چه خبر - حقايقي درباره ازدواج که بايد بپذيريد!
ازدواجدر عين شيريني و سادگي، گاه ميتواند بسيار پيچيده و رمز آلود باشد. هيچ موفقيتي بدون تدبير به دست نميآيد و ازدواج موفق هم نيازمند، دانستن نکات و اصول بسياري است. در کنار اين موارد، همه ما از جامعه درسهاي تلخي را گرفته ايم که گاهي نيز، بر کيفيت روابط خودمان تاثير به سزايي گذاشته است. تمامياين درسهاي تلخ، چيزي جز حقيقت نيستند.
بهترين سن ازدواج
زنان در مورد اين مسئله بسيار حساس هستند. در اکثريت جوامع اين عقيده وجود دارد که هر چه زنها زودتر ازدواج کنند، براي آنها بهتر ميباشد. برخي دليل اين باور را در تواناييهاي باروري و برخي هم دليل اين باور را در طراوات و تازگي زن ميدانند. در اين مورد ميخواهيم مثالي را به شما ارائه دهيم، دختري 20 ساله را در نظر بگيريد، که قصد ازدواج دارد. اين دختر هنوز شبها را با روياهاي دخترانه خود به سر ميکند و از روشهاي جلوگيري از بارداري چيزي نميداند.
از طرفي شايد هم حتي توانايي اداره يک خانواده و بزرگ کردن يک بچه را نيز نداشته باشد.اکثريت بر اين باورند که ميتوان سن 28 تا 32 سالگي را براي ازدواج مردان، مناسب دانست. در مورد سن مناسب ازدواج ميتوانيم بگوييم، هيچ سن مناسبي براي آن وجود ندارد! هر زمان که شما آمادگي ازدواج را در خود ديديد و يا فرد مناسب و مورد نظرتان را پيدا کرديد، زمان مناسب ازدواج شما فرا رسيده است. ما زوجهاي خوشبخت بسياري را ديده ايم که برخي در سنين بسيار کم و برخي هم در دهه 60 سالگي از عمرشان با هم ازدواج کرده و خوشبخت هم هستند. پس ميتوان گفت هيچ سن مناسب و ايده آلي براي ازدواج وجود ندارد!
شما ميتوانيد فقط يک دلبر باشيد
برخي از زوجها تصور ميکنند هميشه يک شخص ايده آل و عاري از هر گونه کم و کاستي، بيرون منتظر آنها ميباشد. از اين رو سعي ميکنند سريعا رابطه فعلي خود را کنار گذاشته و به سراغ همان شخص ايده آل بروند. به اين افراد بايد گفت مطمئنا در روابط بعدي خود هم شکست خواهد خورد؛ زيراهيچ کس ايده آل نيست. در نهايت بايد به شما بگوييم که همين باور اشتباه هر ساله طلاقهاي بسياري را رقم ميزند. طلاقهايي که نتيجه آنها تنها يک بيوه زن تنهاست که هيچ گاه نتوانسته فرد ايده آل خود را بيابد.
نارضايتي نشانه شکست در رابطه گاهي ما شاهد اتفاقاتي مانند خيانت، پنهان کاري، مصرف مواد مخدر هستيم که به کلي رابطه را خراب کرده و موجب جدايي ميشوند. اما علاوه بر اينها نشانههايي ديگر هم وجود دارند که در عين بي صدايي و مخفي بودن، زمزمههاي پايان يک رابطه را گوشزد ميکنند. جنگهاي مکرر، عدم شور و عشق، بي رمق بودن در رابطه، … همگي نشانههايي از پايان يک رابطه را در خود دارند.
زوجهاي موفق کساني هستند که سعي ميکنند، هرگونه اختلافي را به صورت مسالمت آميز بين خودشان حل کنند و به جاي تمرکز بر عيبها و مشکلات، بيش تر بر با هم بودن تمرکز خواهند کرد.
بچهها در اولويت هستند
هنگاميکه شما مسئوليت يک خانه و خانواده را بر عهده ميگيريد، ممکن است کودکان در اولويت دوم باشند؛ اما کارشناسان ازدواج توصيه ميکنند قرار دادن کودکان در اولويت دوم کار اشتباهي است. در مقاله اي به نام Your Tango، نويسنده که خود يک مادر است ثابت ميکند، بچهها در اولويت اول هستند. او براي اثبات حرف خود، مثالي از بچههاي طلاق را ارائه ميدهد.
همه ما ميدانيم کودکان طلاق هرگز زندگي شادي نخواهند داشت و طلاق والدين ميتواند تاثير غير قابل جبراني بر روي آنها بگذارد؛ زيرا آنها از محبت مادر و يا پدر محروم خواهند بود و هيچ گاه نميتوانند هر دو را در کنار هم داشته باشند.
در اولويت قرار دادن بچهها، بدين معنا نيست که رابطه و کيفيت آن فداي بچهها شود. به طور مثال کارشناسان توصيه ميکنند والدين در عين اين که از کودکان به صورت فداکارانه اي مراقبت ميکنند، همواره روابط خود را فداي فرزندان نخواهند کرد. مثالي که ميتوانيم در اين مورد ارائه دهيم خواباندن کودکان در اتاقهاي جداگانه است که بسيار مهم ميباشد.