چه خبر - هجرت ناصر چشم آذر خالق نت هاي ماندگار
صبح ديروز ناصر چشمآذر، خالق آهنگهاي ماندگار ايران در 68 سالگي درگذشت. بسياري از کارهاي او به خاطره جمعي جامعه ايراني بدل شده است. از آلبوم خاطرهانگيز «باران عشق» گرفته تا موسيقي فيلمهاي محبوبي همچون «هامون»، «خواهران غريب» و موسيقي سريال نوستالژيک «قصههاي مجيد» يادگاريهاي ارزشمند اين موزيسين بهشمار ميآيند. او دو بار در سالهاي 1372 و 1380 بهخاطر ساخت موسيقي فيلم «چشم شيطان» و «قارچ سمي» برنده سيمرغ جشنواره فيلم فجر شد.
شهريور ماه سال گذشته قلب موزيسين خاطرهساز ايران هنگام اجراي زنده آهنگ نوستالژيک «باران عشق» در تالار وحدت گرفت و او مجبور شد صحنه را ترک کند. آن روز هيچکس نميدانست ناصر چشمآذر آخرين نتهايش را در يک کنسرت مينوازد و قرار است حدود 8 ماه ديگر براي هميشه با زندگي خداحافظي کند. صبح ديروز اما اين اتفاق افتاد و مرگ خالق نتهاي بي تکرار را براي هميشه در آغوش گرفت و به سالها حضور تاثيرگذارش در موسيقي پايان داد.
من کلا از زندگي سيرم. خستهام. از سوال و جواب خستهام!
انگار او در دوسال گذشته حضور مرگ را خيلي نزديک احساس کرده بود و به همين خاطر بود که پس از سکوتي 30 ساله ناگهان تصميم گرفت به صحنه بازگردد و آثار نوستالژيکش را رودررو براي مردم اجرا کند. قبل از بازگشت در مصاحبهاي با يکي از خبرگزاريها گفته بود من کلا از زندگي سيرم. خستهام. از سوال و جواب خستهام.
ناصر چشم آذر 1
دلم ميخواهد که فقط مهلتي ايجاد شود که بنشينم و ساز بزنم، آهنگ بسازم و ضبط کنم و بگذارم گوش کنيد. بعد بروم جايي که دستتان به من نرسد که بپرسيد «چطور شد که اينها را زديد؟» اين بدترين سوالي است که ميشود پرسيد. همين اتفاق هم افتاد. او بعد از سي سال سکوت 19 مهرماه سال 1394 در تالار وحدت به صحنه بازگشت و کنسرت «باران» عشق را اجرا کرد. عنوان اين کنسرت از آلبوم مشهور او انتخاب شده بود و تکرار همين عنوان در شبکههاي مجازي ميتوانست علاقهمندان بسياري را ترغيب کند تا پاي اجراي او بنشينند. شب ديدار فرا رسيد و ناصر چشمآذر با جسمي خسته روي صحنه آمد و با لبخند از طرفدارانش پذيرايي کرد و پا به پاي آنها اشکي هم در گوشه چشمهايش نشست. او در آن شب رويايي بخشهايي از موسيقي فيلمهايش را اجرا کرد و خاطرهها پشت سر هم تکرار ميشدند. از موسيقي فيلم «هامون» ساخته داريوش مهرجويي گرفته تا «خواهران غريب» و «قصههاي مجيد» کيومرث پوراحمد.
آن شب يکي از تماشاچيها از وسط جمعيت بلند شد و با صداي بلند از چشمآذر درخواست کرد تا يکبار ديگر «خواهران غريب» را اجرا کند. او مکثي کرد و از گروهش درخواست کرد تا با مردم تنهايش بگذارند. بعد پشت پيانو ايستاد و آهنگ آن فيلم دوست داشتني را نواخت و به جاي خسرو شکيبايي آرام آرام زمزمه کرد: «مادر من مادر من تو ياري و ياور من» انگار سالن ميخواست منفجر شود. بعد از آن براي آخرين بار در شهريور ماه سال گذشته در تالار وحدت روي صحنه رفت و در وسط کنسرت اتفاق عجيبي افتاد. آن روز هيچکس نميدانست تالار وحدت ديگر هرگز او را روي صحنه نخواهد ديد. هيچکس نميدانست ناصر چشمآذر آخرين اجراي زندهاش را در تاريخ موسيقي اين سرزمين ثبت ميکند.
