چه خبر - همه چيز درباره مايکل جکسون سلطان پاپ
مايکل جکسون در در دوران کودکي / خانواده مايکل جکسون
مايکل جوزف جکسون در تاريخ 29 اوت 1958 (7 شهريور 1337) در شهر صنعتي گَري در ايالت اينديانا، آمريکا (نزديک شيکاگو، ايلينوي) و در خانوادهاي از طبقهٔ کارگر و تهيدست زاده شد. نام پدرش، جوزف و مادرش، کاترين بود. او هفتمين فرزند از 9 فرزند خانواده جکسون بود. جوزف، پدر خانواده، در استخدام معدن آهن بود و اغلب با برادرش به اجرا در کافهها و ديسکوهاي شهر گَري ميپرداخت و اغلب در خانه و جلوي چشمان فرزندانشان تمرين ميکردند. مادر مايکل بسيار مذهبي بود و فرزندانش را با باورهاي سختگيرانهٔ فرقهٔ شاهدان يهوه از دين مسيحيت تربيت ميکرد. خانوادهٔ 11 نفري جکسون، در يک خانهٔ کوچک دو اتاق خوابه زندگي ميکردند.
بيشتر بدانيد : رقص مايکل جکسون و اسراري که توانست آن را جاودانه کند + تصاوير
تصويري از اولين ويژهبرنامهٔ جکسون فايو در سال 1971 (مايکل در وسط)
اولين حضور مايکل جکسون در صحنه موسيقي
مايکل استعدادش در موسيقي را خيلي زود بروز داد. او در سن 5 سالگي در حضور همکلاسيها و مردم به مناسبت مختلف اجرا ميکرد و موجب تعجب همگان ميشد.
گروه موسيقي مايکل جکسون و برادرانش
در سال 1964 و زماني که مايکل تنها 6 سال داشت، به عنوان خوانندهٔ پسزمينه به گروه برادران جکسون پيوست. او در 8 سالگي (سال 1966) در مقام خواننده و رقصندهٔ اصلي اين گروه قرار گرفت. در همين زمان، برادران جکسون نام گروه را به جکسون فايو تغيير دادند. برادران جکسون هر روز پس از بازگشت از مدرسه، به دستور پدرشان به تمرينهاي سخت ميپرداختند. جکسون فايو از 1966 تا 1968 (8 سالگي تا 10 سالگي مايکل) در سطح وسيعي از ايالتهاي غرب ميانه آمريکا به اجراي برنامه پرداخت. آنها مکرراً در جايي اجرا ميکردند که اغلب مقدمهاي براي شروع استريپ تيزها (رقصهاي برهنه) بود. در سال 1968 (10 سالگي مايکل) رئيس شرکت موتاون رکوردز با مشاهدهٔ استعداد اين گروه با آنها قرارداد بست. در سال 1969 (11 سالگي مايکل) 4 تکآهنگ جکسون فايو پشتسرهم در آمريکا شماره يک شدند و رکوردي به نام آنها ثبت شد. مايکل از سال 1972 (14 سالگي)، در کنار فعاليت در گروه، اقدام به ساخت و اجراي آهنگ به صورت تک نفره نمود. او از سال 1972 تا 1975، 4 آلبوم استوديويي تکنفره منتشر کرد و حتي نامزد يک جايزه اسکار هم شد.در همين سالها گروه اقدام به برگزاري تور کنسرت در اروپا و نيز يک تور جهاني کردند. جکسون فايو در سال 1975 از شرکت نشر موسيقي موتاون رکوردز به سيبياس رکوردز نقل مکان کردند. گروه همچنان به اجراهاي بينالمللي خود ادامه ميداد و از 1976 تا 1984 (از 15 تا 24 سالگي مايکل) شش آلبوم استوديويي ديگر منتشر کرد. در همين مدت، مايکل ترانهسراي اصلي گروه جکسونز بود.
اولين گام مايکل جکسون براي تغيير چهره اش
مايکل در اين دوران به بلوغ رسيد و از تغييراتي که به خاطر آن در صورت و ظاهرش پديد آمد، ناراضي بود. به همين دليل رژيم غذايي خود را تغيير داد و گياهخوار شد.
خشونت پدر مايکل جکسون و تاثير آن بر زندگي مايکل
مايکل از همان دوران خردسالي مورد رفتار تند پدرش قرار داشت. او کار بيوقفه، شلاق و کلمات رکيک را تحمل ميکرد. جوزف اغلب مچگيري ميکرد يا فرزندان پسر را به ديوار فشار ميداد. اين سوءاستفادهها از مايکل، زندگياش در بزرگسالي را تحت شعاع خود قرار داد.
بيشتر بدانيد : ساخت فيلمي درباره ي زندگي سلطان موسيقي پاپ: در جست و جوي ناکجاآباد
حضور مايکل جکسون در يک فيلم تلويزيوني و شکستن بيني اش
در سال 1978، جکسون در فيلمي موزيکال به نام ويز در نقش يک مترسک ظاهر شد. موسيقي اين فيلم توسط کوئينسي جونز، يکي از بزرگترين تهيهکنندگان آثار موسيقي جهان تنظيم شده بود. اما فروش اين فيلم در گيشه يک فاجعه بود و موفقيتي بهدست نياورد. در سال 1979، بيني مايکل در يکي از تمرينات پيچيدهٔ رقص شکست. جراحي بيني که در نتيجهٔ اين حادثه انجام شد موفقيتآميز نبود و باعث ايجاد مشکلات تنفسي براي مايکل شد که ميتوانست فعاليت حرفهاي او را تحت تأثير قرار دهد. او در اواسط دههٔ 1980 به دکتر استيو هوفلين معرفي شد که دومين جراحي بيني را براي او انجام دهد.
آلبوم هاي موسيقي مايکل جکسون و موفقيت هاي چشمگير وي
پنجمين آلبوم استوديويي جکسون به نام غير معمول در سال 1979 منتشر شد. ترانهسرايان اين آلبوم، راد تمپرتون، استيو واندر، پل مککارتني (عضو اصلي بيتلز) و جکسون بودند. آلبوم غير معمول يک موفقيت تجاري بزرگ بود و به اولين آلبومي تبديل شد که چهار تکآهنگ آن، در بين 10 اثر برترِ جدول 100 آهنگ داغ بيلبورد قرار گرفت. آلبوم غير معمول رتبهٔ سوم را در جدول بيلبورد 200 بهدستآورد و در مدت 3 سال با فروش 7 ميليون نسخه به پرفروشترين آلبوم يک هنرمند سياهپوست که تا آن زمان در جهان منتشر شده بود تبديل شد؛ و براساس آمار، تا سال 2012 بيش از 20 ميليون نسخه از اين آلبوم در سراسر جهان به فروش رسيدهاست و آن را به يکي از پرفروشترين آلبومهاي موسيقي جهان تبديل کردهاست. در سال 1980 اين آلبوم توانست با دريافت تعدادي جايزه از مراسمهاي معتبر موسيقي همانند يک جايزهٔ گرمي بدرخشد. اما با اين حال، جکسون از دستاوردهاي اين آلبوم ناراضي بود و بر اين باور بود که غير معمول ميبايست تأثير بسيار فراتري ميگذاشت. او احساس ميکرد که صنعت موسيقي به او اهميت نميدهد.
در سال 1982، جکسون با همراهي استيون اسپيلبرگ، کتاب گوياي ئي.تي. موجود فرازميني را براي فيلمي علمي-تخيلي با همين نام تهيه نمود که در سال 1984 جايزهٔ گرمي «بهترين ضبط براي کودکان» را براي مايکل به ارمغان آورد. در نوامبر سال 1982، مايکل ششمين آلبوم استوديويي خود با نام تِريلِر را منتشر کرد. تريلر تبديل به جزئي از فرهنگ عامهٔ جهان و به خصوص آمريکا شد. تريلر در سال اوّل انتشارش، بيش از 25 ميليون کپي در جهان فروش داشت و در 7 فوريه 1984 به پرفروشترين آلبوم جهان در تمام دورانها تبديل شد و نامش در کتاب رکوردهاي گينس ثبت شد. اين در حالي بود که پرفروشترين آلبوم يک هنرمند تکخوان (سولو) در آن زمان، تنها 12 ميليون نسخه فروش داشت. تريلر تنها آلبومي است که توانسته 2 بار (سالهاي 1983 و 84) پرفروشترين آلبوم سال آمريکا باشد. همچنين اين آلبوم پرفروشترين آلبوم جهان از سال 1991 تا 2003 بودهاست. در سال 2006 مشخص شد که پس از گذشت 22 سال از انتشار تريلر همچنان ساليانه 130٬000 نسخه از آن در آمريکا به فروش ميرسد. هيچ آلبومي از تريلر پرفروشتر نبودهاست. فروش اين آلبوم تا به امروز بيش از 110 ميليون نسخه برآورد شده و اين در حاليست که آلبوم بازگشت در سياهي اثر ايسي/ديسي که پرفروشترين آلبوم بعد از تريلر است، تنها 49 ميليون نسخه در جهان فروش داشتهاست. همچنين تريلر و آلبوم بهترينهايشان (1971–1975) از گروه ايگلز، با فروش 29 ميليون نسخه، پرفروشترين آلبومهاي آمريکا نيز هستند.
مايکل با انتشار تريلر، مناسبات صنعت موسيقي را از لحاظ چهارچوب هنري، تجاري و درآمدزايي متحول نمود. تريلر، او را به مهمترين و برجستهترين هنرمند و سرگرميساز دههٔ 80 تبديل کرد. او با انتشار اين آلبوم، سدهاي نژادپرستي را در هم شکست، سبکهاي موسيقي را دگرگون کرد، به هنرمندان سياهپوست اعتبار داد و ساختار نماهنگها را براي هميشه و به صورت بنيادي تغيير داد. وکيل او، جان برانکا، اشاره کرد مايکل در آن زمان بالاترين حقوق محفوظ را در ميان هنرمندان صنعت موسيقي دارا بود: 42 درصد از کل سود آثار. نيويورک تايمز مايکل را در سن 25 سالگي، «پديدهاي در عرصهٔ موسيقي» خواند و گفت: «در دنياي موسيقي پاپ، مايکل جکسون يک طرف و بقيه در طرف ديگر هستند».
واکنش هاي تلخ و تحقير خبرنگاران به مايکل جکسون به عنوان يک سياه پوست
در همان سال زماني که جکسون به خبرنگار مجلهٔ رولينگ استون گفت که اگر مايل هستند، تصويرش را بر روي مجلهشان چاپ کنند؛ با جواب منفي آن شخص مواجه شد و خبرنگار به او گفت: «من بارها و بارها گفتم، اگر عکس سياهپوستان روي مجلهها چاپ بشه، فروش نميره». جکسون هم در جواب گفت: «صبر کن. روزي ميرسه که همين روزنامهها مييان و از من درخواست مصاحبه ميکنن. شايد اون روز اين کار رو انجام بدم. شايدم نه». به همين دليل او مصمم شد که با انتشار آلبوم بعدياش، به نقطهاي فراتر از انتظارات ديگران دست يابد.
