چه خبر - واقعياتي جالب و باورنکردني در مورد زندگي و فيلم هاي جکي چان
دنياي ورزش هاي رزمي يکي از حوزه هاي مورد علاقه ي افراد است و از زماني که هنرهاي رزمي وارد دنياي سينما شد نيز بر جذابيت آن بيش از پيش افزوده شد. شايد اولين کسي که به طور جدي ورزش هاي رزمي را وارد دنياي سينما کرد بروس لي، رزمي کار و بازيگر فقيد سينماي هنگ کنگ و هاليوود بود که البته متاسفانه زياد زنده نماند تا هنر خود را در اين عرصه به نمايش گذاشته و حاصل کار خود ببيند. بعد از چند فيلم مختصر بروس لي در دنياي هاليوود و به دنبال آن مرگ نابهنگام او، ديگر کسي نبود که پاسخگوي اشتياق تماشاگران براي فيلم هاي رزمي باشد.
هر چند که پس از مرگ بروس لي تب فيلم هاي رزمي سينماي جهان به خصوص سينماي هنگ کنگ را فرا گرفت که همه تقليدهايي مضحک از فيلم هاي بروس لي بودند، اما تا اوايل دهه ي 1980 و ظهور ستاره اي جديد در سينماي هنگ کنگ به نام جکي چان کسي نتوانست خود را جانشيني مناسب براي بروس لي نشان دهد. اين جوان کوتاه قد اما بسيار خبره در ورزش هاي رزمي اگر چه بر خلاف جديت فيلم هاي بروس لي، کمدي و بامزگي را وارد اين ژانر کرده بود اما به سرعت موردتوجه قرار گرفت و راه خود را به هاليوود باز کرد. اکنون او از مرز 60 سالگي عبور کرده و همچنان به بازي در فيلم هاي رزمي و پرهيجان ادامه مي دهد.
کودکي سخت جکي چان
والدين جکي چان شباهت بسياري به شخصيت هاي بسياري از فيلم هاي او دارند. قبل از جنگ جهاني دوم، چارلز، پدر جکي، براي دولت ملي گراي چين جاسوسي مي کرد مادرش، لي لي، نيز يک بازيگر تئاتر بود که در کنار اين حرفه ترياک نيز مي فروخت. جالب اين که چارلز در دوراني که به جاسوسي مشغول بود، لي لي را دستگير کرده و سپس به او علاقمند شده و با او ازدواج نمود. پدر جکي از ازدواج اول خود دو پسر و لي لي دو دختر داشت. بدين ترتيب، چارلز براي اين که بتواند مخارج خانواده ي پرجمعيتش را تامين کند به مافياي چين پيوست. وقتي که کمونيست ها در سال 1949 در چين به قدرت رسيدند، چارلز و لي لي به هنگ کنگ فرار کرده و چهار فرزندشان را در چين جا گذاشتند.
والدين جکي چان
به گفته ي ميبل چونگ، نويسنده زندگينامه جکي چان، در آن دوران کودکان بي سرپرست در چين کم نبودند زيرا با روي کار آمدن کمونيست افراد زيايد کشته و يا مجبور به فرار از کشور مي شدند. جکي پنج سال بعد از اين ماجرا در هنگ کنگ به دنيا آمد و مادرش نام او را «چان کونگ سانگ» به معناي «به دنيا آمده در هنگ کنگ» گذاشت. پدر و مادرش سعي کردند او را در ازاي 26 دلار به پزشکي بريتانيايي که زايمان او را انجام داده بود بفروشند.
دوران مدرسه و ورود به دنياي بازيگري
وقتي که جکي به سن هفت سالگي رسيد خانواده اش براي پيدا کردن کار راهي استراليا شدند و جکي را در مدرسه شبانه روزي تنها گذاشتند. کلاس درس در ساعت 5 صبح آغاز شده و نيمه شب به پايان مي رسيد. در اين بين وي ورزش هاي آکروباتيک، هنرهاي نمايشي و ورزش هاي رزمي و البته موسيقي کلاسيک را آموخت. هر اشتباهي با تنبيه بدني همراه بود و به گفته ي خودش او هر روز کتک مي خورد. اگر چه وي در حال حاضر به هفت زبان سخن مي گويد اما در آن زمان وي در مدرسه نه خواندن ياد گرفت و نه نوشتن. در سن هشت سالگي وي نقش کوتاهي را در يک فيلم با نام «Big and Little Wong Tin Bar» بازي کرد و سپس وقتي که در سال 1971 از مدرسه فارغ التحصيل شد چندين نقش کوتاه بازي کرده بود.
