چه خبر - راز و رمز شگفتي ساز شدن در زندگي با نگاهي به جام جهاني 2018، شکوفايي به سبک بلژيک و کرواسي!
يکي از اين شگفتي ها حذف تيم ملي آلمان، قهرمان دوره گذشته بود که در گروهش چهارم شد و با ستاره هايش خيلي زود به کشورش بازگشت. حذف تيم هاي مدعي اسپانيا، پرتغال و آرژانتين در مرحله يک هشتم نهايي و برزيل در مرحله يک چهارم نهايي در کنار صعود بلژيک و کرواسي به نيمه نهايي، از نتايجي بود که کمتر طرفداري تا قبل از شروع جام، تصورش را مي کرد. در اين بين بايد به تساوي ارزشمند تيم ملي کشورمان در برابر پرتغال، قهرمان يورو 2016 و پيروزي بر قهرمان بلامنازع آفريقا هم اشاره کرد. يک شگفتي متفاوت ديگر، اين بود که اين جام به معناي واقعي، هيچ ستاره اي نداشت و برخلاف جام هاي جهاني گذشته که يک ستاره تيم اش را يک تنه به قهرماني مي رساند، در اين دوره اصلا از اين ماجرا خبري نبود. بياييد در ادامه نگاهي روان شناختي به اين جام داشته باشيم.
غفلت از مزاياي کار گروهي ممنوع!
هر روز که از جام جهاني روسيه مي گذشت، شاهد حذف نام هاي پر آوازه اي بوديم که اسم هر يک از آن ها به تنهايي خود کوهي از اعتبار را به دنبال داشت! مسي، رونالدو، مولر، دخيا، پيکه، نيمار و... هيچ يک از آن ها در اين جام ماندگار نبودند و درعوض افرادي کم آوازه تر، خوش درخشيدند اما فرمول درخشش آن ها چيزي نبود جز team working يا همان کارگروهي. به طور مثال، همين نيمار که سمبل خودخواهي و سبک سري اين روزهاي فوتبال است هم نتوانست پر افتخار ترين تيم تاريخ جام جهاني را در جام نگه دارد. تاريخ هميشه نشان داده گروهي که اعضاي آن به يکديگر اعتماد کنند و در فعاليت هايشان همفکر، همراه و همدل باشند، پايدار خواهد ماند در غير اين صورت محکوم به فنا خواهد شد؛ روان شناسي تکاملي نيز بر اين موضوع صحه مي گذارد.
تلاش با اميد، انگيزه و خودباوري
نتايج انتهاي بيشتر ديدارهاي اين جام حتي عادل فردوسي پور که خودش را يک کارشناس تمام عيار مي داند، متعجب ساخت. پيروزي تيم هاي کمتر شناخته شده اي که براي کسب آبرو و اعتبار آمده بودند بر تيم هايي با لشکرهاي مجهز، جمع بندي جالب توجهي را رقم مي زد. اميد و انگيزه با چاشني تلاش مي تواند هر غير ممکني را روزي به ممکن تبديل کند. تلاش تيم هاي غير پرچمدار براي بقا و تزريق شادماني به جوامع شان ستودني بود و الحق که در اين زمينه گل کاشتند. ژاپن و ايران از قاره کهن، اروگوئه از مهد اقيانوس اطلس، بلژيک، سوئد و نهايتا کرواسي از قاره سبز ما را به اين باور رساندند که نيروي انگيزه و اميد بسيار مهم است. شايد همين انگيزه، اميد و خودباوري است که در هر انساني مي تواند چالش را به فرصت تبديل کند. بهتر است با حفظ انگيزه و به دور از پيش داوري، قدر چالش هاي پيش رويمان را بدانيم چرا که فرصت هاي طلايي از دل آن ها مي رويند.