آتش گرفتن پوست سر مايکل جکسون
در 27 ژانويه 1984 مايکل دچار يک بداقبالي شد. او در حال ساخت يک فيلم تبليغاتي براي کمپاني نوشابهسازي پپسي کولا در سالن نمايش بزرگ شراين در شهر لسآنجلس، کاليفرنيا بود که موهايش بر اثر خطا در عمليات آتشبازي، آتش گرفت و پوست سرش دچار سوختگي درجهٔ 2 و 3 شد. اين حادثه در برابر ديدگان 3٬000 تماشاگري که در آن سالن جمع شده بودند اتفاق افتاد. شرکت پپسي نيز براي جبران اين خسارت، مبلغ 1٬5 ميليون دلار به مايکل پرداخت کرد و او نيز تمام اين پول را به يک مرکز سوانح سوختگي اهدا کرد که بعدها به نام خود مايکل جکسون نامگذاري شد.
مايکل جکسون در کنار رونالد ريگان، رئيسجمهور آمريکا و همسرش
دريافت جايزه از رونالد ريگان رئيس جمهور وقت امريکا
در 14 مه 1984 مايکل به کاخ سفيد دعوت شد تا جايزهاي را از دستان رونالد ريگان، رئيسجمهور وقت آمريکا دريافت کند. اين جايزه براي قدرداني از حمايتهاي جکسون از حرکتهاي خيريه عليه اعتياد به نوشيدنيهاي الکلي و مواد مخدر به او داده شد. مايکل از ترانهٔ «بزن به چاک» براي اين اقدامات استفاده کرد. بازديد مايکل از کاخ سفيد، هيجانانگيزترين اتفاق اين کاخ، بعد از آزادي گروگانهاي سفارت آمريکا از ايران در تاريخ 20 ژانويه 1981 بود. رونالد ريگان با اين جملات از مايکل 25 ساله قدرداني کرد:
تقديرنامهاي که مايکل جکسون هماکنون در دست دارد، اداي احترامياست به 20 سال کار سخت، انرژي و فداکاري خستگيناپذير او. موفقيت شما، «يک رؤياي آمريکايي محقق شده» است.
شکستن رکورد بيشترين تعداد جايزهٔ گرمي در يک سال توسط مايکل جکسون
در 28 فوريه 1984 مايکل نامزد دريافت 12 جايزهٔ گرمي براي آلبوم تريلر شد که تعداد 8 جايزهٔ گرمي را برد. او رکورد «بيشترين تعداد جايزهٔ گرمي در يک سال» را شکست و تا به امروز نيز اين رکورد پابرجا است. در همين سال مايکل به همراه برادرانش تور ويکتوري را آغاز کرد. مايکل در اين تور بيشتر آثار انفرادي جديد خودش را براي بيش از دو ميليون تماشاچي در آمريکا به نمايش گذاشت. او تمام سهم 5 ميليون دلاري خود از اين تور را به خيريه بخشيد.
بيشتر بدانيد : ساخت فيلمي درباره ي زندگي سلطان موسيقي پاپ: در جست و جوي ناکجاآباد
هنگامي که جکسون همراه با پل مککارتني (از اعضاي اصلي بيتلز) روي دو تکآهنگ «دختره مال منه» و «بگو بگو بگو» کار ميکرد، روابط اين دو دوستانه شد و به دلايلي مختلف يکديگر را ملاقات ميکردند. در يک گفتگو، مککارتني از ميليونها دلاري که از کاتالوگهاي موسيقي نصيبش ميشد حرف زد. او تقريباً سالي 40 ميليون از آهنگهاي هنرمندان ديگر درآمد داشت؛ بنابراين جکسون به فعاليتهاي تجاري خريد، فروش و شراکت در حقوق آثار موسيقي علاقهمند شد. کمي بعد، انتشارات موسيقي ايتيوي که کاتالوگ ترانههاي شمالي نيز در آن بود، به فروش گذاشته شد. اين کاتالوگ حاوي 4٬000 آهنگ از جمله تمام آهنگهاي بيتلز و آهنگهايي از الويس پرسلي بود. جکسون فوراً به اين انتشارات علاقهمند شد و پس از 10 ماه چانهزني انتشارات را به مبلغ 47٬5 ميليون دلار خريداري کرد.
جکسون در سال 1985 تکآهنگ خيريهٔ «ما دنياييم» را با همکاري لايونل ريچي نوشت و توسط 45 خوانندهٔ مطرح آن زمان خوانده شد. اين آهنگ براي جمعآوري کمک براي مبارزه با فقر در آفريقا و آمريکا، در سراسر دنيا منتشر شد. اين تکآهنگ با فروشي نزديک به 20 ميليون نسخه، ميليونها دلار (نزديک 40 ميليون دلار) براي رهايي مردم از قحطي و گرسنگي مهيا نمود. اين تکآهنگ، پرفروشترين آهنگ سال 1985 در آمريکا شد و 4 جايزهٔ گرمي را در سال 1986 برد. هماکنون (2012) «ما دنياييم» جزء 10 تکآهنگ پرفروش جهان در تمام دورانها است.
پس از ترانهٔ «ما دنياييم»، جکسون به مدت دوسالونيم کمتر در مکانهاي عمومي و جلوي دوربينها ظاهر ميشد و بيشتر وقت خود را در استوديو ميگذراند. او در اين مدت در حال کار بر روي آلبوم بعدياش بود که در سال 1987 منتشر شد.
شايعات پيرامون مايکل جکسون و وضعيت جسمي و سلامتي مايکل جکسون
از اواسط دههٔ 80 به بعد، رسانههاي شايعهپرداز (تبلويدها)، شروع به ساختن داستانهايي همانند «خوابيدن در اتاق اکسيژن» در مورد جکسون کردند. اگر چه دروغ بودند، اما خود جکسون با رفتارش به آنها شاخ و برگ ميداد. اين داستانها الهام بخش ساخت لقب توهينآميز «وَکو جَکو»(به معناي جکوي خل وچل) توسط رسانهها شد. اين لقب در سال بعد به گوش مايکل رسيد و در نهايت براي او بسيار بسيار ناخوشايند آمد. او با فهميدن اشتباهش، از درز دادن داستانهاي ساختگي به رسانهها دست برداشت. اما به خاطر سودي که به جيب رسانهها سرازير ميشد، آنها خودشان شروع به انتشار داستانهاي ساختگي کردند.
تغيير رنگ پوست مايکل جکسون بر اثر يک بيماري نادر
بيماري پيسي يا ويتيليگو يا برص که در آن رنگدانههاي پوست بيرنگ ميشود. مايکل از سال 1986 به اين بيماري مبتلا شد و به تدريج پوستش روشنتر شد.
رنگ پوست جکسون در تمام دوران کودکي و نوجوانياش به رنگ قهوهاي متوسط بود، اما از اواسط دههٔ 80 ميلادي، رنگ پوست او به آهستگي کم رنگتر شده و به سمت سفيدي رفت. جکسون به دو بيماري لوپوس منتشر و پيسي (نامهاي ديگر: ويتيليگو، برص) مبتلا بود و از سال 1986 اين بيماريها در او تشخيص داده شد. بيماري لوپوس منتشر او خفيف بود اما هر دوي اين بيماريها سبب تغيير رنگ پوست جکسون و همينطور حساس شدن پوستش به نور آفتاب شدند. (دليل استفادهٔ جکسون از چتر در سالهاي آينده همين بيماري بود) شيوهٔ درماني که جکسون براي اين بيماريها استفاده ميکرد باعث تضاد رنگي پوست او ميشد و با گريم پنکيکي که براي پوشاندن لکهها و يکدست کردن رنگ پوستش انجام ميداد، پوست او خيلي روشن و رنگ پريده جلوه ميکرد.
جکسون 2 سال پس از آن که بيمارياش تشخيص داده شد
شايعات پيرامون علت تغيير رنگ پوست مايکل جکسون /آشنايي مايکل جکسون با يک پزشک جوان ايراني
در همين هنگام اين اتفاق توسط رسانهها و اخبار به صورت وسيعي تحت پوشش قرار گرفت و شايعات بسياري دربارهٔ جکسون به وجود آمد مبني بر اينکه او از رنگ پوستش بدش ميآيد و ميخواهد پوستش را سفيد کند. پس از مرگ جکسون در سال 2009، پزشکي قانوني در نتيجهٔ کالبدشکافي بدن جکسون تأييد کرد که او به اين بيماريها مبتلا بود و دليل تغيير چهره و رنگ پوستش و همينطور آرايش و پوشاندن صورتش به همين خاطر بودهاست. جکسون در دوران درمانش با دکتر آرنولد کلين، متخصص پوست، و دبي رو، پرستار، و يک پزشک جوان ايراني دوستي نزديکي پيدا کرد. به کمک اينها بيماري پوستي جکسون رو به بهبود بود. دبي رو بعدها زن دوم جکسون شد و دو فرزند از او به دنيا آورد.
عمل هاي جراحي زيبايي مايکل جکسون
جکسون گفته بود که تنها دو عمل جراحي بر روي بيني خود و يک شکاف بر روي چانهاش ايجاد کردهاست. اما چند جراح پلاستيک نظر دادند که او چندين عمل جراحي بيني، پيشاني، چانه، نازک کردن لب و يک جراحي گونه را پشت سر گذاشتهاست. جکسون بعداً اين شايعات را رد کرد.
بيماري رواني مايکل جکسون
تغييرات چهرهٔ جکسون تا حدودي بهخاطر کاهش وزن شديد نيز بود. او گوشت قرمز، گوشت خوک، مرغ، ماهي و نوشيدنيهاي الکلي مصرف نميکرد و گياهخوار بود. در اوايل دههٔ هشتاد، بدن جکسون بهخاطر تغيير در رژيم غذايي و تمايلش براي داشتن «بدن يک رقصنده» قلميتر شد. برخي متخصصان علم پزشکي نيز بهطور علني بيان کردند که طبق عقيدهٔ آنها مايکل «سندروم ديسمورفي بدني» دارد؛ اختلالي ذهني که در آن بيمار از جلوه ظاهري خود بيزار است و نميداند ديگران دربارهٔ او چه نظري دارند.
در 12 سپتامبر 1986 فيلم چهاربعدي کاپيتان ئياو با نقشآفريني جکسون اکران شد. کاپيتان ئياو از نخستين فيلمهاي چهاربعدي جهان است. اين فيلم 17 دقيقهاي به کارگرداني فرانسيس فورد کاپولا، کارگردان مجموعه فيلمهاي معروف پدرخوانده و دراکولاي برام استوکر و تهيهکنندگي جورج لوکاس، کارگردان فيلم جنگ ستارگان ساخته شد. مبلغي که براي دقيقه به دقيقهٔ اين فيلم هزينه شد، آن را به پرخرجترين فيلم تاريخ سينما بدل کرد. هزينهٔ ساخت اين فيلم 17 دقيقهاي، براساس گزارشها بين 20 تا 30 ميليون دلار بودهاست. مايکل اين فيلم را براي پارکهاي تفريحي ديزني لند ساخت و به سرعت جزئي از نمايشها و جاذبههاي اين پارکها شد. ديزنيلند، اين فيلم را به مدت 11 سال و والت ديزني ورلد نيز از سال 1986 تا 1994 به نمايش درآورد.
