چه خبر - از آزاده نامداري تا فرزاد حسني
اين روزها جاي خالي شهامت بيشتر از هر چيزي در ميان تلويزيونيها به چشم ميآيد. شهامتي که به مجريان جوان و تازهنفس امکان ارائه دهند و در ميدان عمل و نهفقط براي پر کردن ساعتهاي مرده آنتن در شبکههاي بيمخاطب، اعتماد کند. نتيجه هرچه که باشد، هرچند ممکن است مانند هرکار جدي ديگري مصاديق غيرقابل دفاعي هم در ميان داشته باشد ولي در مجموع باعث رشد تعداد قابل اعتنايي مجري خوب ميشود.
هفته گذشته بود که دعواهايي بر سر رونمايي از تخلفات مالي موسسه ثامنالحجج بالا گرفت و نام دو مجري تلويزيون در کنار نامهاي متهمان ديگر اين پرونده قضايي، جنجالهاي رسانهاي زيادي بهپا کرد. وقتي به عدد و رقمهاي اين پرونده قضايي و نوع اتهامات نگاه ميکرديد ، مسالهاي که در مورد طرح نام اين مجريان تلويزيوني مطرح ميشد، شائبه ردگم کني متهمان ديگر اين پرونده را بيشتر ميکرد.
سرمايه اجتماعي مجريان تلويزيون چگونه از بين ميرود؟
البته در سالهاي اخير کم اتفاق نيفتاده که حاشيهها و حرف و حديثهاي بسياري حول زندگي خصوصي و کاري مجريان معروف تلويزيون پر رنگ شوند. مجريان تلويزيوني به واسطه استمرار حضور در فضاي رسانه ملي، بعد از مدتي به يکي از صاحبان اصلي سرمايه اجتماعي در ميان مردم بدل ميشوند و همواره زير ذرهبين رسانهها و مردم بودهاند. اتفاقي که در تلويزيون تقريبا ميشود گفت به جز بازيگران درجه يک سريالهاي ويژه براي هيچکس ديگري رخ نميدهد.
البته عجيب هم نيست. کارشناسان رسانه بارها بر اهميت و قدرت تاثيرگذاري برنامههاي گفتوگو محور تلويزيوني در شبکههاي مختلف تاکيد کردهاند و از اين مدل برنامهسازي در کنار سريالها و مسابقات تلويزيوني بهعنوان سهگانهاي ياد کردهاند که ميتواند تا حد بسيار زيادي سرنوشت يک شبکه تلويزيوني را به لحاظ ميزان گستره مخاطب مشخص کند. اگر بخواهيم در فضاي رسانه ملي هم بررسي کنيم که کدام شبکهها توانستهاند در شکل برنامهسازي موفق عمل کنند، بيشک به پرمخاطبترين شبکههاي تلويزيون ميرسيم و همين اتفاق است که باعث ميشود حتي برنامههاي پرمخاطبي مانند اخبار سراسري و اخبار 20:30 هم تنها به جذب مقطعي مخاطب بينجامند و نتوانند براي تماميت شبکه آورده اجتماعي کاملي داشته باشند.
حال آنکه سريالها، مسابقهها و برنامههاي تلويزيوني به افزايش کلي مخاطب ميانجامند و اينها يعني اهميت برنامههاي گفتوگو محور تلويزيون و طبيعي است که مهمترين بخش اين برنامههاي تلويزيوني، مجري آن است. مخاطبان تلويزيون برنامه «کولهپشتي» را با فرزاد حسني به ياد دارند و «ماه عسل» را با احسان عليخاني، «دورهمي» را با مهران مديري، «خندوانه» را با رامبد جوان و کمي عقبتر و «جشن رمضان» را با سيدکاظم احمدزاده و اين ميزان تاثيرگذاري آنقدر است که همچنان هويت اين مجريان را با مسابقه و برنامههاي متبوعشان به ياد مخاطب بياورد، هر چند سالها از پايان اين برنامهها گذشته باشد.
جاي خالي شهامت براي تربيت مجري
مديران تلويزيون از چند سال قبل، با کنار رفتن يک به يک مجريان از رسانه ملي، متوجه خلأ جدي در اين حوزه شدهاند و همين باعث شد که به فکر تربيت نيروي جديد باشند و ارگانهايي مانند شبکه افق ماموريت يافتند که با تربيت مجري، اين خلأ را مرتفع سازند. نتيجه اما موفقيتآميز نبود! شبکه افق تقريبا هيچ مجرياي را نتوانست به مخاطب عمومي ارائه کند و هيچ چهره جدياي از ميان اهالي افق به مردم معرفي نشد و وقتي به تلويزيون نگاه ميکنيم، ميبينيم همانها که پيشتر در تلويزيون مجريان سرشناس امروز را رشد دادهاند دست روي آدمهايي با همان ساختار شخصيتي گذاشتهاند که بتوانند آنها را چهره کنند. چه جاي تعجب، اگر چنين کساني براي ظاهر و مدل مو و ريش خود بيش از دانش و قدرت فني اجرا و دايره واژگان و بيان و... ارزش قائل باشند و چه جاي تعجب که تکرار اين ساختار نادرست به تکرار تجربه پيشين منتهي شود؟
اين روزها جاي خالي شهامت بيشتر از هر چيزي در ميان تلويزيونيها به چشم ميآيد. شهامتي که به مجريان جوان و تازهنفس امکان ارائه دهند و در ميدان عمل و نهفقط براي پر کردن ساعتهاي مرده آنتن در شبکههاي بيمخاطب، اعتماد کند. نتيجه هرچه که باشد، هرچند ممکن است مانند هرکار جدي ديگري مصاديق غيرقابل دفاعي هم در ميان داشته باشد ولي در مجموع باعث رشد تعداد قابل اعتنايي مجري خوب ميشود. مجرياني که لزوما به خاطر چهره، به اجرا رو نياوردهاند و همچنين دانش و بيان و لحن و تسلط کافي داشته باشند. امروز مديران انقلابي در جبهههايي مانند سازمان اوج و شبکه سه سيما و... حضور دارند و تمام نگاهها به اينهاست تا بتوانند جور کمکاري ساليان سال را بکشند و در فضاي بيمجري اين روزها فلک را سقف بشکافند و طرحي نو دراندازند. اتفاقي که فقط و فقط با حمايت مديران قابليت اجرا دارد.
