئيات تاريخي عبور کنيد به همين جهت حجم اطلاعات تاريخي که در اين سريال به مخاطب داده مي شود اصلا زياد نيست اما تلاش شده اين حجم کم از اطلاعات صادقانه و بدون جهتگيري هاي سياسي و عقيدتي باشد. به گمانم مهمترين علتي که باعث شده مخاطبان اين سريال تاريخي را پس نزنند همين دوري از شعار و احترام به شعور مخاطب باشد.
شباهت سکانسهايي به بازي تاج و تخت
جوانمرد در پاسخ به اين پرسش که با هدف جذاب تر شدن قصه بانوي عمارت چه ميزان گرتهبرداري از درامهاي مطرح دنيا صورت گرفته شده است؟ به عنوان مثال سکانس هاي مربوط به شکنجه شازده ارسلان و پيامد آن براي اين کارکتر، شباهت زيادي با صحنه هاي شکنجه يکي از کاراکترهاي سريال آمريکايي بازي تاج و تخت دارد، اظهار کرد: در قصه ما کاري که ياور شريفي به دستور جهانبخش مي کند، کاملا علت دراماتيک دارد و انگيزه جهانبخش با رمزي بولتون کاملا متفاوت است و ريشه در بلاهايي دارد که پدر شازده بر سر زليخا آورده است. ما به اين سکانس احتياج داشتيم و اصلا قابل صرف نظر کردن نبود. براي خود من همينقدر که سکانس فقيرانه ما در سياه چال انبار شاهي مخاطب را به ياد شکوه و عظمت سريال بازي تاج و تخت انداخته جاي خوشحالي دارد. فاصله امکانات و بضاعتهاي ما با سريالهاي هاليوودي آنقدر زياد هست که طرح چنين بحثي اصلا جاي ناراحتي ندارد. به هر حال يک اثر نمايشي خواسته يا ناخواسته وامدار تمام آثار ادبي و هنري و نمايشي پيش از خود است.
بيشتر بدانيد : آيا داستان سريال «بانوي عمارت» واقعي است؟
بيشتر بدانيد : سريال «بانوي عمارت»؛ روايت عاشقانهاي در دل تاريخ
بيشتر بدانيد : حقايق جالب درباره سريال «بازي تاج و تخت» که نمي دانستيد!!
بيشتر بدانيد : روايت بازيگر «بازي تاج و تخت» game of thrones از پايان اشکبار سريال
منبع: isna.ir