مايکل جکسون و ترک مذهب شاهدان يهوه
در سال 1987 جکسون به صورت علني اعلام کرد که ديگر پيرو مذهب شاهدان يهوه نيست. پس از 5 سال وقفه، هفتمين آلبوم استوديويي جکسون با نام بد در 1987 منتشر شد. صنعت موسيقي در انتظار يک موفقيت برجستهٔ ديگر بود بنابراين توقعات بسيار بالايي در مورد اين آلبوم وجود داشت. بد فروش کمتري نسبت به تريلر داشت اما توانست به دومين آلبوم پرفروش تاريخ در آن زمان تبديل شود. فروش اين آلبوم تا سال 2012، بيش از 45 ميليون نسخه بودهاست و هماکنون چهارمين آلبوم پرفروش تاريخ در تمام دورانهاست. بد حاوي 11 آهنگ بود که 9 آهنگش توسط خود جکسون سروده شده بودند. از 7 تکآهنگي که از بد منتشر شد، 5تايشان در 100 آهنگ داغ بيلبورد به رتبهٔ يک رسيدند.
تور جهاني بد از 12 سپتامبر 1987 آغاز شد و در 27 ژانويهٔ 1989 به پايان رسيد. اين تور به بزرگترين تور آن زمان تبديل شد و توانست رکوردهاي تورهاي قبلي را بشکند. در ژاپن، بليطهاي 14 کنسرت بهطور کامل به فروش رفت و 570٫000 تماشاگر را به خود جلب نمود، تقريباً سه برابر رکورد قبلي که تعدادي برابر 200٫000 نفر در يک تور بود. جکسون با اجراي 123 کنسرت براي 4٫4 ميليون نفر در 15 کشور از 4 قارهٔ جهان، درآمدي معادل 125 ميليون دلار به دست آورد، و موفق به ثبت سه رکورد جهاني در کتاب گينس شد: «پردرآمدترين تور تاريخ»، «پرتماشاچيترين تور تاريخ» و «بيشترين بليط فروش رفته در استاديوم ومبلي». او در طول اين سفر نزديک به 500 هزار دلار به بيمارستانها، يتيمخانهها و نيز سازمانهاي خيريه بخشيد، تمامي اين پول از محل درآمد تکآهنگ معروف وي به نام مرد درون آينه است. تور بد، آخرين توري بود که توسط جکسون در خاک آمريکا اجرا ميشد. جکسون به جز در هاوايي ديگر هرگز در آمريکا توري اجرا نکرد.
انتشار خود زندگي نامه مايکل جکسون: مون واک
جکسون در سال 1988 اولين و تنها خود زندگينامهاش را بهنام مونواک منتشر کرد. تکميل اين کتاب چهار سال به طول انجاميده بود و تا به امروز 200 هزار نسخه از آن به فروش رسيدهاست.[77] جکسون از دوران کودکياش، تجربياتش در جکسون فايو و سوءاستفادههايي که در دوران کودکي از آن رنج برد، سخن گفت. او همچنين دربارهٔ شايعات پيرامونش و وضعيت ظاهرياش براي اولين بار صحبت کرد. مونواک پس از انتشار در مکان اول فهرست کتابهاي پرفروش که توسط روزنامهٔ نيويورک تايمز جمعآوري ميشد، قرار گرفت.
انتشار فيلم مون واکر
در پايان سال 1988 فيلمي بهنام مونواکر با نقشآفريني جکسون و جو پشي، برندهٔ جايزه اسکار منتشر شد. اين فيلم دربرگيرندهٔ صحنههايي از اجراهاي زندهٔ جکسون، نماهنگهايش و يک فيلم کوتاه بود. مونواکر در سينماهاي جهان اکران شد اما در آمريکا بر روي ويدئو عرضه شد. اين فيلم از همان ابتدا در رتبهٔ اول جدول برترين ويدئو کاستها قرار گرفت و براي 22 هفته در رتبهٔ 1 جدول ماند. در 24 ژانويه 1989 و پس از گذشت 2 هفته از زمان انتشار فيلم مونواکر، اين فيلم رکورد فيلم ساخت تريلر را شکست. پس از 22 هفته که فيلم مونواکر در رتبهٔ 1 ماند، اين فيلم جاي خود را به فيلم مايکل جکسون: افسانه ادامه دارد داد.
اولين اتهامات کودک آزاري به مايکل جکسون:
ايستگاه قطار در مزرعهٔ نِوِرلَند. اين مزرعه در سال 1988 توسط مايکل خريداري شد و به مکاني براي بازي و تفريح کودکان بيسرپرست و بيمار و همچنين محل سکونت خودش تبديل شد. مايکل اين مزرعه را هويت خودش ميدانست. اما در سال 2005 و با وارد شدن اتهامات دوم کودکآزاري در سال 2005 و يورش 70 مأمور پليس به اين مکان آن را براي هميشه ترک کرد.
در ماه مارس سال 1988 جکسون زميني در نزديکي شهر سانتا ينز، کاليفرنيا خريداري کرد تا مزرعهٔ نِوِرلَند خود را با هزينهاي معادل 17 ميليون دلار در آن جا بسازد. وسعت اين ملک شخصي 11 کيلومتر مربع بود. جکسون نورلند را با يک شهربازي، باغ وحش، سالن سينما، چندين استخر، چندين زمين بازي و 40 نگهبان تکميل کرد. در سال 2003 ارزش اين ملک را 100 ميليون دلار برآورد کردند.
در سال 1989 درآمد جکسون 125 ميليون دلار تخمين زده شد و باعث شد به اولين سرگرميساز آمريکايي تبديل شود که درآمدي بالاتر از 100 ميليون دلار در يک سال داشت. اين رکورد در کتاب گينس ثبت شد. کمي بعد، او اولين فرد غربي بود، که در يک آگهي تلويزيوني اتحاد جماهير شوروي ظاهر شد. موفقيتهاي مايکل سبب شد که وي لقب «پادشاه پاپ» (پادشاه موسيقي پاپ) را دريافت کند؛ عنواني که ايدهاش از جانب اليزابت تيلور، بازيگر برندهٔ اسکار و دوست صميمي مايکل مطرح شده بود. اليزابت تيلور هنگامي که جايزهٔ «هنرمند دهه» را در سال 1989 به مايکل تقديم ميکرد، او را پادشاه حقيقي پاپ، راک و سول توصيف کرد:
مايکل در واقع يک شخصيت مورد علاقهٔ جهاني براي تمام سنين است… يک نابغه کيست؟ يک اسطورهٔ زنده چيست؟ يک ابر ستاره چيست؟ «مايکل جکسون». او تمام اين چيزهاست؛ و وقتي فکر ميکنيد که همه چيز را دربارهٔ او ميدانيد؛ او چيزهاي بيشتري رو ميکند.
اجراي زندهٔ ترانهٔ «تو آنجا بودي» توسط جکسون در شصتمين سالروز تولد سامي ديويس جونيور در 1989 نامزد دريافت جايزهٔ اِمي شد. براي قدرداني از تأثيراتي که مايکل بر دههٔ هشتاد ميلادي گذاشت، رئيسجمهور وقت آمريکا، جرج اچ دبليو بوش جايزهٔ مخصوص «هنرمند دهه» را در کاخ سفيد به او تقديم کرد. جرج بوش، مايکل را به خاطر «عظمت محبوبيتش» تحسين نمود. از سال 1985 تا 1990 جکسون 500 هزار دلار، فقط به «بنياد يونايتد نگرو کالج» بخشيد. او همچنين تمام سود حاصل از ترانهٔ «مرد درون آينه» را وقف کارهاي خيريه کرد.
در ماه مارس سال 1991 مايکل قراردادش را با شرکت سوني به ارزش 65 ميليون دلار تمديد نمود. اين قرار در آن زمان بزرگترين قرارداد يک هنرمند در طول تاريخ بود. در حال حاضر (2010) بزرگترين قرارداد جهان باز هم بين سوني و بنياد مايکل جکسون با ارزش 250 ميليون دلار در سال 2010 بسته شدهاست.
هشتمين آلبوم استوديويي مايکل با نام خطرناک در سال 1991 منتشر شد. خطرناک تا سال 2008 هفت ميليون نسخه در آمريکا و 32 ميليون نسخه در سراسر جهان فروش داشتهاست و هماکنون جزء بيست آلبوم پرفروش جهان است. تدلي رايلي (کسي که سبک نيو جک سوينگ را بنياد نهاد) يکي از تهيهکنندههاي اين آلبوم است و توانست جکسون را راضي کند که براي اولين بار در آلبومش از رپ استفاده کند. از سبکهاي اصلي اين آلبوم، نيو جک سوينگ بود. تا به امروز موفقترين آلبوم در سبک نيو جک سوينگ آلبوم خطرناک است . اين آلبوم شامل 14 ترانه بود که 9 تاي آنها در قالب تکآهنگ منتشر شد. بيشتر ترانههاي اين آلبوم دربارهٔ وحدت نژادها، برادري و برابري ميان مردم جهان، بهبود وضعيت زمين و نفع خيانت بود. در پايان سال 1992 آلبوم خطرناک و تکآهنگ «سياه يا سفيد» از همين آلبوم به ترتيب، به عنوان پرفروشترين آلبوم و پرفروشترين تکآهنگ جهان در سال 1992 شناخته شدند. همچنين جکسون در اين سال جايزهٔ «پرفروشترين هنرمند دههٔ 80» را از طرف جايزه موسيقي بيلبورد دريافت کرد.
مايکل بنياد دنيا را التيام بده را در 1992 بنيانگذاري کرد. سازمان خيريهاي که کودکان بيبضاعت را در مناطق مختلف جهان سرپرستي ميکرد. اين بنياد همچنين ميليونها دلار صرف کمک به کودکان بيمار و جنگ زدهٔ کشورهاي مختلف هزينه ميکرد. مايکل از طريق اين بنياد 46 تن مواد غذايي و دارو را براي مردم درگير در جنگ سارايوو فرستاد. در همين سال، جکسون دومين و آخرين کتاباش را با عنوان رقصاندن رؤيا که دربرگيرندهٔ اشعار، سرودهها و داستانهاي نوشته شده توسط خودش بود منتشر شد.
تور جهاني خطرناک مايکل جکسون
تور جهاني خطرناک در 27 ژوئن 1992 از آلمان آغاز شد، و در 11 نوامبر 1993 در مکزيک خاتمه يافت. مايکل در 67 کنسرت براي 3٬6 ميليون نفر برنامه اجرا کرد. براي هر کدام از کنسرتها 20 عدد کاميون دربرگيرندهٔ تجهيزات به محل برگزاري برده ميشد. تمام درآمد حاصل از اين کنسرتها که 100 ميليون دلار بود، وقف بنياد دنيا را التيام بده و ديگر سازمانهاي خيريه شد. اين تور به بزرگترين تور زمان خود تبديل شد و رکورد تو جهاني بد را شکست. جکسون حق پخش تلويزيوني تور جهاني خطرناک در ازاي 20 ميليون دلار به شبکهٔ اچبياو[پ 8] فروخت. اين قرارداد تا به امروز نيز گرانترين قراردادي است که براي پخش تلويزيوني يک تور بسته شدهاست. وقتي شبکهٔ اچبياو اولين قسمت از تور خطرناک را پخش کرد، به بالاترين ميزان بيننده در تاريخ تأسيساش دست يافت.