کودکي جکي چان
در واقع جکي در زمينه ي حرکات آکروباتيک و بدل کاري در فيلم فعاليت داشت و در واقع در فيلم هاي «مشت خشم» و «اژدها وارد مي شود» در ميان کساني قرار داشت که به مبارزه با بروس لي پرداختند. بعد از مرگ بروس لي، ويلي چان، تهيه کننده فيلم هاي رزمي در چندين فيلم کم اهميت از چان به عنوان بروس لي جديد استفاده کرد. اما جکي مي خواست که هويت سينمايي مستقل خود را داشته باشد، شخصيتي که رگه هايي از کمدي، حرکات سخت بدني و ورزش هاي رزمي را در خود داشته باشد. وي در نهايت توانست با بازي در فيلم «استاد مست» (Drunken Master) به اين هدف خود دست يافت. در اين زمان سينماي هنک کنگ هنوز هم شيفته سبک را ه رفتن و بازي بروس لي و البته جيغ هاي او و از پاي درآوردن شخصيت هاي خبيث بود. اما سبک بازي جکي چان بسيار روان و همراه با رگه هاي واضحي از شوخي و کمدي بود.
جکي چان بازيگر و کارگرداني کمال گرا
همه داستان هايي در مورد کارگردان هاي سختگير شنيده ايم؛ براي مثال چارلي چاپلين در سر صحنه ي فيلم «روشنايي هاي شهر» تنها براي اين که ويرجينيا چريل گل رز را در زاويه ي مناسبي بگيرد 300 بار اين سکانس را تکرار کرد تا به نتيجه دلخواه رسيد. ديويد فينچر نيز به خاطر وسواس در برداشت هاي مختلف مشهور است. اما جکي چان با 2٫900 برداشت براي يک صحنه ي 10 دقيقه اي رکورد تمامي کارگردانان را در اين زمينه شکسته است. جکي در سال 1982، کارگرداني فيلم «خداي اژدها» (Dragon Lord) را علاوه بر بازي در آن نيز بر عهده داشت. اولين صحنه ي فيلم جکي چان و تعدادي ديگر از بدلکاران فيلم را نشان مي دهد که مشغول يک بازي به نام «جيانزي» هستند.
جکي چان بازيگر و کارگرداني کمال گرا
قرار بود اين صحنه اوج داستان فيلم باشد اما جکي اصرار داشت که فيلم با يک صحنه ي هيجان انگيز آغاز شود. در اين صحنه بدلکاري ها و حرکات آکروباتيک زيادي انجام مي گيرد اما جکي تنها يک ضربه به وسيله ي بازي مي زند و براي اين که اين تنها ضربه از نظر زاويه و زمانبندي بهترين باشد صدها بار تکرار شد. بدين ترتيب جکي رکورد گينس بيشترين برداشت از يک صحنه را به خود اختصاص داده است.
بهترين صحنه مبارزه جکي چان
صحنه هاي مبارزه بسياري در فيلم هاي رزمي وجود دارد اما اگر از کسي بخواهيد بهترين صحنه هاي مبارزه در فيلم هاي رزمي را نام ببرد بدون شک صحنه ي مبارزه ي نهايي بين جکي و بني اورکويدز در فيلم «Wheels on Meals» در سال 1984 در ميان انتخاب هاي او قرار دارد. چان در آن زمان در ورزش کيک بوکسينگ شناخته شده نبود از اين رو وقتي که توانست اورکويدز که قهرمان کيک بوکسينگ جهان را در اين صحنه شکست دهد همه شگفت زده شدند. در زمان فيلم برداري اين صحنه، اورکويدز به شکلي واقعي به چان ضربه وارد مي کرد و چان نيز نمي توانست مشت هاي او را از خود دور کند. جکي که از اين موضوع عصباني شده بود چندين ضربه ي سريع به بدن اورکويدز زده و سپس او را تحريک کرد که مبارزه اي واقعي داشته باشند.
