چه خبر - سريال دلدادگان و دليل اهميت آن
سريال دلدادگان پنجشنبه شب بدون هيچ مقدمه اي وارد فصل سوم شد. با اينکه معمولا رسم بر اين است که در فاصله ميان پخش يک سريال تا شروع فصل ديگر خلاصه اي از آنچه تا به حال پخش شده روي آنتن ميرود اما قسمت اول از فصل سوم دلدادگان خيلي بي مقدمه پخش شد. اين در حالي است که معمولا در چنين شرايطي شبکه ها خلاصه اي از آنچه در طول هفته پخش شده بود را روي آنتن ميفرستند. واقعا معلوم نيست چرا مديران شبکه سه اصرار دارند اين سريال را با اين سرعت به پايان برسانند.
بازيگران سريال دلدادگان
همانطور که مي دانيد داستان فصل سوم دلدادگان در ادامه فصل اول است و بسياري از مخاطبان به خاطر وقفه ايجاد شده، خيلي از شخصيت ها و خرده داستان هاي فصل يک را به ياد نميآورند. شبکه سه طبيعتا بايد آخر هفته مروري از آنچه را در فصل اول و دوم روي آنتن رفته بود پخش ميکرد و از شنبه سراغ فصل جديد ميرفت. در حال حاضر دلدادگان تنها سريال مهم تلويزيون است و اهميت زيادي براي مخاطبان دارد. دلايل اهميت اين سريال را مرور ميکنيم.
جذابيت داستان
يکي از مهم ترين ويژگي هاي دلداگان که آن را از ساير سريال هايي که در حال حاضر روي آنتن هستند متمايز ميکند، جذابيت داستان است. داستان در فصل اول با يک عشق نامتعارف شروع ميشود و دو جوان از دو طبقه اجتماعي متفاوت را در يک رابطه عميق عاطفي نشان ميدهد؛ رابطه اي که طبق برنامه ريزي قبلي و کاملا عمدي شروع شده و سررشته اش به انتقامي ميرسد که ريشه در گذشته هاي دور دارد. فصل دوم هم باز هم روايت عشق و عاشقي و هجران و شکست است. اين بار در برهه اي کاملا متفاوت از تاريخ، شکست روحي و عاطفي يک زن از نامزد سابق و دوست صميمي اش را ميبينيم که او را واردار ميکند تحت هر شرايطي به دنبال انتقام باشد و حالا نقشه هايش را در فصل سوم عملي ميکند.
اگر پاي موارد مختلفي که در بخش هاي بعدي درباره اش صحبت ميکنيم به ميان نمي آمد و فصل اول، خيلي خوب و درست توسط مخاطبان ديده ميشد، خيلي راحت تر ميتوانستيم درباره جذابيت داستان آن صحبت کنيم چون خيلي ها تازه از فصل دوم به جذابيت سريال پي بردند و داستان را دنبال کردند.
جذابيت از فصل دوم
دلداگان از فصل اول زياد ديده نشد و خيلي ها تازه از نيمه هاي فصل اول و حتي فصل دوم آن را تماشا کردند و به اهميت آن پي بردند. داستان سريال که از همان ابتدا جذاب بود، کارگردان و فيلمنامه نويس هم از ابتدا هيچ تغييري نکردند و ريتم داستان هم در هر دو فصل يکسان پيش ميرفت پس دليل اصلي چه بود؟ اشتباه مهم منوچهر هادي در فصل اول دلدادگان اين بود که روي بازيگران جوان و تازه کاري دست گذاشت که تبحر چنداني در بازيگري نداشتند. سريال ضربه اصلي را از بازي تصنعي اين دو جوان خورد. بخش اصلي داستان فصل اول در ارتباط با دو نقش امير و ارغوان پيش ميرفت و با اينکه در کنار آنها بازيگران با تجربه زيادي حضور داشتند اما نهايتا اين انتخاب هاي اشتباه، عملا راه به چشم آمدن سريال را بستند. برخلاف فصل اول، بازيگران فصل دوم، بسيار درست و بجا انتخاب شده بودند. کل سريال در اختيار چند بازيگر کاربلد بود و حتي بازيگران تازه کار مثل بازيگر نقش افسانه، خواهر فرزانه هم به خوبي از پس نقششان بر مي آمدند.