کمک هاي مايکل جکسون به بيماران مبتلا به ايدز
بعد از بيماري و مرگ رايان وايت، مايکل به جلب توجه عموم نسبت به بيماري ايدز کمک کرد، بيمارياي که در آن زمان هنوز جنجالبرانگيز بود. او در مراسم آغاز رياست جمهوري بيل کلينتون بهطور علني تقاضا کرد که بودجهٔ بيشتري براي کمک به بيماران مبتلا به ايدز و تحقيقات مربوط به اين بيماري اختصاص داده شود. او در اين جشن دو آهنگ «خيلي زود رفت» و «دنيا را التيام بده» را اجرا کرد. در يک بازديد مشهور از آفريقا، جکسون از چند کشور اين قاره بازديد به عمل آورد، که گابون و مصر در ميان آنها بودند. اولين توقف او در گابون با استقبال جمعيت 100٫000 نفري همراه بود، که لباسها و علائم بومي به تن کرده بودند، برخي از آنها علائمي در دست داشتند که معني ميشد: «به خانه خوش آمدي مايکل». در سفرش به ساحل عاج، رئيس قبيله بر سر او تاجي نهاد و او را «پادشاه ثاني» (به معني: پادشاه دوم) ناميد. سپس او از بزرگان و دولتمردان به زبانهاي فرانسوي و انگليسي تشکر کرد، اسناد رسمي پادشاهي خود را امضاء نمود و در حالي که رقصهاي رسمي را نظاره ميکرد، روي تخت پادشاهي از طلا نشست.
يکي از برترين اجراهاي مايکل جکسون
يکي از برترين اجراهاي جکسون که به شدت مورد تحسين منتقدان قرار گرفت، در وقت استراحت بين دو نيمهٔ بيستوهفتمين مسابقهٔ سوپربول بود. او چهار ترانهٔ «جم»، «بيلي جين»، «سياه يا سفيد» و «دنيا را التيام بده» را اجرا کرد. تعداد تماشاگران حاضر در استاديوم بيش از 100٬000 نفر بود. اين اولين مسابقهٔ سوپربول بود که تعداد تماشاگرانش در زمان نمايش بين دو نيمه، رو به افزايش گذاشت. بين 120 تا 133 ميليون نفر، تنها در آمريکا به تماشاي زندهٔ اين برنامه از تلويزيون نشستند و به اين ترتيب به پربينندهترين برنامهٔ تاريخ تلويزيون تبديل شد. پس از آن، آلبوم خطرناک جکسون 90 پله در جدول بيلبورد 200 صعود کرد.
در سي و پنجمين مراسم سالانهٔ جايزه گرمي در سال 1993 «جايزهٔ اسطورهٔ زنده» به جکسون داده شد. رکوردهاي جهاني گينس نيز جايزه يک عمر دستاورد هنري را براي «دستاوردهاي بينظير جکسون در دنياي سرگرمي» به او داد.
در 10 فوريه 1993 (10 روز پس از برنامهٔ سوپربال)، جکسون در يک مصاحبهٔ 90 دقيقهاي با اپرا وينفري که از مزرعه نورلند بهطور زنده و بينالمللي پخش ميشد، شرکت کرد. اين مصاحبه اولين مصاحبهٔ مايکل از سال 1979 بود. او که پس از 14 سال سکوت مصاحبه ميکرد، هنگامي که از بد رفتاريهاي پدرش در دوران کودکي صحبت ميکرد عضلات چهرهاش منقبض ميشد، او باور داشت که بيشتر سالهاي دوران کودکياش را از دست داده و گفت که در کودکي اغلب از تنهايي ميگريست. او شايعات اخير مبني بر اينکه او استخوانهاي مرد فيلنما را خريده يا اينکه زير محفظهٔ اکسيژن پرفشار ميخوابد را رد نمود. همچنين نظرات مربوط به اينکه او پوستش را سفيد کرده را منتفي دانست و براي اولين بار گفت که مبتلا به بيماري پيسي (ويتيليگو) است؛ و دليل آرايش کردن صورتش هم اين است که نميخواهد همانند يک گاو، «خال خالي» به نظر برسد.
اين گفتهٔ جکسون بحث و کنجکاوي عمومي و همگاني را دربارهٔ بيماري ويتيليگو ايجاد کرد؛ بيمارياي که تا آن زمان تقريباً ناشناخته بود. او همچنين از دوستدخترش، بروک شيلدز، سخن به ميان آورد. اليزابت تيلور هم در اواسط برنامه به جلوي دوربين آمد و با اپرا صحبت کرد. زماني که اپرا از جکسون سؤال کرد که آيا تا به حال رابطهٔ جنسي داشتهاست، جکسون يکه خورد و گفت: «چطور توانستي اين سؤال را بپرسي؟ من يک مرد موقر و متشخص هستم. اين يک مسئلهٔ خصوصي است و نبايد در مورد اين چيزها بيپرده صحبت کرد. شما اگر ميخواهيد ميتونيد من رو يک آدم سنتي بدونين اما اين موضوع کاملاً خصوصي است». سپس جکسون اپرا را به يک گردش در مزرعهاش دعوت کرد و شهربازي و سالن سينماي شخصياش را به او نشان داد. در سالن سينماي او، چند تخت خواب بيمارستاني هم وجود داشت تا کودکان مريضي که توانايي نشستن را ندارد بر روي آن فيلم را تماشا کنند. مصاحبهٔ اپرا با مايکل جکسون در نورلند با 90 ميليون بينندهٔ آمريکايي، به چهارمين برنامهٔ پربينندهٔ غير ورزشي تاريخ تلويزيون آمريکا تبديل شد. اين برنامه پربينندهترين مصاحبهٔ جهان و همچنين پربينندهترين برنامهٔ اپرا وينفري تا به امروز هست.
آلبوم خطرناک پس از اين مصاحبه در حالي که يکسال از انتشارش ميگذشت دوباره در بين 10 آلبوم پرفروش آمريکا (بيلبورد 200) قرار گرفت. مجلهٔ بيلبورد بيان کرد که هرگز چنين چيزي سابقه نداشتهاست. سرعت فروش آلبوم حتي از تريلر (1982) و بد (1987) هم بيشتر بود و انتظار ميرفت که بهزودي به سومين آلبوم پرفروش جهان در تمام دورانها تبديل شود. (اولين و دومين آلبوم پرفروش تاريخ در آن زمان به ترتيب تريلر و بد بودند و هر دو به جکسون تعلق داشتند) ليزا کمپبل در کتاب تاريکترين ساعتهاي پادشاه پاپ (1995) مينويسد:
«تنها سؤالي که ميتوانست به ذهن برسد اين بود که ترتيب پرفروشترين آلبومهاي جهان، تريلر، بد، خطرناک است يا تريلر، خطرناک، بد.»
در 24 اوت 1993 درست در هنگام اجراي سومين قسمت تور جهاني خطرناک، جکسون توسط پسري 13 ساله بنام جردن چندلر و پدرش دکتر ايوان چندلر به سوءاستفادهٔ جنسي از کودکان متهم شد. کمي بعد از آن، صداي ايوان چندلر در يک مکالمهٔ تلفني ضبط شد که در کنار سخنان ديگر ميگفت: «اگه اين کارو بکنم دوران بزرگ من شروع ميشه. ممکن نيست ببازم. هر چي بخوام گيرم ميياد و اونا تا ابد نابودند. اين پايان کار مايکله». ايوان چندلر پدر پسر 13 ساله، دندانپزشک بود؛ اما فيلمسازي آرزوي هميشگي او بود، ايوان به جکسون گفته بود که براي ساختن فيلمش به 20 ميليون دلار پول احتياج دارد و از مايکل طلب پول کرد اما مايکل قبول نکرد و ايوان هم تهديد کرد که به مايکل اتهام کودک آزاري ميزند.
در اواخر همان سال مزرعهٔ نورلند توسط پليس بازرسي شد. بازپرسان از تمامي کارکنان نورلند و تکتک کودکاني که از آن مکان بازديد کرده بودند بازجويي به عمل آوردند اما هيچکدام از کودکان جکسون را متهم نکردند. از بدن برهنهٔ جکسون نيز به مدت 25 دقيقه در نورلند تفتيش به عمل آمد. اين تفتيش به منظور بررسي وجود تطابق دقيق، با تصوير ارائه شده از طرف جردن چندلر انجام شد. جردن تصوير آلت تناسلي جکسون را براي پليس کشيده بود. او تصوير يک آلت تناسلي ختنه شده را براي پليس کشيده بود در حاليکه جکسون ختنه نشده بود. به همين دليل تفتيش مزرعهٔ نورلند و بدن جکسون بينتيجه ماند. دو روز پس از تفتيش بدني، جکسون در سخنرانياي پراحساس که به صورت زنده از شبکهٔ سيانان پخش ميشد، دربارهٔ آنچه که در جريان بود صحبت کرد. او اعلام بيگناهي نمود و از آنچه به عنوان «پوشش غرض ورزانهٔ رسانهاي» نام برد انتقاد کرد.
واکنش مايکل جکسون به اتهامات کودک آزاري
جکسون براي مقابله با استرس اتهاماتي که به او وارد شده بود، شروع به استفاده از انواع داروهاي آرامبخش کرد. تا پاييز 1993 جکسون به اين داروها اعتياد پيدا کرده بود. وضعيت سلامتي جکسون به وخامت گذشت و او ادامهٔ تور جهاني خطرناک را لغو نمود و چند ماهي به يک مرکز درمان اعتياد رفت. استرس اتهامات باعث شد که جکسون از غذا خوردن دست بردارد و وزن زيادي از دست بدهد.
در اول ژانويه 1994 وکلاي جکسون با وجود مخالفت خود جکسون، با خانوادهٔ چندلر و تيم حقوقي آنها به مبلغ 22 ميليون دلار در خارج از دادگاه به توافق رسيد. اين مبلغ توسط بيمهٔ جکسون پرداخت شد. جکسون هرگز دستگير نشد و پرونده با اعلام اينکه شواهد کافي در دست نيست بسته شد. 5 ماه پس از مرگ جکسون در سال 2009، ايوان چندلر، پدر جردن چندلر در آپارتمان خود با شليک گلوله به سرش خودکشي کرد. در سال 2011 يکي از منابع سازمان دولتي کودکان و خانوادهٔ آمريکا گفت در بازجوييهايي که از جکسون داشتهاند او را بيگناه تشخيص دادند.