جکي چان در فيلم «Wheels on Meals»
اورکويدز به جکي هشدار داد که او يک رزمي کار حرفه اي است و ممکن است در مبارزه به جکي صدمه ي جبران ناپذيري برسد. اورکويدز به خاطر ضربه ي مرگباري که موقع مبارزه انجام مي داد مشهور شده بود. به هر ترتيب رقابتي بين اين دو در فيلم درگرفت که البته به دوستي آن ها منتهي شد و اين دو 4 سال بعد يک بار ديگر در فيلم «اژدها براي هميشه» با هم مبارزه کردند.
بدلکاري که نزديک بود به مرگ او منجر شود
جکي چان در حال ساخت يک صحنه ي بدلکاري بسيار ساده در فيلم «زره خداوند» (Armor of God) در سال 1986 نزديک بود جان خود را از دست بدهد. در يکي از روزهاي فيلم برداري اين فيلم در يوگسلاوي جکي چان به دليل مسافرت طولاني احساس کسالت و ناخوشي مي کرد. با اين وجود وي تصميم گرفت که يک بدلکاري کوچک که شامل پريدن از روي يک ديوار به روي شاخه ي يک درخت بود را انجام دهد. اما از برداشت اول خوشش نيامد و خواست که اين سکانس را دوباره تکرار کند. در برداشت دوم وي نتوانست روي شاخه درخت فرود آيد و از ارتفاع 12 متري به روي صخره هاي پايين درخت افتاد.
جکي چان
جمجمه جکي شکست و قسمتي از استخوان آن وارد بافت مغز شد که به خونريزي مغزي منجر شده و خون از گوش هاي او بيرون زد. در نهايت جراحي اورژانسي و سريع جان او را نجات داد اما هنوز يک صفحه ي پلاستيکي در سر او وجود دارد و بخشي از شنوايي گوش راستش را در نتيجه ي اين حادثه از دست داده است.
بروس لي جيغ مي زد، جکي چان ناله مي کند
جيغ غيرطبيعي بروس لي در هنگام اجراي حرکات رزمي مشهور است اما جکي چان ناله هاي واقعي ناشي از درد را ترجيح مي دهد. همچنين وي علاقه دارد که در انتهاي فيلم هايش آواز بخواند. همانطور که قبلاً نيز گفته شد، جکي در مدرسه آواز خواندن را ياد گرفته بود. از سال 1984 تاکنون وي 20 آلبوم صوتي حاوي ترانه هاي خود منتشر کرده است.
مبارزه جکي چان
از سال 1980 و فيلم «استاد جوان» وي آهنگ تيتراژ پاياني تمامي فيلم هاي ساخته شده اش در چين را خود خوانده است. همچنين وي در کارتون «مولان» (Mulan) آهنگي به نام «من از تو مرد خواهم ساخت» را به سه زبان ماندرين، کانتوني و چين اصلي خوانده است.
شکست پذير اما سرسخت
در طول سال ها بازي و بدلکاري هاي خطرناک در فيلم هاي رزمي، جکي چان آسيب هاي جسمي فراواني ديده است که از آن ها مي توان به سه بار شکستگي بيني و شکستگي و زخمي شدن دست ها به دفعات اشاره کرد. علاوه بر اين وي بارها دچار صدمه از ناحيه زانو شده که اکنون نمي تواند به درستي بدود به همين دليل بسياري از صحنه هاي دويدنش در فيلم ها را خودش انجام نمي دهد.چندين بار نيز تاکنون دچار دررفتگي شانه ها، لگن و جناغ سينه شده است. يک بار ران هايش بين دو ماشين له شدند و در فيلم «سر و صدا در برانکس» نيز با شکستگي مچ پا مواجه گرديد. در ادامه وي يک جوراب روي قالب گچ پايش کشيده و آنرا طوري رنگ کرد که شبيه کفش ورزشي به نظر برسد و بدين ترتيب فيلم برداري را ادامه داد.
جکي چان سرسخت
وي در اجراي خوشمزگي هاي فيلم هاي خود از باستر کيتون و هارولد لويد الهام گرفته و بسياري از بدلکاري هاي بامزه آن ها را تکرار کرده است. براي مثال در فيلم «پروژه اَي» وي سعي کرد صحنه ي برج ساعت در فيلم «ايمني در آخر» (Safety Las) هارولد لويد را بازسازي کند اما برخلاف لويد که به دليل داشتن تنها هشت انگشت در هر دو دست توانايي بالا رفتن از ساختمان را نداشت و براي اين صحنه از بدلکار استفاده کرد اما جکي چان اين صحنه را خود اجرا کرده و در ارتفاع 18 متري خود را آويزان نمود به نحوي که در صورت کوچک ترين اشتباه سقوط مي کرد. جکي نمي خواست که افتادن از اين ارتفاع را بازي کند بدين ترتيب به صفحه ي ساعت چنگ زد تا اين که واقعا دستش از خستگي رها شده و سقوط کرد. اما وقتي نتيجه ي کار را ديد خوشش نيامد و آن را تکرار کرد که باعث شکستن بيني و صدمه ديدن گردنش شد.