استفاده درست از سوژه تکراري
کل داستان انتقام در دلدادگان حول يک سوژه تکراري رخ ميدهد که پيش از اين نظيرش را در سريال هاي مختلف ديده ايم. اينکه شخصيت اصلي به هر دليلي اعم از سوختگي صورتش را از دست ميدهد و با عمل جراحي به شکل و شمايل ديگري در مي آيد. نمونه اي که همه ما به خاطر داريم سريال تولدي ديگر است. فريبا متخصص در يک تصادف رانندگي ميسوزد و بعد از عمل جراحي تبديل به لعيا زنگنه ميشود. يا در سريال فوق سري بازيگر نقش رضا پاپتي با چند عمل جراحي خودش را شبيه به سرهنگ نيروي انتظامي با بازي مهدي فخيم زاده ميکند.
سريال دلدادگان
دلدادگان با اينکه روي الگوي همين سريال هايي که موضوعشان فس آف بوده پيش ميرود اما اصلا تکراري به نظر نميرسد. اين بار با زني روبرو هستيم که با وجود سوختگي صورتش فقط براي تغيير هويت دست به عمل جراحي ميزند. فرزانه بدون عمل جراحي هم ميتواند با همان صورت به زندگي ادامه دهد اما ترجيح ميدهد براي رسيدن به هدف اصلي اش يعني انتقام، تغيير هويت دهد. انتخاب ليندا کياني و پانته آ بهرام براي اين منظور کاملا هوشمندانه است.
نوآوري در ساخت
يکي از مهم ترين ويژگي هاي سريال، ساختار سه فصلي آن است. طبيعتا کارگردان سريال ميتوانست کل داستان را در يک فصل پيش ببرد و با استفاده از يک فلش بک، يکي يکي ماجرا ها را توضيح دهد و شخصيت ها را معرفي کند. درست مثل اتفاقي که همين چند وقت پيش در سريال آنام با آن روبرو بوديم اما ترجيح داده به جاي آشفته کردن ذهن مخاطبان، از ساختار سه فصلي استفاده کند. در واقع منوچهر هادي، درست وسط ماجراي اصلي سريالش يک پرانتز باز کرده تحت عنوان فصل دوم، پيشينه کاراکتر ها و گذشته داستان هرکدام را براي ما تعريف کرده. هادي مي دانسته استفاده از فلاش بک در يک سريال ميتواند مخاطبان را خسته کند يا منظورش را به طور کامل به آنها نرساند.
البته همانطور که در بخش پيشدرآمد اشاره شد، نياز بود تا براي برقراري اتصال ميان فصل دوم و سوم، شبکه سه تمهيدي مي انديشيد و يکبار ديگر کل اتفاق هاي فصل اول و دوم را به طور خلاصه مرور ميکرد چون همانطور که گفتيم خيلي از مخاطبان تازه از فصل دوم به اين سريال پيوسته اند و حالا يک مقدار گيج شده اند.
پيش بيني ها
بعد از پايان فصل دوم سريال و مشخص شدن هويت ارغوان، حالا ديگر همه ميدانند با بازي انتقام فرزانه از مالک و مرضيه رو به رو هستند و انگار منتظرند باز هم غافلگير بشوند. پنجشنبه شب بلافاصله بعد از پخش قسمت اول فصل سوم، صفحه اينستاگرام سريال دلدادگان، محل انتشار گمانه زني هاي زيادي درباره هويت امير شد. خيلي از مخاطبان معتقدند که سهيل، پسر فرزانه و نادر، در آن آتش سوزي نمرده و مالک و مرضيه او را پيش خودشان نگه داشته اند و حالا امير، همان سهيل است.
پانته آ بهرام در سريال دلدادگان
البته خيلي ها نوشتهاند وقتي فرزانه تا اين حد روي زندگي مالک و مرضيه تمرکز داشته، چطور نفهميده آنها پسري بزرگتر از ارغوان ندارند و به اين مسئله شک نکرده! صحبت هاي مالک و مرضيه درباره اينکه امير فرزند خودشان نيست در قسمت اول فصل سوم به اين گمانه زني ها دامن زده. البته خيلي ها کماکان معتقدند امير فرزند خود مالک و مرضيه است و ارغوان و امير حالا خواهر و برادرند براي همين هم فرزانه تلاش ميکند تا آنها رابطه عاطفي با هم برقرار نکنند.
بيشتر بدانيد : همه چيز در مورد سريال «دلدادگان»
بيشتر بدانيد : شوخي جنجالي منوچهر هادي با وضعيت اقتصادي مردم و بازتاب آن + فيلم
منبع : روزنامه هفت صبح
http://www.CheKhabar.ir/News/145660/«دلدادگان» چرا مهم است؟ و آيا در اوج مي ماند؟ - عکس