ناصر چشم آذر 2
وقتي در حال نواختن آکاردئون بود احساس کرد توان ادامه اجرا را ندارد و خيلي سخت آن قطعه را به پايان رساند و از حال رفت.20 دقيقهاي طول کشيد تا حال جسمياش کمي بهتر شود و نزديکانش از او خواستند استراحت را ادامه بدهد؛ اما قبول نکرد و گفت اين آدمها به احترام من در اين سالن جمع شدهاند و دلم نميآيد تنهايشان بگذارم. او با تشويق مردم به صحنه بازگشت و گفت مرا بايد ببخشيد. من قرصهايم را بايد ميخوردم و نخورده بودم و الان با محبتهاي شما روي صحنه هستم. حالا که قرصهايم را خوردم و زبانم باز شده از دوستانم تشکر ميکنم که براي اين کنسرت خيلي زحمت کشيدند. از همه بچههاي ارکستر ايستگاه هم ممنونم که تنهايشان گذاشتم. اگر زبانم دوباره گرفت به قول کيارستمي: زندگي و ديگر هيچ...
آن شب اشکان خطيبي خواننده مهمان برنامه بود و در بخش دوم روي صحنه آمد و گفت: من با تک تک ملوديها و آثار استاد چشمآذر خاطره دارم و و تک تک اين نتها با همه سلولهاي من منگنه شدهاند. وقتي در بخش قبلي حال ايشان بد شد تمام بدن من رعشه گرفت. پنج ثانيه چشمهايمان را ببنديم و دعا کنيم سايه ايشان براي هميشه روي سر موسيقي ايران باشد. صبح ديروز اما ثانيههاي پاياني زندگي موزيسين خاطرهساز فرا رسيد و او مردم را با نتهاي ماندگارش تنها گذاشت.
مرور يک زندگي
ناصر چشمآذر متولد سال 1329 در اردبيل بود و در کودکي ساز آکاردئون را برگزيد و همراه آن تئوري موسيقي را نيز فراگرفت. او تا 16 سالگي در اداره کل هنرهاي زيباي کشور از طريقموسيقيهاي فولکلوريک- ارمني- آشوري و ايراني به فعاليت پرداخت و در 17 سالگي به عراق رفت و کنسرتي را براي سفارت ايران در عراق رهبري کرد و دورههاي موسيقي جاز را در سن 20 سالگي در آمريکا گذراند. پدر چشمآذر که ديپلمه هنرستان موسيقي بادکوبه بود نقش زيادي در پرورش يکي از آهنگسازان برجسته ايران داشت. پدرش کمانچه، پيانو، تار، آکاردئون و دف ميزد و در صنعت سازسازي هم فعال بود و کمانچه، دف و تار ميساخت. او به جز پدرش، اساتيدي چون مرتضي حنانه و امانوئل مليک اصلانيان داشت و موسيقي بسياري از فيلمهاي سينمايي شناخته شده و پرمخاطب ايران را نيز ساخت. او اين کار را با ساختن موسيقي فيلم تاراج به کارگرداني ايرج قادري آغاز کرد. آقاي چشمآذر در برنامه خندوانه در پاسخ به اين سوال که ملوديها چگونه در ذهنش شکل ميگيرند گفت "13 ساله بودم که عمويم فوت شد از بهشتزهرا که برميگشتيم اولين ملودي را براي او ساختم و خواندم عمو ميرزا کجا رفتي؟" او در ادامه گفت که شاهبيت و ترجيعبند اکثر آهنگهايي که گل کرده و معروف شده مال خودش است.