مايکل جکسون در تور جهاني بد
ازدواج هاي مايکل جکسون
1994: ازدواج اول مايکل جکسون
در 26 مه 1994 جکسون با ليزا ماري پريسلي، دختر الويس پرسلي ازدواج کرد. آنها اولين بار در سال 1975 وقتي ليزا دختري 7 ساله بود، در يکي از گردهماييهاي فاميلي جکسون در هتل و کازينوي بزرگ مترو گلدوين ماير يکديگر را ملاقات کردند و در اواخر سال 1992، توسط يک دوست مشترک دوباره با هم مرتبط شدند. وقتي اتهامات سوءاستفادهٔ جنسي از کودکان علني شد، جکسون به حمايت عاطفي ليزا ماري وابسته شد. آنها هر روز به يکديگر تلفن ميزدند. او نسبت به سلامتي رو به افول جکسون و اعتياد او به داروهاي آرامبخش نگران بود. او سعي کرد که جکسون را متقاعد کند که اتهامات را خارج از دادگاه حل و به يک مرکز درمان اعتياد مراجعه کند.
من باور داشتم که او هيچ کار نادرستي انجام نداده و اينکه به او به ناحق تهمت زدن؛ و بله من کمکم مجذوب او شدم. ميخواستم نجاتش دهم. احساس کردم ميتونم اين کارو بکنم.
نزديک پاييز 1993 جکسون تلفني به ليزا گفت:
«اگه ازت بخوام که با من ازدواج کني، اينکارو ميکني؟» ليزا هم موافقت کرد. اين درحالي بود که ليزا هنوز از شوهر قبلياش، دني کاف جدا نشده بود. او از دني دو فرزند داشت. ليزا 27 ساله و مايکل 37 ساله بهطور خصوصي در جمهوري دومينيکن ازدواج کردند. البته طرفين تا دو ماه ازدواجشان را انکار نمودند. ليزا 20 روز پيش از ازدواج با مايکل از دني کاف طلاق گرفت. او دليل طلاق از شوهرش را، عشقش به مايکل بيان کرد. در آن زمان، بسياري بر اين باور بودند که اين ازدواج حقهاي براي سرپا نگه داشتن چهرهٔ مردمي جکسون در پرتوي اتهامات قبلي سوءاستفادهٔ جنسياست. جکسون و پرسلي کمتر از دو سال بعد -در ژانويه 1996- از يکديگر جدا شدند. آنها دليل جدايي را اختلافات غيرقابل حل اعلام کردند. ليزا در سال 2010 در مصاحبه با اپرا وينفري گفت: «ما تا 4 سال پس از طلاق هم با هم بوديم. در اين مورد که به يکديگر برگرديم حرف ميزديم و بعد دعوا ميکرديم و دوباره همينطور… و بعد من ديگر او را کنار گذاشتم زيرا به دنبال ثبات بودم». ليزا همچنين گفت که يکي از مهمترين دلايل طلاق آنها، بچهدار شدن بود. مايکل علاقهٔ بسياري به پدر شدن داشت در حالي که ليزا ميخواست تا ابتدا از زندگيشان مطمئن بشود. او همچنين يکي ديگر از دلايل طلاقش را اينگونه شرح داد: «موقعيتي پيشآمد که او ميبايست بين من و آن خون آشامان (افراد دور و برش) يکي را انتخاب ميکرد؛ و او مرا بيرون راند».
ازدواج دوم مايکل جکسون و پدر شدن
يک ماه پس از آغاز تور جهاني تاريخ و 9 ماه پس از طلاق ليزا پريسلي، جکسون با دوست ديرينهاش، پرستار، دِبي رو در شهر سيدني، استراليا ازدواج کرد. اين دو ابتدا يکديگر را در اواسط دههٔ هشتاد، وقتي جکسون متوجه شد که مبتلا به بيماري پيسي است، ملاقات کردند. دبي رو سالهاي زيادي را به مراقبت از بيماري جکسون و همچنين حمايت عاطفي از او مشغول بود، بنابراين قبل از آنکه بهطور رمانتيک درگير شوند، رابطهٔ دوستي مستحکمي ايجاد کرده بودند.
تولد فرزندان مايکل جکسون
دبي رو در زمان ازدواج، 6 ماه بود که فرزند اول جکسون را حامله بود. آنها ابتدا قصد ازدواج نداشتند، اما بعد از اينکه دبي رو براي اولين بار باردار شد، مادر جکسون دخالت کرد و آنها را متقاعد به ازدواج نمود. جکسون از دبي صاحب يک فرزند پسر بهنام «مايکل جوزف جکسون پسر» (زادهٔ 13 فوريه 1997) معروف به «پرينس» و يک فرزند دختر بهنام «پاريس مايکل کاترين جکسون» (زادهٔ 3 آوريل 1998) شد. اين زوج در 8 اکتبر 1999 از يکديگر جدا شدند. جکسون از توضيح دليل جدايي خودداري کرد و آن را جزء اطلاعات خصوصي دانست، پس از آن وي توانست سرپرستي کامل فرزندان را برعهده بگيرد، اما با وجود آن که طلاق نسبتاً دوستانه بود، اختلافات بين جکسون و دِبي بر سر مسائل سرپرستي فرزندان تا سال 2006 ادامه داشت.
در سال 1997، جکسون آلبوم ريميکس خون روي زمين رقص: تاريخ در ميکس را منتشر کرد، که شامل بازترکيبهايي از تکآهنگهاي برتر آلبوم تاريخ و پنج آهنگ جديد بود. فروش جهاني اين آلبوم تا سال 2007 شش ميليون کپي گزارش شده و هماکنون پرفروشترين آلبوم ريميکس جهان است.
جکسون در چند رويداد خيريه در ژوئن 1999 شرکت نمود. او در کنسرت خيريهاي به تاريخ 1 ژوئن در مودنا، ايتاليا به لوچيانو پاواروتي پيوست. اين نمايش در حمايت از سازمان خيريهٔ «فرزندان جنگ» بود همچنين يک ميليون دلار براي آوارگان بمباران يوگسلاوي توسط ناتو در سال 1999، و مبالغي هم براي کودکان گواتمالا جمعآوري نمود. در 27 ژوئن، جکسون کنسرتهاي خيريهٔ «مايکل جکسون و دوستان» را در کشور آلمان و کره جنوبي سازماندهي نمود. برخي از هنرمندان سرشناس شرکتکننده در اين کنسرت عبارت بودند از: اسلش، اسکورپيونز، بويز تو من، ماريا کري، اي. آر. رحمان، آندريا بوچلي و لوچيانو پاواروتي. درآمد اين کنسرتها به بنياد کودکان نلسون ماندلا، يونسکو و نهضت بينالمللي صليب سرخ و هلال احمر هديه داده شد.
2000 تا 2002: اختلاف با ناشران موسيقي، آخرين آلبوم و فرزند سوم
در سال 2000 به علت اينکه جکسون بيشتر از هر سرگرميساز و هنرمندي در جهان از مراسم خيريه حمايت کرده بود، کتاب رکوردهاي جهاني گينس رکورد «بيشترين حمايت از سازمانهاي خيريه توسط يک پاپ استار» را به نام او ثبت کرد.
شش سال بعد از آخرين آلبوم تاريخ (1995) و به دور از چشم عموم و در شرايطي که توقعات بسيار بالايي وجود داشت، جکسون آلبوم شکستناپذير را در سال 2001 منتشر کرد. شکستناپذير آخرين آلبوم استوديويي جکسون بود که پيش از مرگش در سال 2009 منتشر شد و گفته ميشد که پرهزينهترين آلبوم تمام تاريخ است. سوني ادعا کرد که ساخت آلبوم 40 ميليون دلار هزينه داشتهاست. سوني همچنين ادعا کرد که بابت تبليغات آلبوم، 25 ميليون دلار ديگر خرج کرد. اما اين ادعاي بزرگي بود زيرا تبليغات آلبوم بسيار ضعيف بود. ساخت اين آلبوم سه سال طول کشيد و جکسون بر روي بيش از 50 آهنگ کار کرد. شکستناپذير درحالي منتشر شد که جکسون با شرکت سوني ميوزيک اختلافات جدي پيدا کرده بود. سوني سالها سعي در خريد تمام سهم جکسون از کاتالوگ موسيقي مشترکشان داشت. اگر حرفه يا وضعيت مالي جکسون خراب ميشد، او مجبور به فروش کاتالوگش ميگرديد؛ بنابراين سوني از افول موقعيت جکسون سود ميبرد. درست قبل از انتشار شکستناپذير جکسون به رئيس سوني موزيک اينترتينمنت اطلاع داد که در حال ترک سوني است. در نتيجهٔ اين اقدام، تمامي انتشار تکآهنگها، فيلمبرداريها و افتتاحيههاي مربوط به آلبوم شکستناپذير لغو شد و آلبوم بدون هيچ تشريفات و تبليغي منتشر شد. در پاسخ، سوني ادعا کرد که آنها 25 ميليون دلار براي تبليغ آلبوم هزينه کردند؛ اما با توجه به اينکه جکسون از اجراي تور در ايالات متحده خودداري نمود، آنها قادر به تبليغات با انرژي کافي براي آلبوم شکستناپذير نبودند.
براي کمک به تبليغات آلبوم، يک جشن ويژه به مناسبت 30مين سال فعاليت هنري جکسون به عنوان يک خوانندهٔ انفرادي، در سالن مديسن اسکوئر گاردن در نيويورک برگزار شد. اين جشن دربرگيرندهٔ دو کنسرت در تاريخهاي 7 و 10 سپتامبر بود. دومين کنسرت دقيقاً چند ساعت قبل از حملات 11 سپتامبر 2001 اتفاق افتاد. جکسون براي اولين بار از سال 1984 با برادرانش روي صحنه ظاهر شد. همچنين اين نمايش اجراهايي توسط بريتني اسپيرز، آشر، ويتني هيوستون، شگي، ري چارلز، ليزا مينلي، مارک آنتوني، انسينک، اسلش و هنرمندان ديگري ارائه داد. بعد از حملات 11 سپتامبر 2001، جکسون به سازماندهي کنسرت خيريهٔ متحد ايستادهايم: از اين بيشتر چه ميتوانم بدهم در واشينگتن دي. سي. کمک نمود. کنسرت در 21 اکتبر 2001 برگزار شد و شامل اجراهايي توسط تعدادي از هنرمندان بود. جکسون آهنگ «بيش از اين چه ميتوانم بدهم» را در اختتاميه اين مراسم به اجرا درآورد.
شکستناپذير از همان ابتدا در برترين جايگاه جداول 13 کشور وارد شد و تقريباً 13 ميليون نسخه از آن تا سال 2009 در سراسر جهان به فروش رفتهاست. اين آلبوم در مقايسه با آثار ديگر هنرمندان همچنان يک موفقيت تجاري برجسته بود، هرچند که در مقايسه با آثار گذشتهٔ جکسون به موفقيت چشمگيري نرسيد. از اين آلبوم سه تکآهنگ ارائه شد: «دنياي مرا باشکوه ميکني»، «گريه» و «پروانهها» که آخري نماهنگ نداشت. در سال 2010 نيز توسط خوانندگان مجلهٔ بيلبورد به عنوان بهترين آلبوم دههٔ 2000 ميلادي شناخته شد.