شکوفايي نتيجه برنامه ريزي
چندان بيراه نيست اگر شلخته ترين تيم پر ستاره اين جام را آرژانتين بدانيم. آرژانتين تيمي بدون برنامه و سرگردان بود که استعدادهاي آن از جمله مسي، ديبالا و ايکاردي يکي يکي سوختند. به راستي خوزه سامپوئلي چه برنامه ريزي داشت؟ اين نداشتن تجانس و بي برنامگي، آرزوهاي شادمانه يک ملت را به راحتي بر باد داد. اما در آن سوي مرزها، عکس هاي ورزشي مربوط به دوران کودکي بازيکنان فعلي تيم بلژيک منتشر شد که حيرت انگيز بود و نشان مي داد که فدراسيون فوتبال بلژيک در سال 2002 روي تعدادي از کودکان به عنوان آينده سازان فوتبال اين کشور سرمايه گذاري کرده است و امروز 13 نفر از همان افراد در تيم ملي بلژيک مشغول بازي هستند. برنامه ريزي هاي منظم و به عبارتي توانايي مديريت و رهبري پروژه هاي بلند مدت، منجر به کشف و پرورش استعدادهايي ماندگار و نه مقطعي مي شود. ستاره ها و استعدادهايي که علاوه بر پرورش جسماني، روي پرورش رفتار عقلاني و هيجاني آن ها نيز برنامه ريزي هاي زيادي شده است که نتيجه اش کسب بهترين عنوان براي فوتبال بلژيک در تاريخ کشورش بود.
فدا نکردن اخلاق براي کسب نتيجه
تيم هايي مثل بلژيک و کرواسي اگرچه تا امروز کمتر شناخته شده بودند اما ديدن بازي هايشان ما را که به تماشايش نشسته ايم، راضي مي کند و برايمان دلچسب است. اگرچه دوست داشتيم نام هايي مثل برزيل، آلمان، اسپانيا و آرژانتين در دور آخر مسابقات باشند اما به دل مان که رجوع مي کنيم، مي بينيم براي کرواسي، بلژيک و تيم هايي اين گونه بايد به احترام ايستاد و کلاه از سر برداشت. آن ها خيلي زود جاي خودشان را در دل همه باز کردند تا جايي که با کمبود پيراهن هاي تيم ملي کرواسي در فروشگاه هاي روماني و اروپا مواجه شديم. رمز تيم داري موفق آن ها، دوري از سبک بازي کثيف و بسته بازي کردن بود و پشت پرده اين موضوع، کادر فني است که به مسائل روان شناختي و اخلاقي اهميت زيادي مي دهد. شايد دليل اين که اين روزها کمتر افسوس حضور نداشتن تيم هاي سرشناس را در نيمه نهايي و فينال مي خوريم، اين باشد که مردم به خوبي بي اخلاقي را متوجه مي شوند و تاثير اين بي اخلاقي ها بر قضاوت هاي هوشمندانه آنان باقي مي ماند. کافي است رفتار هاي تمارض گونه نيمار را به ياد بياوريد، تاسف بار است! يا رفتار پشت پرده لوپتگي با تيم اسپانيا به فاصله يک روز تا شروع جام جهاني! بي اخلاقي هميشه خودش را نشان مي دهد.
جمع بندي : فوتبال به لطف حمايت هميشگي رسانه ها و جذابيت هاي خاص آن، نقش پر رنگي در زندگي ملت ها ايفا مي کند و صنعتي است که به تنهايي مرزهاي اقتصادي جهان را جا به جا مي کند. فوتبال و به طور مصداقي همين جام جهاني روسيه به ما درس هاي زيادي داد از جمله اين که روحيه کارگروهي، حفظ انگيزه، برنامه ريزي هاي پايدار و توجه به مسائل اخلاقي و روان شناختي مي تواند هر غير ممکني را به ممکن تبديل کند.
http://www.CheKhabar.ir/News/124713/نگاهي روانشناسي به موفقيت تيمهاي غير مطرح در جام جهاني 2018