بي علاقگي به هاليوود
از همان آغاز و در سال 1980 جکي چان سعي کرد با فيلم هاي «نزاع بزرگ» و «محافظ» وارد بازار فيلم ايالات متحده يا همان هاليوود شود اما هر دو با شکست تجاري مواجه شدند. در اين ميان شکست تجاري فيلم «نزاع بزرگ» باورکردني نبود زيرا کارگرداني اين فيلم را رابرت کلوز که فيلم «اژدها وارد مي شود» را با حضور بروس لي ساخته بود کارگرداني کرد. بخش عظيمي از مشکل فيلم اين بود که علي رغم انگليسي بودن زبان فيلم، جکي به زبان انگليسي تسلط نداشت. بخش ديگري از مشکل نتيجه ي اختلافات بين جکي و کلوز و کارگردان فيلم «محافظ»، جيمز گليکنهاوس، در مورد نحوه ي مبارزه در فيلم بود. اين دو اصرار داشتند که جکي از روش مبارزه ي آمريکايي با مشت و لگد استفاده کند.
حرکات آکروباتيک جکي چان
اين همان روشي بود که بروس لي به کمال رسانده بود اما جکي از قبل روش مبارزه خود را داشت که شامل حرکات آکروباتيک و استفاده از وسايل صحنه براي مبارزه بود. تنها در فيلم «سر و صدا در برانکس» بود که تماشاگران آمريکايي از سبک او خوششان آمد. اين رويه در فيلم هاي بعدي او مانند «ساعت شلوغي» در سال 1998 و «ظهر شانگهاي» در 2000 تکرار شد. گفته شده که جکي چان به فيلم «ساعت شلوغي» علاقه اي نداشته و اگر به او پيشنهاد پول هنگفتي نمي شد هرگز راضي به ساخت دو قسمت ديگر از آن نشده بود. وي گفته که شوخ طبعي آمريکايي را درک نمي کند و فيلم هاي هاليوودي را به استفاده بيش از حد از تعقيب و گريز، قهرمان هاي تکنيکي و فرمول هاي تکراري متهم مي کند.
بدلکاري که نزديک بود به فلج شدن و مرگ او در اثر برق گرفتگي منجر شود
در سال 1985 و در زمان ساخت فيلم «داستان پليس»، جکي چان از اين که در هنگ کنگ تقليدهاي ناشيانه اي با عنوان پروژه هاي آينده ي او ساخته مي شود به ستوه آمده بود. تا آن زمان حتي سينماي هنگ کنگ فيلمي با محوريت پليس و حرکات رزمي نساخته بود. در يکي از صحنه هاي مبارزه که در داخل يک مرکز خريد رخ مي داد، جکي بايد افراد زيادي را کتک مي زد. وي و ديگر بازيگران فيلم آن قدر از شيشه هاي اين مرکز خريد شکستند که به فيلم لقب «داستان شيشه» داده شد. تهيه کنندگان فيلم براي واقعي تر بودن صحنه ها از شيشه هاي ساخته شده از شکر که دو برابر شيشه هاي بدلکاري قطر دارد استفاده کردند که باعث صدمات زيايد به بازيگران و بدلکاران فيلم شد.
جکي چان
در يکي از صحنه هاي فيلم، جکي بايد از ستوني که پوشيده از لامپ هاي کريسمي بوده و به اندازه چهار طبقه ارتفاع داشت ليز مي خورد و پايين مي آمد. در واقع اين لامپ ها واقعي بودند و به وسيله ي برق واقعي و معمولي تغذيه شده و بايد در هنگام فيلم برداري صحنه روشن مي بودند. بدين ترتيب وقتي که جکي به پايين ستون رسيد دست هايش دچار سوختگي درجه دو شده و در اثر برخورد با تکه هاي شکسته لامپ ها پاره شده بودند. همچنين در اين صحنه دنده هاي او شکسته و لگنش دچار دررفتگي شد.