فرزاد حسني
اگرچه بسياري او را متهم به قبحشکني و بيمبالاتي در برخورد محترمانه با ميهمان ميکردند ولي به لحاظ فني، يکي از بهترينهاي اجرا در کارهاي تلويزيون بود که سالها پربينندهترين برنامهها به اجراي او روي آنتن شبکه سه رفت. حواشي ازدواج او با آزاده نامداري يکي ديگر از مجريان پرحاشيه تلويزيون، آغازي براي سير نزولي محبوبيتش شد.
فرزاد حسني
اگر تا قبل از اين، به خاطر چالشي بودن برنامههايش، موقتي ممنوعالتصوير ميشد، بعد از ازدواج به خاطر حاشيههاي بيشمار اين وصلت، از تلويزيون دور بود و در تمام اين سالها فقط يک برنامه پزشکي از او ديديم که آن هم فاصلههاي زيادي با يک برنامه جدي پر مخاطب داشت. البته همين برنامه هم بعد از مدتي گرفتار حاشيه شد و بار ديگر باعث دور نگه داشتن فرزاد حسني از تلويزيون شد. اگرچه شنيده شده که فرزاد حسني قرار است با يک برنامه جديد به شبکه سه برگردد.
بيشتر بدانيد : روايت فرزاد حسني از مردي که توسط همسرش چشمش کبود شد!
فرزاد جمشيدي
او هم جزء بهترينهاي تلويزيون بود. کسي که يکتنه برنامههاي سحرگاهي ماه مبارک رمضان را به پربينندهترين برنامه اين مقطع زماني تبديل کرد و به يکي از چهرههاي کاملا نامآشنا و سرشناس در ميان مردم تبديل شد. دانش بالا و تسلط و قدرت شگفتانگيز بيانش اما در سايه حاشيههاي اخلاقي انتشار يک خبر از او ناگهان رنگ باخت.
فرزاد جمشيدي
هيچوقت معلوم نشد که دقيقا چه شد که ديگر فرصت حضور در تلويزيون را نيافت، ولي آنچه واضح است اينکه اتهام اخلاقي اثبات نشده، به راحتي باعث ممنوعالتصويري و نابودي او شد. البته او در مصاحبههايي که بعدها با رسانهها داشت، تاکيد کرده است که هيچ برخورد منفياي از مردم دريافت نکرده و از صداوسيما گلهاي ندارد و در هيچ پروسه قانوني ممنوعالتصوير نشده است. جمشيدي علت خروجش از سازمان صداوسيما را نوع نگاه برخي از دستهاي پنهان عنوان کرده است.
بيشتر بدانيد : توضيحات فرزاد جمشيدي درباره خبر ممنوع التصويري و محروميت قضايي اش
آزاده نامداري
با برنامه «تازهها» در سيماي خانواده به شهرت رسيد و در بين مردم شناخته شد. تير ماه سال 92 با فرزاد حسني مجري معروف تلويزيون ازدواج کرد و حدودا بعد از يک سال، با جاروجنجالي که در فضاي مجازي هم منتشر شد، از يکديگر جدا شدند. نامداري که در اجرا يکي از مجريان زن موفق تلويزيون شده بود، در راه شهرت، دست به خرق عادتهايي در شکل اجراي برنامههايش زد و حتي از ميهمانان نامتعارف دعوت کرد. اما همواره به خاطر نوع ژستي که او براي خود و حجابش گرفته بود، زندگي شخصياش در معرض جنجالهاي رسانهاي قرار ميگرفت.
آزاده نامداري
اوايل مرداد سال قبل فيلم و عکسهايش بدون پوشش سر در يکي از شهرهاي سوئيس در شبکههاي اجتماعي منتشر شد. هيچگاه معلوم نشد که اين عکسها از چه طريق و به چه قصدي، نامداري را درگير حاشيه کرد ولي واضح است که همين جنجال و انتقادات بعدي، باعث شد که او ديگر نتواند سرمايه اجتماعي قبل خود را بين مخاطبان تلويزيون به دست آورد.
بيشتر بدانيد : يک ليست بلندبالا از مجريان ممنوعالتصوير تلويزيون + تصاوير
بيشتر بدانيد : محمد حسيني و فرزاد جمشيدي+ پرونده مجري هاي جنجالي تلويزيون
بيشتر بدانيد : شغل اصلي «مجريان تلويزيون» چيست؟
بيشتر بدانيد : 6 مجري ممنوع التصوير شدند! از آزاده نامداري تا علي ضيا
منبع: روزنامه فرهيختگان
http://www.CheKhabar.ir/News/130528/تمام مجري هايي که ديگر بين مردم محبوب نيستند - عکس