ناصر چشمآذر که از پيشکسوتان موسيقي الکترونيک در ايران محسوب ميشود، آهنگساز يکي از محبوبترين فيلمهاي تاريخ سينماي ايران يعني "هامون" به کارگرداني داريوش مهرجويي است. او به خاطر اين اثر کانديداي سيمرغ بلورين بهترين موسيقي متن هشتمين دوره جشنواره فيلم فجر هم شد. او سيمرغ بلورين بهترين موسيقي متن جشنواره دوازدهم را به خاطر فيلم بلنديهاي صفر به کارگرداني حسينعلي ليالستاني و چشم شيطان به کارگرداني حسن هدايت از آن خود کرد. او همچنين در سال 1380 با ساخت موسيقي متن فيلم قارچ سمي به کارگرداني رسول ملاقليپور سيمرغ بلورين گرفت.
ناصر چشم آذر 3
او در سال 63 به ايران بازگشت و پيشگام ورود و رواج سازهاي الکترونيکي در کشور شد. چشمآذر پس از بازگشتش به ايران حوزه فعاليتهايش را به ساخت موسيقي فيلم متمرکز کرد و آثارماندگاري براي فيلمهاي سينمايي آفريد. تاراج، هامون، قصههاي مجيد، ميخواهم زنده بمانم، ساراي، دختران انتظار، قارچ سمي، خواهران غريب و... از جمله فيلمهايي هستند که چشمآذر در دهههاي 60 و 70 موسيقي آنها را ساخت و دوبار هم جايزه بهترين موسيقي متن را از جشنواره فيلم فجر در آن سالها گرفت. او در اوايل دهه 70 يکي از مهمترين آثار زندگياش يعني «باران عشق» را ساخت. اثري که تقريبا براي همه ايرانيان آشناست. اين آلبوم با تم ملايم و رمانتيک در 8 قطعه تنظيم شده و ساختار آن پيوسته است. آلبومي که شايد موفقترين اثر اين آهنگساز باشد.
درگذشت ناصر چشمآذر؛ سينماگران چه ميگويند
کمتر از دو سال پيش ناصر چشمآذر که مهمان برنامه خندوانه بود، حرف آخر را اول برنامه زد؛ گفت: "خداحافظ غمانگيزترين کلام است." حالا خودش در صبح جمعه چهاردهم ارديبهشت ماه سال 97 در سن 67 سالگي، شد تجسم عيني اين کلام. ناصر چشم آذر که سال انقلاب به آمريکا رفته بود در سال 1363 شمسي در حالي به ايران بازگشت که مهاجرت و دوري از ايران و مادر و خواهرش فصل سخت و غمگيني از زندگي او را رقم زد. ناصر چشمآذر فرزند چهارم خانواده بود و معتقد بود برادر اولش که درگذشته به بهشت رفته تا برايش جا بگيرد.
چشمآذر و هامون براي تمام فصول
داريوش مهرجويي کارگردان "هامون" که ناصر چشمآذر براي چند فيلم سينمايي مهم او از جمله "بانو"، "ميکس"، "اجارهنشينها" و "دختردايي گمشده" موسيقي ساخته، درباره اين آهنگساز به خبرگزاري ايلنا گفته است: "آقاي چشمآذر موسيقيدان برجستهاي بود. به نظر من در زمينه موسيقي پاپ و فيلم خيلي موفق بود. کارهايي که با من انجام داد، عالي بود."
داريوش مهرجويي گفته است:
"وقتي به ناصر چشمآذر گفتم بيايد در فيلم ميکس بازي کند، خيلي دوست داشت و قبول کرد و آمد جلوي دوربين اما کار سخت بود؛ چون مدام ميرفت و ميآمد يعني با توجه به روحيهاش کار کردن با او کمي سخت بود. چشمآذر در زمينه بازيگري حرفهاي نبود اما چه بازي قشنگي در اين فيلم ارائه داد وقتي آهنگ ميزد، ميخواند و ميرفت پشت شمعها."