سومين فرزند مايکل جکسون
سومين فرزند جکسون، پرينس مايکل دوم معروف به بِلَنکِت، در سال 2002 متولد شد. جکسون هويت مادرش را فاش نکرد، اما گفت که تولد فرزند در نتيجهٔ لقاح مصنوعي از سلولهاي اسپرم خود او بودهاست. در 20 نوامبر همان سال، جکسون در پاسخ به اصرار هواداراني که زير بالکن اتاق هتل او در برلين، آلمان جمع شده و خواهان ديدن نوزاد او بودند، پسر تازه متولد شدهٔ خود را روي بالکن اتاق هتل آورد. جکسون در حالي که او را در بازوي راست خود نگه داشته بود و پارچهاي را به ملايمت روي چهرهاش انداخته بود، او را براي يک لحظه از نردهٔ بالکن هتل آويزان کرد که چهار طبقه از زمين فاصله داشت. اين حرکت، انتقادات شديدي را در رسانهها برانگيخت و رسانهها مدعي شدند که جکسون صلاحيت نگهداري از کودکانش را ندارد. جکسون عذرخواهي کرد و اين واقعه را «يک اشتباه وحشتناک» خواند.
2003 تا 2005: دادگاه مربوط به دومين اتهامات سوءاستفادهٔ جنسي مايکل جکسون
با آغاز ماه مه 2002، جکسون به يک گروه فيلمبرداري به رهبري مارتين بشير اجازه داد تا براي ساخت فيلمي مستند او را همراهي کنند. اين مستند در سال 2003 تحت نام زندگي با مايکل جکسون در تلويزيون نمايش داده شد و باعث شد تا تصويري غيرمنتظره از جکسون به نمايش درآيد. بشير در اين مستند، مزرعه نورلند را «مکاني خطرناک» براي کودکان توصيف نمود. همچنين جکسون پدري نالايق توصيف شد که فرزندانش را مورد آزار قرار ميدهد. جکسون پس از پخش مستند، در بيانيهاي گفت که بشير به او «خيانت» کرده و تصوير وارونه از او به نمايش گذاشتهاست. کمي بعد از پخش مستند بشير، مايکل در پاسخ به آن، مستندي با نام «دومي را داشته باش: صحنههايي که هرگز نديدهايد» را منتشر کرد.
سوني در 17 نوامبر 2003 مجموعهاي از برترين آثار جکسون را تحت نام نامبر وانز بر روي سيدي و ديويدي منتشر کرد. اين آلبوم تا سال 2010 بيش از 13 ميليون نسخه فروش داشتهاست. نامبر وانز يک روز بعد در آمريکا منتشر شد. تنها ساعاتي قبل از انتشار آلبوم در آمريکا، خبري منتشر شد مبني بر اينکه جکسون تحت تعقيب پليس کاليفرنيا قرار دارد. 70 پليس به مزرعهٔ نورلند هجوم بردند و به مدت 14 ساعت آن را تفتيش کردند تا مدرکي عليه جکسون پيدا کنند. در همين زمان، جکسون در لاس وگاس، نوادا در حال ضبط نماهنگ براي تکآهنگ تازه منتشر شدهاش با نام «يک شانس ديگر» بود. جکسون کار ضبط را ادامه داد و 3 روز بعد با يک جت اجارهاي به فرودگاه سانتا باربارا رفت و خود را تسليم پليس کرد.
جکسون توسط گاوين آرويزو، پسري 13 ساله و مبتلا به بيماري سرطان که براي درمان، چند ماه را به همراه خانوادهاش در مزرعهٔ نورلند گذرانده بود متهم به کودک آزاري شده بود. اين اتهامات، برعکس اتهامات سال 1993، منجر به برگزاري دادگاهي با نام «مردم در برابر جکسون» شد. دادگاه به مدت پنج ماه و تا پايان مه 2005 به طول انجاميد. در طول جريان دادگاه، اين موسيقيدان براي بار ديگر از بيماريهاي وابسته به استرس رنج برد و وزن زيادي را از دست داد. او همچنين به داروهاي مرفين و پتيدين وابسته شد. در ماه ژوئن، جکسون از تمامي اتهامات تبرئه شد و بيگناه شناخته شد.
بعد از پايان جريان دادگاه، شايعه گرديد که جکسون در کشور بحرين سکونت دارد در حالي که او بعد از دادگاه به مدت 1 سال و نيم در کشور ايرلند ساکن شد و به هيچ عنوان در بحرين يا دبي سکونت نداشت. اما به عنوان مهمان شيخ عبدالله، دومين پسر پادشاه بحرين به جزيرهٔ بحرين در خليج فارس مسافرتهاي مکرر انجام ميداد. برخي خبرگزاريها اخباري منتشر کردند مبني بر توافق مالي مايکل و شاهزاده که در ازاي پرداخت 7 ميليون دلار از جانب شاهزاده بحريني، مايکل اقدام به انتشار يک آلبوم مشترک با وي نمايد و همچنين خودزندگينامه خود را در آن کشور بنويسد که به دليل عدم انجام اينکار توسط مايکل بعد از گرفتن ميزاني از پول، شاهزاده از مايکل به دادگاه عالي لندن شکايتي را ارائه دادهاست. مايکل اين ادعا را تکذيب و عنوان ميکرد اين پول صرفاً يک هديه بودهاست.
شايعه مسلمان شدن مايکل جکسون
در نتيجهٔ اين مسافرتهاي مايکل به بحرين شايعهٔ مسلمان شدن مايکل جکسون در پي اعلام يک روزنامهٔ شايعه پرداز به وجود آمد. با اين که اين شايعه واقعيت نداشت، اما عدم رد يا تأييد آن توسط مايکل جکسون باعث قوت گرفتن آن شد. اما خانوادهٔ مايکل خبر دادهاند که مايکل کتابهاي مرتبط با دين اسلام را مطالعه ميکرد و به اسلام اطمينان داشت. پس از مرگ ناگهاني و مشکوک مايکل جکسون، برادر او، جرمين جکسون، که از سال 1989 مسلمان شده بود و براي مسلمان شدن مايکل فشار زيادي بر روي او ميآورد، اعلام کرد:
اگرچه او هرگز مسلمان نشد اما به اسلام اعتماد داشت. اگر او به اسلام ميگراييد، امروز زنده بود.
بعد از مرگ مايکل جکسون، اين شايعه دوباره شدت گرفت، تا جايي که در برخي منابع گفته شد که مايکل جکسون را به شيوهٔ اسلامي دفن ميکنند؛ اما هرگز اين اتفاق نيفتاد.
2006 تا 2009: بسته شدن نورلند و سالهاي پاياني
در مارس 2006، بعد از بسته شدن درهاي مزرعه نورلند که خانهٔ اصلي مايکل جکسون به حساب ميآمد، گزارشهايي مبني بر مشکلات مالي جکسون منتشر شد. يک مسئلهٔ مالي مهم براي او مربوط به يک وام 270 ميليون دلاري بود، که توسط انتشارات تحت مالکيت او (انتشارات موسيقي سوني/ايتيوي) ضمانت شده بود. بعد از تأخيرات مکرر در بازپرداختها، يک بستهٔ کمک مالي، وامها را از بانک آمريکا به متخصص قرض فورترس اينوستمنتس انتقال داد. سوني بستهٔ جديدي پيشنهاد کرد، اين بسته جکسون را وادار به قرض 300 ميليون ديگر و کاهش مبلغ قسطهاي پرداختي ميکرد. همچنين سوني با اين پيشنهاد فرصت خريد سهم جکسون از شرکت موسيقي مشترکشان را بيشتر ميکرد. جکسون کمک مالي سوني را پذيرفت اما جزئيات اين معامله علني نشد. طبق گزارش مجلهٔ فوربس با وجود اين وامها، جکسون همچنان سالي 75 ميليون دلار فقط از شراکت انتشاراتياش با سوني، درآمد به دست ميآورد.
در نخستين ماههاي سال 2006 خبر داده شد که جکسون با يک شرکت بحريني به نام «تو سيز رکوردز» قرارداد بستهاست. با اين وجود هيچ محصولي از اين قرارداد حاصل نشد و گاي هولمز، مدير «تو سيز رکوردز» بعدها گفت که اصلاً اين قرارداد به نتيجه نرسيده بود.
يکي از اولين موقعيتهايي که جکسون بعد از جريان دادگاهش در عموم ظاهر شد، بازديد او از دفتر کتاب گينس در لندن، انگلستان در نوامبر 2006 بود. در آن بازديد هشت رکورد ديگر براي او ثبت شد، که «موفقترين سرگرميساز تمام دورانها» از آن جمله بود.
در سپتامبر همان سال جکسون و همسر سابقاش، دبي رو بعد از مدتها بر سر حضانت فرزندانشان به توافق رسيدهاند. شرايط اين توافق علني نشد و جکسون نيز همانند گذشته حضانت پرنس و پاريس را بر عهده گرفت. در ماه اکتبر، راجر فريمن، خبرنگار شبکهٔ فاکس نيوز خبر داد که جکسون در يک استوديو در کشور اروپايي ايرلند به ضبط آهنگ مشغول است. از زماني که خبر به نتيجه نرسيدن قرارداد جکسون با «تو سيز رکوردز» منتشر شد، معلوم نبود که جکسون بر روي چه آثاري کار ميکند يا چه کسي تهيهکنندگي جلسههاي ضبط را برعهده ميگيرد. در ماه نوامبر، جکسون عوامل فيلمبرداري بازديد هاليوود را به استوديوي خود در ايرلند دعوت کرد و شبکهٔ اماسانبيسي مدعي شد که جکسون در حال کار بر روي يک آلبوم جديد است که ويل. آي. ام تهيهکنندگي آن را برعهده خواهد داشت.
در 15 نوامبر جکسون در مراسم جايزه موسيقي جهان سال 2006 شرکت کرد و «جايزهٔ الماس» را به مناسبت فروش حداقل بيش از 100 ميليون نسخه از آثار دريافت کرد.
پس از فوت جيمز براون، جکسون براي به جا آوردن احترامات خود نسبت به اين هنرمند به آمريکا بازگشت. او در تشييع جنازهٔ 8٬000 نفري جيمز براون که در 30 دسامبر 2006 برگزار شد، شرکت و به او اداي احترام نمود و گفت: «جيمز بروان بزرگترين الهامگر براي من بود».
در بهار 2007، جکسون و شرکت سوني، شرکت «فِيمِس موزيک الالسي» را خريدند. اين معامله حق نشر آهنگهاي هنرمنداني همچون ايکان، امينم، شکيرا، بک هانسن و بسياري ديگر را به انتشارات موسيقي سوني/ايتيوي که جکسون و سوني مالک آن هستند منتقل کرد. جکسون در طول اين مدت چندين آهنگ را به همراه ويل. آي. ام، ايکان و رد وان ضبط کرد.
در مارس 2007 جکسون در مصاحبهاي کوتاه با خبرگزاري آسوشيتد پرس گفت:
من از شش سالگي در صنعت سرگرميسازي هستم… به قول چارلز ديکنز «هم بهترين دورانها بوده، هم بدترين دورانها» اما من شغلم را عوض نميکنم… در حالي که بعضيها تلاشهاي مغرضانهاي براي صدمه زدن به من انجام دادن، من با قدمهاي بلند و روان به راهم ادامه ميدهم چون خانوادهاي عاشق، ايماني محکم و دوستان و هواداران بينظيري دارم که از من حمايت کردن و خواهند کرد.