تيم بدلکاري شخصي
در اوايل دوران بازيگري و در سال 1978 که مشغول فيلم برداري صحنه ي مبارزه در فيلم «مار در سايه عقاب» بود، يکي از بدلکاران فيلم با ضريه ي شمشيري با لبه ي تيز به بدن جکي او را زخمي کرد. از آن زمان به بعد وي تصميم گرفت با بدلکاراني کار کند که آن ها را شناخته و به آن ها اعتماد داشته باشد. از همه مهم تر اين که در ايالات متحده، شرکت هاي بيمه خدماتي به جکي چان و بدلکاران او ارائه نمي دهند. به همين دليل جکي تيم بدلکاري مخصوص خود را تشکيل داده و با تاسيس يک شرکت بدلکاري به بدلکاران دستمزد خوبي داده و آن ها را نيز در برابر حوادث بيمه مي کند. بسياري از اعضاي اين تيم بدلکاري از همشاگردي هاي جکي يا همبازي هاي او در سال هاي ابتدايي بازيگري هستند. اين گروه صحنه هاي بدلکاري و مبارزات جکي را در بيش از 28 فيلم او طراحي و مديريت کرده اند.
دو رکورد گينس ديگر
در سال 2012، وي رکورد گينس بيشترين عنوان در يک فيلم را بدست آورد. در واقع وي در فيلم «زودياک چيني» 15 نقش کليدي از جمله نويسندگي، کارگرداني، بازيگري، تهيه کنندگي، فيلم برداري، کارگردان هنري، هماهنگ کننده بدلکاري، آهنگساز، خواننده و حتي هماهنگ کننده تدارکات را نيز بر عهده داشت. علاوه بر اين وي رکورد گينس بيشترين بدلکاري انجام شده توسط يک شخص زنده را از آنِ خود کرد. هنوز تعداد دقيق بدلکاري هاي او مشخص نشده اما با توجه به اين که وي بيش از 100 فيلم ساخته و در هر کدام دستکم 10 بدلکاري اجرا کرده بايد گفت که تعداد کل بدلکاري هاي وي از عدد 1000 نيز عبور کرده است.
ليز خوردن از ساختمان 21 طبقه
يک بار از جکي چان پرسيده شد که کدام يک از بدلکاري هايش بيش از ديگران باعث وحشت او شده است و وي در جواب گفته است که هنگام اجراي تمام بدلکاري هايش احساس ترس و وحشت کرده است. اما يکي از اين بدلکاري ها ديوانه وارترين کاري بود که تا حالا انجام داده بود و دو هفته طول کشيد که براي انجام آن تصميم نهايي بگيرد. در اوج داستان فيلم «من کي هستم» (Who Am I?) جکي بايد روي سقف ساختمان ويلمزورف در روتردام هلند صحنه ي مبارزه اي را انجام مي دهد. نماي خارجي و روبرويي اين ساختمان حالتي مورب با زاويه اي 45 درجه دارد که از سقف شروع شده و به طبقه پنجم ختم مي شود.
در اين صحنه جکي تمامي طبقات را با ليز خوردن از روي نماي خارجي ساختمان به پايين طي کرد. وي که از ليز خوردن راضي نشده بود بلند شده و چندين متر را نيز روي نماي خارجي ساختمان راه رفت تا اين که با صورت روي نما افتاده و باقي صحنه را با سر به سمت پايين ادامه داد. بايد اين صحنه را ديوانه وارترين و بهترين صحنه ي بدلکاري در تاريخ سينما دانست.
بيشتر بدانيد : عکس العمل عجيب همسر جکي چان بعد از ماجراي خيانت و بچه دار شدنش!!
بيشتر بدانيد : پشت پرده فيلم غيراخلاقي شبکه کيش!!
بيشتر بدانيد : هجوم کاربران ايراني اين بار به اينستاگرام جکي چان!!
بيشتر بدانيد : تفاوتهاي جکي چان و گلشيفته فراهاني شدن در هاليوود!
بيشتر بدانيد : جکي چان با `پليس نو` در شبکه نمايش خانگي
منبع: rooziato.com
http://www.CheKhabar.ir/News/149574/جکي چان- کودک يتيمي که تا پاي مرگ رفت!! - عکس کودکي