چه خبر - قتل مرد جوان
زني که با همدستي دختر و پسر نوجوانش نقشه قتل شوهرش را کشيد و اجرا کرد، براي محاکمه به همراه فرزندانش پاي ميز محاکمه ميرود. يک سال قبل پسر نوجواني به مأموران اطلاع داد پدرش کشته شده است. اين پسر به پليس گفت: درحاليکه داشته تفنگ بادياش را تميز ميکرده اين اتفاق افتاده است.
او گفت: من و پدرم در اتاق مشغول صحبت بوديم که پدرم از من خواست قبل از رفتن به مسافرت تفنگ بادي را برايش بياورم. پدرم در حال کارکردن با گوشي همراهش بود که من يک ساچمه داخل تفنگ گذاشتم. زماني که به قصد بستن، لوله تفنگ را به سمت بالا کشيدم، در همين حين پدرم تفنگ را از من گرفت که گلوله شليک شد و به سر پدرم برخورد کرد. به سرعت بالاي سر پدرم رفتم و ديدم که به سختي نفس ميکشد.
به عمويم زنگ زدم و از او خواستم خودش را سريع به خانه ما برساند. بعد از چند دقيقه نيز اورژانس به محل رسيد، اما متأسفانه پدرم فوت شد. درحاليکه تحقيقات دراينباره آغاز شده بود، مأموران فهميدند اين پسر همه واقعيت را نگفته و اصلا قرار بر مسافرت نبوده است.
پليس تحقيقات خود را دراينباره ادامه داد و متوجه شد پسر نوجوان درباره نحوه مرگ پدرش نيز دروغ گفته است چراکه متخصصان بررسي صحنه جرم و تيم اسلحهشناسي اعلام کردند امکان اينکه متوفي با تفنگ بادي به خودش شليک کرده باشد، وجود ندارد، زيرا آثار برجايمانده از حادثه نشان ميدهد با فاصله به اين مرد شليک شده است؛ بنابراين فرضيه مرگ به دليل حادثه يا اتفاق از سوي پليس رد شد و مأموران فهميدند مرگ بر اثر ديگرکشي اتفاق افتاده، اما مسئله اين بود که چرا پسر نوجوان موضوع را از پليس مخفي کرده است.
همين امر نشان ميداد مرد جوان به دست يکي از اعضاي خانوادهاش به قتل رسيده است. همچنين تحقيق از اعضاي خانواده مقتول نشان داد او از مدتي قبل با زني رابطه داشته است.
اين در حالي بود که يافتهها نشان ميداد مقتول با همسر دوم خود رابطه خوبي داشته و بيشتر وقتش را با او ميگذرانده و خانوادهاش بهخاطر سبک زندگي مرد جوان تحت فشار شديدي قرار داشتند.
همچنين مشخص شد درگيري سختي ميان اين مرد و خانوادهاش اتفاق افتاده بود. پدر خانواده با فرزندانش هم رابطه خوبي نداشت و آنها دل خوشي از پدرشان نداشتند و بارها مورد خشونت او قرار گرفته بودند.
وقتي دختر و همسر مقتول مورد پرسشهاي مداوم پليس قرار گرفتند، اين بار دختر نوجوان خانواده ادعا کرد قاتل است. او گفت: من پدرم را کشتم، چون مرد بدرفتاري بود و ديگر نميتوانستم او را تحمل کنم؛ او مادرم را اذيت ميکرد، با زن ديگري رابطه داشت و ما ديگر نميتوانستيم کارهاي او را تحمل کنيم. از آنجا که من دختر هستم وقتي موضوع لو رفت، برادرم تصميم گرفت اتهام قتل را قبول کند تا من زنداني نشوم درحاليکه او کاري نکرده و اصلا در جريان ماجرا قرار نداشت.
مأموران باز هم اين گفتهها را قبول نکردند. چون جثه دختر نوجوان نشان ميداد امکان اينکه او بتواند با تفنگ بادي شليک کند، وجود ندارد. بهاينترتيب پليس تحقيقات بيشتري انجام داد تا اينکه سرانجام مادر خانواده به قتل اعتراف کرد؛ او گفت: شوهر من مرد بسيار بدرفتاري بود و من و بچههايم را خيلي اذيت ميکرد.
مدتي بود که فهميده بوديم با زني به صورت صيغهاي ازدواج کرده؛ اين موضوع به شدت ما را تحت تأثير قرار داده بود؛ بچهها ناراحت بودند. پدرشان خيلي کتکشان ميزد و اذيتشان ميکرد تا اينکه تصميم به قتل او گرفتيم. من تفنگ بادي شوهرم را برداشتم؛ او با اين تفنگ به شکار ميرفت. تفنگ را سمتش گرفتم و به او شليک کردم.
در آن زمان پسرم فکر کرد اگر بگويد او مرتکب اين قتل شده، من را نجات ميدهد و، چون پسر مقتول است، خانواده پدرش رضايت ميدهند به همين دليل هم چنين ادعايي کرد؛ بچههاي من براي محافظت از من چنين اعترافاتي کردهاند. هرچند در جريان بودند که من ميخواهم پدرشان را بکشم، اما در اين نقشه هيچ نقشي نداشتند.
زن جوان گفت: هيچکدام از بچههايم در قتل شوهرم دخيل نبودند؛ اين من بودم که ديگر نتوانستم رفتارهاي شوهرم را تحمل کنم و او را زدم، اما بچههايم براي اينکه من زنداني نشوم، ادعا کردند که آنها قاتل هستند.
بعد از اعترافات زن جوان و تکميل تحقيقات کيفرخواست عيله مادر و دو فرزندش صادر شد. براساس کيفرخواست صادره مادر خانواده به عنوان مباشر و دو فرزندش به عنوان معاونان در قتل معرفي شدند.
پرونده براي رسيدگي به شعبه 4 دادگاه کيفري استان تهران ارسال شد. از آنجا که دو کودک در کانون اصلاحوتربيت نگهداري ميشدند، به دادگاه اعزام شدند، اما مادر خانواده که متهم رديف اول بود به دادگاه اعزام نشد و بهاينترتيب جلسه رسيدگي به اين پرونده که قرار بود صبح ديروز در دادگاه کيفري استان تهران برگزار شود، به وقتي ديگر موکول شد.
بيشتر بدانيد : قتل مرد ميانسال در خانه مجردي
منبع: sharghdaily.ir