در سپتامبر 2007 جکسون گفت که هنوز با ويل. آي. ام بر روي آلبوم کار ميکند. اما هرگز آلبومي از آنها منتشر نشد. در سال 2008 و به مناسبت 25مين سالگرد انتشار آلبوم تريلر، جکسون آلبومي حاوي دو لوحفشرده به نام تريلر 25 را منتشر کرد. تريلر 25 به سرعت به يک موفقيت تجاري بزرگ تبديل شد بهطوريکه در 12 هفتهٔ نخست انتشار، 3 ميليون نسخه از آن در جهان به فروش رسيد. اين آلبوم در اروپا و 8 کشور ديگر شمارهٔ 1، در آمريکا شمارهٔ 2 و در بريتانيا شمارهٔ 3 شد و در بيش از 30 کشور جهان، بين در 10 اثر برتر قرار گرفت. تريلر 25 به عنوان يک آلبوم دوباره منتشر شده مجوز ورود به جدول بيلبورد 200 را نداشت، اما به جايگاه نخست جدول برترين کاتالوگهاي پاپ بيلبورد وارد شد، و براي 10 هفتهٔ متوالي در آن جايگاه باقيماند و بهترين فروش در 12 سال اخير را در آن جدول رقم زد. در اين آلبوم جکسون با ايکان، ويل. آي. ام و فرگي همکاري داشت.
به منظور گراميداشت پنجاهمين سالگرد تولد جکسون، شرکت سوني بيامجي يک آلبوم به نام پادشاه پاپ را در کشورهاي مختلف منتشر نمود. اين آلبوم حاوي آثاري از دوران کاري گروهي يا انفرادي جکسون ميشد، که تماماً توسط هواداران همان کشورها انتخاب شده بودند. طبق انتخاب طرفداران، هر کشور، فهرست آهنگهاي منحصربهفرد خود را داشت. با وجود اينکه اين آلبوم در آمريکا منتشر نشد، اما در سطح وسيعي از کشورهاي جهان در 10 جايگاه برتر قرار گرفت.
در اواخر 2008 براي وامي که جکسون به ضمانت مزرعهٔ نورلند گرفته بود، فورتريس حراج اين ملک را بررسي کرد. اما سرانجام وام را به کلني کپيتال الالسي فروخت. در نوامبر همان سال، جکسون عنوان مزرعهٔ نورلند را به «کمپاني مزرعهٔ درهٔ سيکامور الالسي» تغيير داد. مزرعهٔ درهٔ سيکامور، شراکتي بين جکسون و کلني کپيتال الالسياست. وامي که جکسون بدهکار بود پرداخت شد. او 35 ميلون دلار از اين ريسک تجاري بهدستآورد. جکسون در زمان مرگش نيز صاحب بخشي از مزرعهٔ سيکامور/نورلند بود اما هنوز مشخص نيست که سهم او به چه اندازه بزرگ است.
در سپتامبر 2008 جکسون با حراجي جولين براي به مزايده گذاشتن يک مجموعهٔ بزرگ حاوي 1390 قلم از يادگاريهاي دوران زندگياش وارد مذاکره شد. حراج براي روزهاي 22 تا 25 آوريل برنامهريزي شد و نمايش آثار نيز از چهاردهم همان ماه آغاز شد اما قبل از روز مزايده و به درخواست خود جکسون، حراجي کاملاً لغو شد.
بازگشت دوباره مايکل جکسون به صحنه بعد از 12 سال
در مارس 2009، جکسون اعلام کرد که از 8 ژوئيه، 10 کنسرت با عنوان اين آخرش است در ورزشگاه او2 آرنا لندن اجرا خواهد نمود. اين کنسرتها اولين مجموعه کنسرتي بود که جکسون از زمان تور جهاني تاريخ در سال 1997 انجام ميداد. او در توضيح گفت: «فقط ميخواستم بگم که اينها آخرين اجراهاي نمايشي من خواهند بود. وقتي ميگم اين آخرش است، واقعاً منظورم همين است» و اضافه کرد که اين «آخرين فراخوان به پردهٔ نمايش» اوست. اين 10 کنسرت براي جکسون درآمدي معادل تقريباً 50 ميليون يورو به همراه ميآورد. به دليل استقبال بينظير مردم، تعداد کنسرتها به 50 کنسرت افزايش يافت و تمام 1 ميليون بليط در عرض کمتر از 2 ساعت به فروش رفت.
تاريخ شروع کنسرتها 13 ژوئيه 2009 و پايان آن 6 مارس 2010 (به مدت 6 ماه) بود. کمتر از 3 هفته قبل از شروع اولين کنسرت در لندن، جکسون بر اثر ايست قلبي در خانهاش در لسآنجلس، آمريکا درگذشت. پس از مرگ مايکل و لغو اجراها، شرکت AEG Live نيز تمامي 85 ميليون دلار پول پرداختي براي بليتها را بازگرداند؛ بازپرداخت براي کنسرت کنسل شدهاي که رکورد بهترين فروش بليت را کسب کرده بود.
در مکالمهاي تلفني به تاريخ 10 مهٔ 2009 که پس از مرگ جکسون، از تلفن پزشک شخصياش، کانراد موري پيدا شد و در دادگاه محاکمهٔ موري در سال 2011 براي اولين بار پخش گرديد جکسون قصدش از اجراي اين کنسرتها را چنين بيان کرد:
ما بايد خارقالعاده باشيم. وقتي مردم سالن کنسرت را ترک ميکنند، وقتي مردم نمايش مرا ترک ميکنند ميخواهم با خودشان بگويند که هرگز چنين چيزي را در زندگيشان نديدهاند. شگفتانگيز است. او بزرگترين صحنهگردان دنياست؛ و من با پولش يک بيمارستان براي ميليونها کودک جهان ميسازم. بزرگترين بيمارستان دنيا، بيمارستان کودکان مايکل جکسون.
شرکت کلمبيا پيکچرز، فيلمي مستند به نام مايکل جکسون:
اين آخرش است که حاوي آخرين تمرينها، وقايع پشت صحنه و مصاحبههاي مربوط به کنسرت اين آخرش است بود را از تاريخ 28 اکتبر 2009، به مدت يک ماه، به نمايش عمومي در سينماهاي سراسر جهان درآورد. اين مستند با فروش کلي 261 ميليون دلار، به پرفروشترين فيلم مستند، موزيکال و کنسرتي جهان در تمام دورانها تبديل شد.
مرگ مايکل جکسون
گلگذاري طرفداران جکسون بر روي ستارهٔ مرتبط با وي در پيادهرو مشاهير هاليوود
مايکل جکسون در 25 ژوئن 2009 (4 تير 1388) و تنها 18 روز قبل از آغاز اولين کنسرت «اين آخرش است» بر اثر ايست قلبي درگذشت.
بيشتر بدانيد : پنجمين سالگرد درگذشت سلطان پاپ؛مايکل جکسون+تصاوير
حواشي مرگ ناگهاني و تلخ مايکل جکسون
مرگ ناگهاني مايکل شبهههاي زيادي را به وجود آورد زيرا او تنها 12 ساعت قبل از مرگش در حال اجراي تمرينهاي سخت بر روي صحنهٔ سالن استيپلز سنتر براي کنسرتهاي «اين آخرش است» بود. شايعه شد که مرگ مايکل به علت مصرف بيش از حدّ مواد مخدر بودهاست اما پزشکي قانوني لسآنجلس بعد از کالبدشکافي بدن مايکل توضيح داد که هيچگونه اثري از دارو و مواد مخدري همانند دمرول، مورفين، حشيش، کوکايين و قرصهاي ضدافسردگي و همچنين مشروبات الکلي در بدن مايکل پيدا نشد. پزشکي قانوني اضافه کرد که تنها چند دارو خوابآور از جمله داروي قوي بيهوشي پروپوفول در بدن مايکل بودهاست.
دستگيري پزشک مايکل جکسون به جرم قتل وي
2 ماه بعد از مرگ مايکل، پزشکي قانوني لسآنجلس رسماً مرگ مايکل جکسون را «قتل» معرفي کرد. جکسون در شب 3 سپتامبر در گورستان «فارست لاون» در کاليفرنيا به خاک سپرده شد. علت قتل «تزريق توسط غيرمتخصص» و «آسيبي مرگ بار» اعلام شد. سپس پزشک مايکل، دکتر کانراد موري، متخصص بيماريهاي قلبي متهم به قتل غيرعمد او شد و دادگاه بررسي به جرم دکتر موري او را مجرم شناخته و به چهار سال حبس در زندان محکوم کرد. وي هماکنون در يکي از زندانهاي کاليفرنيا به سر ميبرد.
مايکل جکسون زنده است!
خبر مرگ مايکل جکسون به صورت گسترده تحت پوشش قرار گرفت. وبگاههاي خبرگزاري لسآنجلس تايمز و تيامزد به دليل هجوم کاربران مدتي از کار افتادند، گوگل به دليل هجوم گسترده کاربران و جستجوي کلمه «مايکل جکسون» و به دليل مشکوک شدن به حمله داس، نيم ساعت از دسترس خارج شد، وبسايتهاي توئيتر و ويکيپديا نيز به دليل هجوم گسترده کاربران دچار مشکل شدند. بنياد ويکيمديا اعلام کرد که صفحه بيوگرافي مايکل جکسون در يک ساعت حدود يک ميليون بازديدکننده داشتهاست؛ و اين يک رکورد در آمار ويکيپديا حساب ميشود.
در روز 7 ژوئيه 2009 و 12 روز بعد از مرگ مايکل مراسمي عمومي براي يادبود مايکل برگزار شد که مملو از ابراز احساس توسط شرکتکنندگان و اجراکنندگان بود. نزديک به 2 ميليون نفر از سراسر دنيا براي شرکت در اين مراسم حاضر شدند که تنها 20 هزار نفر توانستند به داخل مراسم راه يابند. همچنين بيش از 1 ميليارد نفر اين برنامه را به صورت زنده از سراسر جهان مشاهده کردند. مراسم يادبود مايکل در کنار برنامههايي همانند مراسم خاکسپاري پرنسس دايانا و ازدواج شاهزاده ويليام، دوک کمبريج و کاترين ميدلتون که در سال 2011 اتفاق افتاد به يکي از پربينندهترين برنامههاي تلويزيوني تاريخ تأسيس تلويزيون تبديل شد.
سبک موسيقي، رقص و پوشاک مايکل جکسون
صحنهاي از نماهنگ «مجرم زيرک» که جکسون در آن براي اولين بار از تکنيک ضد جاذبه استفاده کرد. جکسون يک کفش مخصوص براي انجام اين رقص اختراع کرد.
جکسون در طول دوران فعاليتاش 38 نماهنگ منتشر کرد. اولين نماهنگ او «تا به اندازهٔ کافي گيرت نيومده بس نکن» (1979) و آخرين نماهنگ رسمي وي «دنياي مرا باشکوه ميکني» (2001) بود. برخي از نماهنگهاي جکسون توسط کارگردانان معروف هاليوودي همانند مارتين اسکورسيزي، فرانسيس فورد کوپولا، ديويد فينچر و اسپايک لي کارگرداني شدهاست. همچنين در برخي از نماهنگهاي جکسون افراد مشهوري همانند استيون اسپيلبرگ، مارلون براندو، نائومي کمپبل، کريس تاکر، مايکل مدسن، ديويد کاپرفيلد، جان تراولتا، ووپي گلدبرگ، مايکل جردن، مکالي کالکين، ادي مورفي و… به نقشآفريني پرداختند.