ناصر چشم آذر در مرز جنون و نبوغ با هرج و مرج بسيار
ناصر چشمآذر در همکارياش با کيومرث پوراحمد براي فيلم "خواهران غريب" و مجموعه "قصههاي مجيد" که در حافظه جمعي بسياري از ايرانيان ماندگار شدهاند هم موسيقي متن ساخت. کيومرث پوراحمد در گفتگو با بيبيسي فارسي ضمن اظهار تاسف بسيار گفت:
"آقاي چشمآذر فردي بود در مرز جنون و نبوغ و هنگامي که کار ميکرد با هرج و مرج زياد کار ميکرد."
آقاي پوراحمد که همکارياش را با آقاي چشمآذر با فيلم لنگرگاه آغاز کرده گفت:
"وقتي صحنهاي که بايد براي آن موسيقي ميساخت را برايش ميگذاشتم تا ببيند، دستش را که روي کيبورد ميگذاشت، اولين چيزي که مينواخت همان بود که بايد. ممکن بود طول بکشد؛ برود، بيايد اما تا دست به ساز ميبرد هماني ميشد که بايد ميشد."
آقاي پور احمد با تاکيد بر اينکه با آهنگسازان زيادي کار کرده گفت همکاريهاي بسياري با او داشته و معتقد است آقاي چشمآذر در کارش يگانه بوده و هيچکس نخواهد توانست جاي او را در سينماي ايران بگيرد.
به گفته آقاي پوراحمد، "آقاي چشمآذر کودک 67 سالهاي بود که همکاري با او بسيار دلپذير بود، اگرچه روي خشمگين ديگري هم داشت". کيومرث پوراحمد گفت: "کودک درون اين آهنگساز فوقالعاده همواره حضوري بسيار پررنگ داشت."
خالق قصههاي مجيد و خواهران غريب ميگويد: "ما خيلي با هم خنديديم، خيلي با هم گريه کرديم؛ يادم هست در ساختمان سه طبقهاي که در خيابان سهروردي واقع بود هم زندگي مي کرد هم کار. در آن خانه وقتي زمان غذا خوردن فرا ميرسيد هميشه اول سهم گربههايي که پشت پنجره اتاقش ميآمدند را ميداد بعد به خوردن مشغول ميشديم. يکبار خواستم در حضورش آوازي بخوانم که گريهام گرفت و نتوانستم اما سالها بعد باز مقدماتش را فراهم کرد از من خواست بخوانم، ضبط کرديم و من آن را براي دخترم که دور از من بيرون از ايران زندگي ميکرد فرستادم."
"باران عشق را يک عاشق ساخته"
تهمينه ميلاني کارگردان سينما ايران هم در چند فيلم از جمله "آتشبس"، "ديگه چه خبر" و "سوپر استار" با ناصر چشمآذر همکاري کرده و معتقد است "او در کاري که انجام ميداد منحصر بهفرد بود اما تعصب ويژهاي داشت و تاکيد داشت که آثارش را خودش اجرا کند و من در مواردي اين تاکيد را نميپسنديدم. او بسيار احساساتي بود و به نظر من با اينکه کار کردن با او کمي دشوار شده بود، خلاقترين آهنگساز در زمينه کاري ما بود."
از آقاي چشمآذر 10 آلبوم موسيقي به جا مانده که معروفترين آن "باران عشق" است. حسن جوهرچي، بازيگر ايراني که در بهمن ماه 95 درگذشت، ميگفت "آقاي چشمآذر حتما خودش عاشق بوده که توانسته اثري مانند باران عشق را خلق کند.
ناصر چشمآذر با خاطراتي که براي بسياري از ما ساخت در تاريخ موسيقي پاپ و الکترونيک ايران ماندگار شده است. واکنشهايي که در شبکههاي اجتماعي ديده شد گواه اين توجه است.
نام او به هشتگ تبديل شد و کاربران علاوه بر مرور کلامي آثار او نمونههايي از کارهايش را به اشتراک گذاشتند؛ همه هم متاسف از اينکه او در سن 67 سالگي از دنيا رفت.
منبع: bartarinha.ir
http://www.CheKhabar.ir/News/108310/ناصر چشم آذر از روزي که از زندگي سير شد تا زماني که زير باران عشق قلبش گرفت