چه خبر - با احساس تنفر از شوهرم چه کنم؟
همهي رابطهها پستي و بلنديهايي دارند؛ گاهي شاديد و گاهي به شدت احساس بدبختي ميکنيد. هر دو وضعيت کاملا طبيعياند. اما اگر به جايي رسيديد که احساس کرديد واقعا از شوهرتان متنفريد پس بايد مکث کنيد. نفرت يک حس بسيار قوي است و وجود آن در رابطهي زناشويي کاملا نادرست است. من مراجعه کنندههايي داشتهام که ادعا ميکردند از همسر خود نفرت دارند.
روي چيزهايي که دوست داريد تمرکز کنيد
معمولا آدمها به جاي اينکه در مورد احساس ناراحتي و نارضايتي خود در موقعيتي حرف بزنند، از کلمهي «متنفرم» به عنوان يک ابراز احساسات کلي استفاده ميکنند. اين جملهاي است که اغلب از سر خستگي و فرسودگي به زبان ميآيد يا به عنوان راهي براي بزرگنمايي کردن شرايط. شايد هم عدهاي واقعا منظورشان نفرت باشد و قصدشان جدايي، اما به هر حال کلمهي «متنفرم» کلمهاي واپس گرايانه است.
روي چيزهايي تمرکز کنيد که در وجود همسرتان دوست داريد. هيچ چيزي تماما خوب يا تماما بد نيست. در نظر گرفتن نقاط قوت همسرتان و ويژگيهاي مثبت او به شما اجازه ميدهد موقعيتتان را دوباره ارزيابي کنيد و همه چيز را سياه و سفيد نبينيد. اگر کفهي خوبيهاي او سنگينتر بود، خيلي کمتر احساس بد و منفي خواهيد داشت.
سهم خودتان در شرايط پيش آمده را پيدا کنيد
احساس خشم و نفرت معمولا زماني برانگيخته ميشود که اختلالي در رابطه پيش ميآيد؛ نه تنها بين شما و همسرتان بلکه بين شما و خودتان! قبل از اينکه انگشت اتهام را به سوي همسرتان بگيريد، يک خود ارزيابي انجام دهيد. آيا در مورد مشکلي که پيش آمده با همسرتان حرف زدهايد؟ آيا در شرايط پيش آمده کاملا بيتقصيريد؟ اين سوالها به اين معني نيستند که مشکل خود شما هستيد، بلکه قصد ما اين است که به يک نگرش تازهتر و دقيقتر برسيد. ارزيابي خودتان کمکتان ميکند به اين برسيد که اصلا ممکن است احساس ناراحتي و نارضايتيتان را به گوش همسرتان نرسانده باشيد و او نداند در دل شما چه ميگذرد و همين سکوت شما باعث شدت گرفتن حس اندوه و خشمتان شده باشد.
اما اگر بعد از بررسي خودتان متوجه شديد ابراز نفرتتان بيهوده نبوده پس حالا وقت آن است که با همسرتان وارد گفتگوهاي جديتري شويد. اگر علي رغم تمام تلاشهاي شما او هيچ حرکتي براي بهبود شرايط نميکند پس علامت اين است که تصميمي به تغيير رفتارش ندارد و بهتر است شما فکر جديتري بکنيد که تصميم به طلاق ميتواند يکي از راه حلها باشد.
ببينيد واقعا چه اتفاقي افتاده
گاهي آنقدر حس نفرت و بدبيني جلوي چشمانمان را ميگيرد که به سختي ميتوانيم واقعا اتفاقي که در حال روي دادن است را ببينيم و پرده از آن برداريم. اگر ديديد احساسي که به همسرتان داريد خشم است پس بايد بتوانيد بفهميد اين خشم از کجا ناشي ميشود تا بتوانيد قدم بعدي را برداريد.
بسيار نادر است که نفرت بدون علت خاصي سربرآورد و پيدا کردن منشاء اين حس، اولين قدم براي تعيين اقدام بعديست. تا علت خشم و نفرت خود را ندانيد چگونه ميتوانيد براي رابطهتان کاري بکنيد؟
براي بروز ساير احساساتتان هم تلاش کنيد
بسيار بسيار کم پيش ميآيد که احساس کسي فقط نفرت باشد، بنابراين خيلي مهم است که ببينيد علاوه بر خشم، چه احساس ديگري در درونتان جولان ميدهد.
چيزي که تجربه ثابت کرده اين است که پشت نفرت، خشم است و پشت خشم، رنجش. رنجش و دل آزردگي هم معمولا با اندوه و نااميدي همراه است. پس کاري که بايد بکنيد اين است که مرحله به مرحله به عقب برگرديد و ببينيد نفرت شما از کجا شروع شده.
زنان ياد گرفتهاند که احساس نفرت يا خشم نکنند بنابراين تجربهي اين احساسات در واقع ميتواند اولين علامتي باشد که به آنها نشان ميدهد مشکلي وجود دارد و بايد راه حلي برايش پيدا کنند. زنها اينطور تربيت شدهاند که راضي و شاد باشند و اين باعث ميشود خيلي وقتها احساس واقعي درون خود را سرکوب کنند.
هرگز احساسات واقعي خود را پنهان نکنيد اما اجازه هم ندهيد شما را ذره ذره بجوند و نابود کنند. احساس تنفر زماني ترسناک است که نتوانيد علت بوجود آمدن آن را پيدا کنيد. با خودتان روراست باشيد و با درايت و تيزبيني و البته واقع بيني، ريشهي احساستان را بيابيد.