جکسون با نماهنگهايش توانست شبکهٔ تازه تأسيس امتيوي را که تا ورشکستياش چيزي نماده بود، «به روي نقشه» بياورد. او موزيک ويدئوها را از مجموعهاي از تصاوير و عکسها، به روايتي داستاني، به صورتي که امروز ميبينيم تبديل کرد و انقلابي در صنعت موسيقي به پا کرد. او فرم سادهٔ موزيک ويدئوها را از طريق داستان، حرکات رقص و جلوههاي ويژه، به يک حالت هنري و يک ابزار تبليغاتي تبديل نمود.
ميراث و تأثير مايکل جکسون
رقص دسته جمعي مردم در مکزيکو سيتي. اين رقص به عنوان «بزرگترين رقص دسته جمعي جهان» در کتاب گينس ثبت شدهاست. 13٬957 نفر در اين واقعه، به بازسازي رقص تريلر مايکل جکسون در روز تولدش ميپردازند. در اين رقص تنها کساني که لباس مردگان و مخصوص نماهنگ تريلر را پوشيده بودند جز رقصندگان به حساب ميآمدند و بقيهٔ مردم که بالغ بر 50٬000 نفر بودند، شمارش نشدند.
جکسون در طول دوران کارياش، توسط موسيقي و فعاليتهاي بشردوستانه، تأثيري «بينظير» بر روي نسل جوان در سطح جهاني گذاشتهاست. او همچنين هنر ساخت نماهنگ را تغيير داد و راه را براي موسيقي پاپ مدرن هموار نمود. او با موسيقي و نماهنگهايش، تبعيضنژادي را در شبکهٔ امتيوي فروپاشيد و کمک کرد تا اين شبکه که فقط دو سال از تأسيساش ميگذشت و در مرز ورشکستگي بود، در بين مردم محبوب شود.
بيشتر بدانيد : مجسمه اسکار 5 ميليارد توماني مايکل جکسون گم شده است! عکس
هنرمندان متاثر از مايکل جکسون
جکسون هنرمندان بيشماري را از نظر سبک موسيقي، مد، آواز، رقص، صحنهگراني و… تحت تأثير قرار دادهاست. از اين هنرمندان ميتوان به مدونا، ماريا کري، آشر، بريتني اسپيرز، کريس براون، بيانسه، گرين دي، مايلي سايرس، فيفتي سنت، جاستين تيمبرليک، ليدي گاگا، جاستين بيبر، ني-يو، جنيفر لوپز، آدام لمبرت ريانا و آر. کلي و بسياري ديگر اشاره کرد.
استو هواي، منتقد مجلهٔ آلميوزيک او را اينگونه توصيف ميکند:
«يک ايزد توقف ناپذير، که تمام ابزارها را براي فتح جداول موسيقي به ارادهٔ خود در اختيار دارد؛ صدايي که بلافاصله خود را نشان ميدهد؛ حرکات رقصي که چشمها را خيره ميکند؛ استعدادها و قابليتهاي موسيقايي حيرتانگيز، و محبوبيت و قدرت بسيار بسيار زياد يک ستاره».
در سال 1984 (26 سالگي مايکل) مجلهٔ تايم نوشت:
«جکسون بزرگترين چيز از زمان بيتلز است. او داغترين پديدهٔ فردي از زمان الويس پرسلي است؛ و شايد تا هميشه به عنوان محبوبترين هنرمند سياهپوست باقي بماند».
محبوب ترين هنرمند تاريخ
6 سال بعد، مجلهٔ ونيتي فير اعلام کرد که جکسون محبوبترين هنرمند در تاريخ است.
جايزهها و افتخارات مايکل جکسون
مايکل جکسون در سن 24 سالگي به آن چنان شهرت و محبوبيتي دست يافت که تا آن زمان تنها الويس پريسلي و گروه بيتلز بدان دست يافته بودند. در سال 1984، نام جکسون براي دومين بار در پيادهروي شهرت هاليوود ثبت شد. او اولين هنرمند موسيقي بود که نامش دوبار در اين پيادهرو ثبت ميشد. (تا به امروز فقط 6 هنرمند موسيقي موفّق به دريافت 2 ستاره شدند) او در طول فعاليت کارياش، موفق به دريافت نزديک به 400 جايزه شدهاست که اين ميزان بيشتر از هر هنرمند ديگري در سطح جهان ميباشد. او از معدود هنرمندانياست که دوبار به تالار مشاهير راک اند رول فرا خوانده شدهاست. او به تالار مشاهير آهنگ سازان نيز در سال 2002 فرا خوانده شد. ديگر جوايز او عبارتند از تعداد 23 جايزه رکوردهاي جهاني گينس که باعث شد او به رکورددارترين هنرمند جهان تبديل شود. او در طول عمرش موفق به برنده شدن 18 جايزه گرمي شد. همچنين او داراي 13 تکآهنگ شماره يک در جدول 100 آهنگ داغ بيلبورد است. (بيش از هر هنرمند مرد ديگري بعد از پايهگذاري جدول 100 آهنگ داغ بيلبورد)
در سال 1991 (33 سالگي مايکل)، مراسم جايزهٔ موزيک ويدئوي امتيوي، به خاطر تأثير بسيار زيادي که جکسون بر روي شبکهٔ امتيوي گذاشت، «جايزهٔ ويدئوي پيشگام امتيوي» را که بزرگترين و معتبرترين جايزهٔ اين مراسم است، به نام مايکل جکسون تغيير داد و آن را «جايزهٔ ويدئوي مايکل جکسون» ناميد.
مايکل بيش از هر هنرمند ديگري آلبوم پرفروش دارد. آلبوم تريلر او پرفروشترين آلبوم موسيقي جهان در تمام دورانها است. آلبوم بد در رتبه پنجم و آلبوم خطرناک در رتبه 13 پرفروشترين آلبومهاي موسيقي جهان جاي گرفتهاند.
مايکل جکسون «پرفروشترين هنرمند جهان در تاريخ نمايش» است. از آثار وي، بدون در نظر گرفتن گروه جکسون فايو، بين 750 ميليون تا 1 ميليارد نسخه در جهان فروش رفتهاست. او پرفروشترين هنرمند موسيقي تاريخ نيز ميباشد.
او محبوبترين هنرمند در تاريخ صنعت نمايش، مشهورترين انسان مَرد جهان در طول تاريخ و پرجايزهترين هنرمند جهان است. کتاب گينس در سال 2006 اعلام کرد که مايکل جکسون «مشهورترين انسان زندهٔ جهان» است. همچنين فعاليتهاي نيکوکارانهٔ مايکل باعث شد که کتاب گينس در سال 2000 رکورد «نيکوکارترين فرد مشهور» را به نام او ثبت کند. او بيشتر ثروت خود را به انجام کارهاي خيريه بخشيد. او 2 بار نامزد جايزهٔ صلح نوبل شدهاست؛ يکبار در سال 1998 و ديگري در سال 2003.
تحصيلات مايکل جسکون
مايکل جکسون داراي مدرک دکتراي ادبيات انساني از دانشگاه متحد سياهپوستان است. همچنين داراي دکتراي افتخاري ادبيات انساني از دانشگاه فيسک نيز ميباشد.
ثروت مايکل جکسون
آمار دقيقي از ثروت مايکل جکسون در دست نيست. در 6 فوريه 2003، مارتين بشير در مستند زندگي با مايکل جکسون از مايکل پرسيد که چقدر سرمايه دارد؛ مايکل در پاسخ گفت بيش از 1 ميليارد دلار ثروت دارد. اما زماني که اين مستند از تلويزيون آمريکا پخش شد، باربارا والترز گفت: «از نظر او بالاي 1 ميليارد دلار است اما در واقع ثروت او بين 200 تا 300 ميليون دلار است». اين در حالياست که مايکل جکسون مالک نصف انتشارات موسيقي سوني/ايتيوي هست. کمپانياي که هماکنون بزرگترين انتشارات آثار موسيقي در جهان است. درآمد متوسط ساليانهٔ او از اين کمپاني بين 50 تا 100 ميليون دلار تخمين زده شدهاست. در کاتالوگ اين کمپاني، حقنشر بيش از 2 ميليون آهنگ از افرادي همچون الويس پريسلي، لئونارد کوهن، نيل دايموند، فيفتي سنت، باب ديلن، ليدي گاگا، جان مِير، امينم، انريکه ايگلسياس، شکيرا، کريستينا آگيلرا، ايکان، سلين ديون، کيتي تانستال، تيلور سويفت، جنيفر لوپز، بيانسه و همچنين حق نشر تمام آثار گروه بيتلز قرار دارد. ارزش اين انتشارات موسيقي در سال 2005، بين 4 تا 5 ميليارد دلار برآورد شد و هر سال هم به ارزش آن اضافه ميشود.
با اين حال تخمين زده ميشود که درآمدهاي جکسون از سهم سود آثار خودش، کنسرتهايش و مشارکت يا موافقتهايش، 500 ميليون دلار باشد. جکسون در طول عمرش بيش از 300 ميليون دلار از درآمدش را وقف اعمال خيريه و نيکوکارانه کرد.
مجلهٔ بيلبورد تخمين زدهاست، ثروت جکسون تنها 1 سال پس از مرگ ناگهانياش، حداقل 1 ميليارد دلار بيشتر شدهاست.
در ژوئيه سال 2011 مشخص شد که مايکل کلکسيوني شامل 182 اثر هنري دارد که تعداد بسياري از آنها را خودش خلق کردهاست. ارزش اين کلکسيون بيش از 900 ميليون دلار تخمين زده شدهاست. يک ارزياب آثار هنري بر اين باور است که کلکسيون هنري مايکل يکي از نايابترين و بيعيبترين مجموعههاي دنياست.
مايکل جوزف جکسن ( زاده 29 اوت 1958) موسيقي دان، سرگرميساز و بازرگان آمريکايي است. فرزند هفتم خانوادهٔ جکسن، او فعاليت حرفهاي خود را در عرصهٔ موسيقي از سن 11 سالگي بعنوان يکي از اعضاي گروه جکسن فايو آغاز نمود و در حالي که هنوز عضوي از گروه بود، در سال 1971 کار خود را به عنوان يک تکخوان شروع کرد. او را سلطان پاپ مينامند.
بيشتر بدانيد : اعدام مايکل جکسون وقتي در کنسرت هايش مايو مي پوشيد!
بيشتر بدانيد : کسي خانه مايکل جکسون را نمي خرد! + عکس
بيشتر بدانيد : 10 نکته درباره زندگي جنت جکسون خواهر مايکل جکسون!
تهيه و ترجمه
منبع: سيمرغ
http://www.CheKhabar.ir/News/126020/بيوگرافي مايکل جکسون- از ازدواج ها و اتهام کودک آزاري تا موفقيت هاي بي نظير